زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

۱۳۹۶ آبان ۲۸, یکشنبه

جرقه به قبای ولایت - ویرانی خانه‌های موسوم به مسکن مهر در فاجعه زلزله کرمانشاه

جرقه به قبای ولایت - ویرانی خانه‌های موسوم به مسکن مهر در فاجعه زلزله کرمانشاه


ویرانی خانه‌های موسوم به مسکن مهر در فاجعه زلزله کرمانشاه

ویرانی خانه‌های موسوم به مسکن مهر در فاجعه زلزله کرمانشاه


رسانه‌های حکومتی خبر داده‌اند پاسدار وحید حقانیان نماینده دفتر ولی‌فقیه ارتجاع در بازدید از مناطق زلزله کرمانشاه با حمله به معاون اول روحانی گفته است: «خدا لعنت کند آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور؛ اولین تخم لق سیاسی را ایشان گذاشت و زود اعلام کرد در جلسه اقتصادی مقاومت که آقا مسکن مهر بیشترین خسارت را دیده است! آخر چه ربط دارد؟ مردم گرفتاری دارند و شما از مسکن مهر حرف می‌زنید؟ چه ارتباطی دارد؟ 10الی 12میلیون آدم در مسکن مهر ساکن هستند که اینها را متزلزل کنند. ساختمانهای مسکن مهر با توجه به زلزله ۷.۳ریشتر خوب مقاومت کرده‌اند!» (خبرگزاری حکومتی آنا- 27آبان). تا آنجا که به وحشت ولی‌فقیه و بیتش از خیزش آن «10الی 12میلیون نفر» علیه رژیم و مسکن مهرش بر می‌گردد، نماینده خامنه‌ای به جهانگیری کم گفته که زیاد هم نگفته است. چون رژیم همین الآن در پاسخ به ساکنان خسارت دیده مسکن مهر کرمانشاه در گل مانده و به آمار جعلی دست‌زده است که «اصلا تلفات نداشت یا فقط دو نفر در مسکن مهر کشته شدند». جهانگیری هم با دیدن سمبة سفت بیت مقام معظم در دفاع از مسکن مهر، اصلاً جا نزد و در جلسه ستاد مدیریت بحران روز 27آبان گفت: «نباید از کنار این موضوع که ساختمانهای نوساز دچار آسیب می‌شوند به‌سادگی عبور کنیم».

جهانگیری هم حق داشت در مقابل این واکنش «بیت» جا نزند چون پیش از او رئیس‌جمهور هشت ساله نظام، کسی که بیش از همه مورد نظر «مقام عظما» بوده، با حضور در حرم شاه‌عبدالعظیم سر تا پای مهره‌های بالای خامنه‌ای و سیاست هایش را شست و کنار گذاشت. وی از جمله گفت: «والله به خدا به پیر به پیغمبر، ما با این خانواده لاریجانی مخالفیم... قبول نداریم مملکت بیاد به دست اینها. ظلم بکنند، فشار به مردم بیارند، در مقابل بیگانه کوتاه بیایند. ما قبول نداریم این را». بعد هم برای «آنها» خط‌ و نشان کشید و گفت: «این‌هایی که اضافه سوار قطار شده‌اند باید پیاده بشوند. به فضل الهی به شما بگویم به لطف خدا خیلی خیلی زود مردم اینها را از قطار انقلاب به بیرون پرت خواهند کرد».

آش آن‌قدر شور شده که یک آخوند بریده از احمدی‌نژاد به اسم عباس امیری فر تحت عنوان «دبیرکل جامعه وعاظ ولایی» گفت: «افرادی با راه‌اندازی یک بازی بچه‌گانه در حرم حضرت عبدالعظیم کاری می‌کنند که هیچ‌گاه سابقه نداشته و ما حتی از سوی ضدانقلاب هم‌چنین اقدامی را سراغ نداریم».

تعجب این آخوند که قبلاً «امام جماعت مسجد نهاد ریاست جمهوری» در زمان احمدی‌نژاد بوده درست و به جاست. اما تعجب‌آورتر از این آن است که نظام ولایت را چه شده است که توان تشر زدن به مهره‌هایش را ندارد؟ چه شده است که خامنه‌ای که خیلی دم از «مر قانون» می زند برای پراکنده کردن نفرات احمدی‌نژاد باز طبق معمول سنواتی دست به دامن «لباس شخصی ها» شده و یک گله آنها را برای جمع کردن بست نشینی به حرم عبدالعظیم گسیل کرد و تعجب‌آورتر این‌که لباس‌شخصیها دست از پا دراز تر برگشتند و بست نشینان هم برای «‌عزل دو لاریجانی» شعار دادند و نشان دادند که سمبة «بیت» دیگر کارایی لازم را ندارد.

سوال این است که چه شده و چه چیز نظام را به این نقطه رسانده که خامنه‌ای نمی‌تواند تخاصمات نزدیک‌ترین و بالاترین لایه‌های قدرت در نظامش را مهار کند و هر اقدامی بکند بدتر دامنه آتش جنگ درون نظام را گسترده‌تر می‌کند؟ این بحران درونی نظام اگر از جنس « توطئه عوامل استکبار» بود می‌توانست لااقل به نمایش وحدت منجر شود، اگر از جنس اختلافات این باند با آن باند حاکم بود می‌توانست در تعادل‌قوای بین آنها به نفع حل بحرانهای منطقه‌یی و داخلی که هر دو خصلت برانداز گرفته‌اند به نقطه وحدتی برسند.

بنابراین چنین بحرانی باید از درون خود نظام و مربوط به ماهیت و ساختار آن باشد که سنگ روی سنگش بند نشده است. و این بحران چیزی نیست جز بحران سرنگونی نظام. که تمام علائم و آثار داخلی و بین‌المللی‌اش به‌وضوح قابل رویت است.

در ساختار نظام قرون‌وسطایی ولایت فقیه که برای جلب نظر مماشات چیان یک وصله ناچسب ریاست‌جمهوری به آن زده‌اند خود خمینی هم نتوانست شکاف بین ولی‌فقیه و رئیس‌جمهور نظام را هم بیاورد. بعد از او خامنه‌ای هم با تمام کسانی که از صندوق نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری در آمدند یا خودش درآورد مشکل داشت از رفسنجانی و خاتمی تا احمدی‌نژاد و حسن روحانی. از قضا هر میزان که اینها کرنش و تمکین کردند کارشان با ولی‌فقیه به جاهای باریک تر کشید.

این بحران سرنگونی به‌خصوص در شرایطی که دوران مماشات و باج و امتیاز دادن به رژیم به سرآمده و جامعه جهانی به این واقعیت نزدیک می‌شود که تنها راه مهار این نظام شدت عمل و تنگتر کردن حلقه محاصره است، ضریب خورده و خامنه‌ای را در موقعیتی قرار داده که نه راه پس دارد و نه راه پیش.

طبیعی است که در چنین موقعیتی راه‌حل ایران و ایرانی از آن مردم و مقاومت آزادی ستانشان است که طی نزدیک به ۴دهه رژیم را گام به گام با پرداخت سنگین‌تر بها به این نقطه رسانده‌اند.

بله جرقه‌هایی که به قبای ولایت افتاده، نه اتفاقی است نه بی‌سمت و سو، و رژیم با تمام باندهایش در مقابل آن راه گریزی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر