پيام مصطفي بادكوبه اي در مصاحبه با شبكه دْر تي وي
مصطفی بادکوبه ای، روزنامه نگار و شاعر برجسته ایران در تحلیلی که از شبکه جهانی در تی وی منتشر شد، با پرداختن به اعدامهای تابستان ۶۷ گفت:” آیت الله منتظری بت شکنی کرد؛ برای پیرمردی که بر لبه ی پرتگاه ” عدالت” یا ” سیاست” قرار گرفته ...برای پیرمردی که عنوان ” قایم مقام رهبری” دارد و می داند که رهبری در کش و قوس مرگ با بیماری صعب العلاج سرطان دست و پنجه نرم می کند و بزودی باید ” جانشین امام خمینی” شود و لقب پر طمطراق ” رهبر مستضعفان جهان” را یدک بکشد. برای پیرمردی که خودش طرح دهان پرکن ” ولایت فقیه “را به قانون اساسی ایران افزوده و از آن دفاع کرده است….و برای پیرمردی که می بیند که “نظام و مسئولان آن به چه راحتی” آیت الله العظمی شریعتمداری ” و “آیت الله العظمی حاج سیدحسن طباطبایی قمی”را خانه نشین کرده و برای صدها نفر حکم اعدام صادر کدده است….البته مقاومت در برابر حکمی که اصلش را به ” امام خمینی” نسبت می دهند…مساله ای است که براحتی خطر مرگ، آبروریزی، وووو….. را در پی دارد و اهمیت داسنان موقعی بیشتر تجلی پیدا می کندکه این پیرمرد ، مستقیما با “مجریان طرح” روبروست … و خطر همه نوع توطئه ، پاپوش و حتا ” مرگ مرموز” محتمل است.
با چنین مقدماتی ، مقاومت نفس گیر و استثنائی زنده یاد آیت الله منتظری در برابر مجریان طرح ” تصفیه ی مجاهدان و مخالفان” مقاومتی تاریخی، ارزشمند و قطعا ” پیامبرگونه” خواهد بود.
اینک که به یمن انتشار(باورنکردنی و بسیار بسیار شجاعانه ی ) فایل صوتی و دستخط آن بزرگمرد توسط فرزند برومند آن بزرگمرد، زلزله ای چند صد ریشتری علیه مدعیان نظام اسلامی و اخلاق محمدی و عدالت علوی، به راه افتاده است و حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد منتظری خلف الصدق آن بزرگ
را به دادگاه ویژه ی روحانیت کشانده است، ما نمی دانیم که بازیگران صحنه ی ” سیاست ما عین دیانت ماست” با این واقعیت دلخراش چگونه برخورد می کنند؟؟!!
آیا نگاهشان به وجدان، دین،اخلاق، تاریخ و انسانیت است یا ” حفظ نظام را در مقابله با این فایل و ناشرش” تلقی می کنند…اینک جهانیان چشم انتظارند که برخورد مسئولان نظام را با این موضوع مهم ببینند….
آیا صفحه ای سپید بر تاریخ این نظام افزوده می شود یا خدای ناکرده اوراقی سیاه براین تاریخ افزوده خواهد شد؟؟ برای خانواده ای جانباختگان این فاجعه صبر و مقاومت و قانونمداری و برای متهمان ، رجوع به دامان عدالت آرزو می کنم. هجدهم شهریور یکهزارو سیصد و نود و پنح . تهران . مصطفی بادکوبه ای هزاوه ای”
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر