۱۴۰۲ آبان ۱۳, شنبه

وارثان ۱۳ آبان؛ کابوس «پاییز پدرسالار» ولایت

 وارثان ۱۳ آبان؛ کابوس «پاییز پدرسالار» ولایت

وارثان ۱۳آبان...
وارثان ۱۳آبان...

ویژ‌گیِ نسلی با جلوه‌های درخشان

دانش‌آموز ایران که نسل به نسلش از چهار دهه تجربه‌ٔ هماوردیِ تنگاتنگ با فرهنگ‌ستیزی ارتجاع آخوندی آمده و عبور نموده است، اکنون نشانی و شناسه‌ٔ روشن در کنش و واکنش اجتماعی و صنفی دارد.

ویژ‌گی دانش‌آموز تحول‌خواه و ضدارتجاع در سال ۱۴۰۲ این است که اکثریت قاطع آن از تمامیت نظام فرهنگ‌ستیز و نخبه‌کش آخوندی عبور نموده است.

ویژ‌گی برجسته‌ٔ این نسل از دانش‌آموزان، پیوند عمیق و گسترده‌شان با آثار قیام ۱۴۰۱ در جامعهٔ ایران است؛ جامعه‌یی که در قیام سال گذشته، از تمامیت نظام ولایت فقیه و کلیه‌ٔ جناح‌هایش عبور همه‌جانبه کرده است. قیامی که یکی از رکن‌ها و جلوه‌های درخشان آن، حضور مداوم دانش‌آموزان از رتبه‌ٔ ابتدایی تا دبیرستان بوده است.

 

نشانی و شناسه‌ٔ دانش‌آموز ۱۴۰۲

دانش‌آموزان امروز ایران آنچه را از پیشتازیِ دانش‌آموزان سال ۱۳۵۷ به ارث برده‌اند، صرفاً یک یادواره یا گرامیداشت خاطره‌ٔ مبارزات نسل‌های پیشین نیست. نشانی و شناسه‌ٔ برجسته‌ٔ دانش‌آموز ۱۴۰۲ ایران، ضددیکتاتوری است. شناسه‌یی درست منطبق بر ویژ‌گی دانش‌آموزان سال ۱۳۵۷ که روز ۱۳ آبان، ثبت نماد جنبش ضداستبدادی‌شان در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه است.

رژیم کودک‌کش ــ در جنگ ضدمیهنی و در قیامهای اخیر ــ همواره قصد ربودن روز گرامیداشت ۱۳ آبان و وصل نمودن آن به فرهنگ مبتذل حاکمیت‌اش را داشته است. دانش‌آموز ایرانی اما سال ۱۴۰۱ تا چندین ماه به میدان هماوردی انقلاب برای سرنگونی نظام ملایان آمد؛ به هماوردی و ستیز با نظامی که در چهار دهه‌ٔ گذشته، هدفش از به‌اصطلاح گرامیداشت روز ۱۳ آبان، تحکیم قدرت مذهبی و حکومتی‌اش بوده است.

 

چهار دهه حاضر در ماراتن آزادیخواهی

سلسلهٔ دانش‌آموز و دانشجوی ایران در این چهار دهه، چارطاق پنجره‌اش را رو به محبوب آزادی، گشوده نگه داشت. نسل‌های پیاپی اینان، مرعوب فصول چراغ‌مردگی نشدند‌، که برعکس، کابوس دادستاندن را با نفی و سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه هماره بالای سردر اتاق فکر نظام نگاه داشته‌اند.

به‌راستی این جان بالنده و شیفته که در ماراتن آزادیخواهی، نماد لاله‌گون میراث ۱۳ آبان ۱۳۵۷ و دانش‌آموزان شقایق‌گون دهه‌ٔ ۶۰ را دست‌به‌دست آورده است، چه شناسنامه و تباری دارد؟

 

۱۳ آبان ۱۳۵۷؛ آتشفشان روشنگری علیه استبداد

این شناسنامه، عطف به یک واقعه‌ٔ مهم سیاسی و اجتماعی در سال ۱۳۵۷ است؛ رخدادی ناگهانی و آتشفشان‌گون که نقش و اثرگذاریِ دانش‌آموزان را در ساختار فرهنگ یک کشور آشکار نمود. ۱۳ آبان ۱۳۵۷ نسل دانش‌آموز با نثار گلبرگ‌های باطراوت مشتاق زندگی در مصاف با دیکتاتوری شاه، هم گشایشگر روشنگری علیه استبداد شد و هم شاه را واداشت اعتراف کند که «صدای انقلاب مردم را شنید». آنان، همان نسل دانش‌آموزان و دانشجویانی بودند که از پس ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، رایت «زنده‌باد آزادی» را علیه ارتجاع سارق و قاتل آرزوها و آرمان‌شان، در سراسر شهرها و روستاهای ایران و نیز مدارس و دانشگاهها برافراشتند.

 

برملا شدن دو هدف پلید ولی‌فقیه

در اولین سالگرد آن تحول دانش‌آموزی، قلب مفهوم یادواره‌ٔ ۱۳ آبان، از تحمیل ساختار حوزه‌های علمیه به مدارس و دانشگاهها شروع شد. اولین نشانه‌ٔ این هدف ارتجاعی و سرکوب‌گرانه، روز ۱۳ آبان ۵۸ با اشغال سفارت آمریکا بروز کرد. این کار که زرورق دجالگرانه‌اش مبارزه با آمریکا بود؛ ماهیت و واقعیتش بلافاصله در دو هدف تمامیت‌خواهی و انحصارطلبی برملا شد‌: ساقط کردن دولت مهندس بازرگان / حذف سازمانها، احزاب و گروه‌های منتقد و مستقل از حکومت.

 

در پیوند با خون شقایق‌ها، چنگ‌درچنگ تمهیدات ارتجاعی در مدارس

از آن پس، رشد شتابان مخالفت با تحمیل حوزه‌های علمیه آخوندی و درافتادن با فرهنگ مبتذل ارتجاع آخوندی در مدارس، سال به‌سال و بیش‌از‌پیش تشدید شد.

جاری شدن خون ستارگان دانش‌آموزیِ سپیده‌دم‌های دهه‌ٔ ۶۰ در خاطرات خانوادگی، خویشاوندی، محله‌یی و کوی و برزن و شهرهای ایران، بدل به خون جاری در رگ‌های دانش‌آموزان و جامعهٔ ایران گشت. از آن پس بود که حاکمیت ولایت فقیه باید توفان جنایاتی را که در دهه‌ٔ ۶۰ و ۷۰ کاشته بود، درو می‌کرد. مدرسه و دانش‌آموز ایران از چهار دهه‌ٔ گذشته تا هم‌اکنون، محصول همین فرآیند تاریخی شد.

دانش‌آموز ایران با پای نهادن به دهه‌ٔ ۹۰، تمام تمهیدات وزارت آموزش و پرورش، انجمنهای اسلامی، دوایر عقیدتی و بسیج دانش‌آموزی را برای تحمیل ایدئولوژی و سیاست و راه‌کارهای قرون وسطایی، درهم ریخت. دانش‌آموز پای نهاده به دو دهه‌ٔ اخیر، با قیامهای این دو دهه پیوندی ناگسستنی خورد.

 

راقمان «پاییز پدرسالار» ولایت

ناجمهوری ضدفرهنگ، نخبه‌کش و قاتل دگراندیشی و عقلانیت، تمام تقلا و تلاش دجال‌گرانه، مذهبی، سرکوب‌گرانه و تمهیدات ضدفرهنگی را به‌خدمت گرفت تا در مدارس ایران، نسلی گیاه‌زیست و مطیع را تحویل حوزه‌های جهل و خرافات دهد؛ اما هرگز از پس فرهنگ بالندگی و رهایی‌جوی ضمیر و ذهن دانش‌آموز ایران برنیآمد و نتوانست پیوند این نسل‌ها با این فرهنگ را بگسلد.

چنین رقم‌زده شده است «پاییز پدرسالار» ِ ولایت با عزم و رزم نسل آرمان‌خواه آزادی و برابری که با مادران، پدران، خواهران و برادارانش در کاروان قیامهای دو دهه‌ٔ اخیر ایران، رزم مشترک را برای اخراج اشغالگران ولایی از مرز پرگهر همسفر و همراه شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر