۱۴۰۲ آبان ۲۸, یکشنبه

یک عبرت تاریخی؛ عواقب خلع‌سلاح مجاهدین به نفع فاشیسم دینی

یک عبرت تاریخی؛ عواقب خلع‌سلاح مجاهدین به نفع فاشیسم دینی

ارتش آزادیبخش ملی ایران
ارتش آزادیبخش ملی ایران

ارتش آزادیبخش ملی ایران به‌دلیل نقش تعیین‌کننده‌اش در خوراندن زهر آتش‌بس به خمینی در جنگ ۸ ساله، «ارتش صلح و آزادی» نام گرفت. تأسیس این ارتش برای آن بود تا با استراتژی جنگ آزادیبخش، تنور جنگ ضدمیهنی را گل بگیرد و آزادی را برای مردمش به ارمغان ببرد.

خمینی از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ یک جنگ توسعه‌طلبانه را به دو کشور ایران و عراق تحمیل کرده بود و به هیچ بهایی حاضر به پا پس کشیدن از آن نبود. او می‌خواست تا آخرین نفوس و تا آخرین خشت خانه‌های تهران را به تنور این جنگ خانمان‌سوز بریزد.

هیولای جنگ‌افروز فقط زمانی حاضر به سرکشیدن جام‌زهر آتش‌بس شد که خطر ارتش آزادیبخش ملی ایران را ـ پس از عملیات آزاد‌سازی شهر مهران ـ در پشت دروازه‌های تهران احساس کرد.

به‌دلیل ایفای این نقش تاریخی از جانب ارتش آزادیبخش بود که این ارتش در مناقشهٔ بین این رژیم و کشورهای مسلمان منطقه، «وزنهٔ تعادل» نامیده شد. با وجود و حضور مجاهدین در مرزهای بین ایران و عراق، فاشیسم دینی دیگر توان و جرأت شاخ و شانه‌کشیدن نداشت (۱).

 

به‌هم زدن تعادل‌قوای منطقه به نفع فاشیسم دینی

بمباران قرارگاهها و سپس خلع‌سلاح ارتش آزادیبخش از جانب نیروهای ائتلاف به سرکردگی آمریکا، بزرگ‌ترین جایزه به آخوندهای حاکم بر تهران بود. به‌دنبال این خلع‌سلاح بود که شورای دست‌نشاندهٔ حکومتی در عراق، حکم به اخراج مجاهدین از این کشور داد.

یک روز پس از صدور این حکم ننگین، واشنگتن پست ۱۹آذر۱۳۸۲ (۱۰دسامبر۲۰۰۳) نوشت:

«در یک اقدام تعجب برانگیز که ممکن است تعادل‌قوای منطقه را به‌هم بزند، شورای حاکم عراق دیروز رأی داد که گروه پیشتاز مخالف ایرانی را اخراج کرده و اموالش را ضبط نماید. این قطعنامه خواهان اخراج ۳۸۰۰ نفر از اعضای این گروه تا آخر ماه است... تصمیم به اتفاق آرای شورای عراقی، علیه مجاهدین خلق یک دستاورد قابل ملاحظهٔ سیاسی و امنیتی برای ایران است».

اصطلاح «به‌هم خوردن تعادل‌قوای منطقه»، معادل همان اصطلاح «وزنهٔ تعادل» بود که در مورد ارتش آزادیبخش ملی ایران به‌کار برده شده بود.

 

خرید فرجهٔ بقا برای آخوندها

بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش ملی ایران در خاک عراق، خلع‌سلاح آن، کشتارهای پیاپی در اشرف، پیشبرد خط فروپاشی مجاهدین از طریق تشکیل بریده‌خانه‌یی به نام تیف و ۱۴ سال حبس خانگی مجاهدین در اشرف و لیبرتی، از عواقب لیست‌گذاری آنان در لیست‌های تروریستی اروپا و آمریکا بود. این در حالی بود که آمریکا و اروپا به‌دنبال اخبار موهوم مبنی بر وجود تسلیحات کشتار جمعی در عراق به جنگی کشانده شدند که محصول بازی چرکین و جنایتکارانهٔ آخوندها از طریق مأمورانی مانند «احمد چلبی»، «محمد باقر حکیم» و دیگران با آمریکا و اروپا بود. اشغال عراق و خلع‌سلاح ارتش آزادیبخش دست کم دو دهه برای آخوندها فرجهٔ بقا خرید و عمر دیکتاتوری نظام ولایت فقیه را در ایران طولانی‌تر کرد.

به‌خاطر همین بازی خوردنها و پمپاژ اطلاعات غلط و گمراه‌کننده بود که رئیس جمهور وقت آمریکا، دونالد ترامپ به دستگاههای اطلاعاتی این کشور اخطار داد و گفت:

«به‌نظر می‌رسد نفرات جامعه اطلاعاتی آمریکا وقتی صحبت از خطرات ایران می‌شود بی‌نهایت پاسیو و ساده‌لوح هستند. آنها اشتباه می‌کنند.

مراقب (رژیم) ایران باشید. شاید جامعه اطلاعاتی باید به مدرسه برگردند!»

 

نقش سیاست مماشات در حفظ پدرخواندهٔ تروریسم و بنیادگرایی

بیست‌سال پس از بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و خلع‌سلاح آن وقتی دوباره بازمی‌گردیم و رویدادها ایران و منطقه را از نظر می‌گذرانیم، به‌خوبی می‌بینیم که اگر آمریکا و اروپا با سیاست کثیف مماشات به فاشیسم دینی امدادهای غیبی نرسانده بودند. اگر تنها آلترناتیو دموکراتیک آن را در لیست‌های تروریستی نگنجانده و بازوی استوار و پراقتدار خلق ایران را خلع‌سلاح نکرده بودند، امروز سیر وقایع به‌گونه‌یی دیگر رقم خورده بود. آنها تحت پوش‌های فریبنده مانند «دیالوگ انتقادی» یا «چشم دوختن به ظهور جناح مدره یا آخوند لیبرال» در این حاکمیت، از هیچ تلاشی برای سراپا نگه‌داشتن آن فروگذار نکردند. قیمت این مماشات‌جویی را طبق معمول مردم و مقاومت ایران با جانها و خونهای ارزشمندشان پرداختند.

اکنون آنها مجازات اتودینامیک امدادرسانی به فاشیسم جنگ‌افروز دینی را در برابر خود می‌بینند.

آیا عبرت خواهند گرفت یا باز با چشم فرو بستن بر عواقب بحران‌آفرینی و تروریسم این رژیم، قیمت را از جانها و خونهای غیرنظامیان و مردم محروم منطقه و ایران خواهند گرفت؟

فارغ از هر تصمیمی که آنها بگیرند این کانون‌های شورشی، مقاومت آزادی‌ستان و خلق قیام‌آفرین هستند که حرف آخر را خواهند زد. آنها برای آزادی ایران به هیچ قدرتی چشم ندوخته‌اند. سخنشان با هر طرف خارجی این است: به پدر خواندهٔ تروریسم و بنیادگرایی امداد نرسانید. مردم و مقاومت ایران خود می‌دانند چگونه آن را سرنگون کنند.

 

پانوشت: ـ‌ـــــــــــــــــــ

(۱) برای این‌که تصویری از توان رزمی ارتش آزادیبخش داشته باشیم لازم است اشاره کنیم که طبق بیانیهٔ رسمی سنتکام (فرماندهی مرکزی ایالات متحده) در ۱۷می ۲۰۰۳، ارتش آزادیبخش ملی ایران، در پروسهٔ گردآوری سلاحها، ۲۱۳۹ تانک، نفربر زرهی، توپ و سلاح پدافندی داشته است.

چهارسال و نیم بعد از گردآوری سلاحها، یک افسر آمریکایی که خودش شاهد این تعداد مهمات، تسلیحات و زرهی در یک لشکر رزمی ارتش آزادیبخش بوده، گفت: مجاهدین خلق در واقع بزرگ‌ترین لشکر سوارزرهی را در جهان ترتیب دادند. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر