۱۴۰۲ آذر ۸, چهارشنبه

پارلمان اروپا؛ محکومیت اعدامها و نقض سیستماتیک حقوق‌بشر در ایران

 پارلمان اروپا؛ محکومیت اعدامها و نقض سیستماتیک حقوق‌بشر در ایران

پارلمان اروپا
پارلمان اروپا

هنوز از هفتادمین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی به‌دلیل نقض حقوق‌بشر در سازمان ملل متحد مدتی نگذشته بود که روز ۵شنبه ۲ آذر ۱۴۰۲ پارلمان اروپا با تصویب قطعنامه‌یی با اکثریت قاطع یعنی ۵۱۶ رأی موافق، ۴رأی مخالف و ۲۷ رأی ممتنع «اعدامهای فزاینده، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق‌بشر و سرکوب زنان در ایران و سیاست گروگانگیری» حکومت آخوندی را محکوم کرد.

نمایندگان مردم اروپا هم‌چنین به «لیست‌گذاری سپاه پاسداران و تحریم ولی‌فقیه ارتجاع و سران رژیم» به‌خاطر نقض حقوق انسانی مردم ایران فراخوان دادند.

 

در واکنش به این قطعنامه، رژیم آخوندی طبق معمول با دستگاه تبلیغاتی‌اش  از در طلبکاری و تهدید وارد شد و با قاطی کردن «مردم ایران» و دشمن آنها یعنی «رژیم آخوندی» این قطعنامه را «ضدایرانی» خواند. پاسدار امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه رژیم پیش‌تر به جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هشدار داده بود که نباید «قانون‌گذاران اروپایی» کاری به کار سپاه داشته باشند و این نهاد جهنمی را که هیچ نشانی از ملیت و ملت ایران ندارد «یک نهاد رسمی و حاکمیتی» معرفی کرده بود که «نقش مهم و حیاتی در تأمین امنیت ملی ایران و امنیت منطقه، به‌خصوص در مبارزه با تروریسم داشته و دارد»! (دنیای اقتصاد، ۲ آذر) بیچاره فکر می‌کرد نمایندگان پارلمان اروپا هم مثل مجلس ارتجاع منتظر اوامر صادره یا «حکم حکومتی» هستند.

اما موضع واقعی‌تر با ماهیت جنگ‌افروز نظام از زبان فراش‌باشی نظام گفته شد. کنعانی از این‌که آتش‌افروزی جدید هیولای ولایت نتوانسته است چشم و گوش دنیا را بر واقعیت هولناک سرکوب و نقض حقوق‌بشر در ایران ببندد به خشم آمده و مزورانه استدلال می‌کرد «در حالی‌که افکار عمومی دنیا از جمله در کشورهای اروپایی... غمگین، وحشت‌زده و خشمگین است» چرا پارلمان اروپا به‌جای حمایت از «مردم بی‌دفاع و مظلوم غزه» سراغ «سر مار» در تهران آمده است و «سیاست تعامل و همکاری سازنده مبتنی بر احترام و منافع متقابل» یعنی همان سیاست مماشات متبع از سوی اتحادیه اروپا را با رژیم در پیش نمی‌گیرد.

عین همین موضع را دیگر عوامل رژیم نیز مطرح می‌کردند و توقع داشتند در زیر عربده‌کشی‌های جنگ‌طلبانه رژیم برای غزه موضوع مردم ایران و حقوق‌بشر در ایران به محاق برود. جلالزاده رئیسی کمیسیون امنیت ملی مجلس رژیم با ریختن اشک تمساح برای اهالی فلسطین گفت: «در بحبوبه حوادث ناگوار غزه و در زمانی که تعداد شهدای بی‌گناه فلسطینی... به بیش از ۱۴هزار نفر رسیده... برخی نمایندگان پارلمان اروپا با اتخاذ موضعی منفعلانه و غیرانسانی سعی در تحریف واقعیات و جابه‌جایی ستمگر و ستمدیده دارند» این قانونگذار آخوندها از این‌که پلتیک نظام در «انحراف افکار عمومی» از ایران به غزه شکست‌خورده است نالید و شیادانه همین را با وارونه‌گویی به پارلمان اروپا نسبت داد که «با طرح اتهام علیه حامی اصلی مقاومت فلسطین دنبال انحراف افکار عمومی از جنایات در غزه است» (ایرنا، ۴آذر) رسانه‌های نظام هم همین خط را رفتند و طلبکار این بودند که چرا پارلمان اروپا در جوال رژیم نرفته و با وجود جنگ در غزه به موضوع ایران پرداخته است. از جمله جام‌جم که روز ۴ آذر نوشت: «در غزه که ۱۵هزار نفر کشته شده‌اند... پارلمان اروپا در سیاستی دوگانه و غیرمسئولانه نوک پیکان حمله خود را به سمت ایران گرفته» است.

 

بنابراین هیاهو و جنجال‌آفرینی رژیم در خاورمیانه برای انحراف از وضعیت بحرانهای داخلی و نقض حقوق‌بشر تا اینجا کارآیی نداشته است چرا که روز ۲۵ آبان برای هفتادمین بار در سازمان ملل محکوم شد و روز ۲ آذر هم که قطعنامه پارلمان اروپا موضوع «نقض گسترده و سیستماتیک حقوق‌بشر و سرکوب زنان» در ایران را روی میز بین‌المللی گذاشت. کنفرانس بزرگ مقاومت ایران در روز اول آذر هم شلیک دیگری در همین راستا بود و در اطلاع‌رسانی و هشیار کردن افکار عمومی در سطح جهان و اروپا به موضوع «ایران: سرکوب در داخل، جنگ‌افروزی و تروریسم در خارج» سهم شایانی داشت.

 

اگر چه قطعنامه‌های پارلمان اروپا الزام‌آور نیست اما شورای اروپا نیز نمی‌تواند به خواسته‌های مردم اروپا و نمایندگان حقیقی آنها بی‌تفاوت باشد و همواره باید در اتخاذ سیاست‌های خود، این قطعنامه‌ها را مد نظر قرار دهد و در پیشبرد مماشات دست‌بستگی بیشتری خواهد داشت. به‌خصوص که نمایندگان پارلمان اروپا تصمیم گرفته‌اند «دوباره با آقای بورل مناظره‌یی» انجام دهند «و دوباره به‌عنوان پارلمان، روی قوه مجریهٔ کمیسیون اتحادیه (اروپا) و به‌ویژه به خود او... برای محکومیت و سیاست تحریمی بسیار فعال‌تر و شدیدتر علیه رژیم ایران» فشار بیاورند (از صحبت‌های آقای فرهوفشتاد از نمایندگان پارلمان اروپا و نخست‌وزیر سابق بلژیک).

 

به این وسیله با تلاشهای مقاومت ایران نگاهها هم‌چنان به سوی جنگ داخلی بین مردم و رژیم ایران خیره است و هیچ بحران خارجی نمی‌تواند آن را به فراموشی بسپارد. این فعالیت‌ها و دست‌آوردها بخشی از همان رسالتی است که بر دوش هر ایرانی وطن‌پرست نهاده شده است تا اجازه ندهد خامنه‌ای در زیر بحران‌تراشی، سر حقوق‌بشر در ایران را به‌راحتی ببرد. باید لقمه بزرگتر از دهان «غزه» را از گلوی خلیفه ارتجاع بیرون کشید و بحران صادر شده را به بیت‌العنکبوتش بازگرداند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر