زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

بشارت‌هاي صبح پيروزي در برنامه همياري

هادي جاهدنيا از رزمگاه ليبرتي

در يك جامعه دمكراتيك اصلي‌ترين حق و شاخص آزادي شركت در انتخابات و داشتن حق رأي براي انتخاب نمايندگان و احزاب سياسي رهبري كننده آن کشور از طرف مردم است. فرصتي كه به وسيله آن ميزان حمايت مردمي احزاب و يا شخصيت ها بارز مي شود.

ولي سؤال اين است كه در كشورهايي كه ديكتاتوري، سركوب و اختناق مثل جامعه ايران كه ديكتاتوري آخوندي در آن حاكم است و تنها چيزي كه ارزش ندارد رأي مردم است، چگونه اين حضور و حمايت عرصه ظهور پيدا مي‌کند و يا چگونه مي‌توان به ميزان حمايت مردم از نيروهايي كه براي به دست آوردن آزادي و دموكراسي مبارزه مي‌کنند، پي برد و شاخص سنجش آن چيست؟
پاسخ اين سؤال اين است كه مشروعيت سياسي نيروهاي مبارز به اندازه مقاومت و ايستادگي آن‌ها در مقابل اين نظام ديكتاتوري و پرداخت بهاي آن است يعني مشروعيت سياسي از عنصر مقاومت ناشي مي‌شود.
معيار و شاخص ديگر كه بازهم ناشي از مقاومت است، ميزان مشاركت مردمي در گردهمايي هايي است كه در خارج از سيطره و حاكميت رژيم هاي ديكتاتوري برگزار مي شود و كميت و كيفيت شركت كنندگان اين گردهمايي ها، مشخص كننده ميزان مشروعيت سياسي و اجتماعي آن نيروست. به عنوان مثال گردهمايي‌هاي سالانه مقاومت ايران در پاريس كه با مشاركت صدها تن از شخصيت هاي سياسي و پارلمانترها در اين گردهمايي مي‌باشد كه آخرين آن در 23 خرداد امسال با شركت بيش از 100 هزار تن از ايرانيان و شخصيت‌ها و نيروهاي سياسي هوادار مقاومت ايران در ويل پنت پاريس برگزار شد.
همچنين فرصت ديگري از اين نوع، حضور خيره‌کننده و مشاركت فعال هموطنان در برنامه همياري با سيماي آزادي بودكه طي چهار روز به ارتباط با هموطنان و دريافت کمک‌هاي مالي و حمايت‌هاي بي‌دريغ آنان از اين مقاومت چه در داخل ايران و چه در خارج اجرا شد، بيانگر عزم جزم هموطنان در پشتيباني از نيروي پيشتاز مجاهد خلق براي سرنگوني اين رژيم بود. آنچه را كه در اكثر تماس‌ها و بيان نقطه نظرهاي هموطنان به‌صورت روشن بارز مي‌شد؛ دو نكته بود كه هر دو مضمون واحدي را بيان مي‌کردند.
شاه‌بيت و شروع كلام عمده تماس‌ها و يا در پايان تماس‌ها، حاضر گفتن تمام عيار به پيام رهبر مقاومت برادر مسعود بود و آن‌هم تكرار سر سخن اخير پيام ايشان بود، «خامنه‌اي با اتمي بي اتمي سرنگون سرنگون» اين همان فصل الخطاب و كلمه حقي بود كه از زبان تك تك هموطنان برمي‌آمد و بردل و جان مي‌نشست.
نكتة دوم پيام‌ها و تماس‌هايي بود كه هدف آن تبريك به خاطر پيروزي ريختن زهر اتمي توسط مجاهدين به گلوي ولايت‌فقيه بود و به‌راستي‌که چه محكي از اين محکم‌تر براي ارزيابي هر ناظر خارجي در برآورد وضعيت از ميزان حمايت و پايگاه اجتماعي مجاهدين مي‌باشد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر