۱۴۰۲ دی ۳, یکشنبه

نا امیدی از دیکتاتور؛ امیدی برای ساختن فردا

 

نا امیدی از دیکتاتور؛ امیدی برای ساختن فردا

نا امیدی از دیکتاتور...
نا امیدی از دیکتاتور...

آخوند رئیسی در جلسه توسعه زنجیره‌های ارزش (؟!) در دانشگاهی در گرگان گفت، خامنه‌ای تأکید کرده است: «امروز وظیفه همه ما حرکت با امید و تلاش مضاعف است؛ به قله نزدیکیم» (فارس۳۰آذر۱۴۰۲).

رئیسی شاگرد بیسواد مکتب پیشواست و آموزه‌های مالیخولیایی عمود خیمه را بلغور می‌کند. امیددرمانی های واهی، بخشی از پندار و زبان خامنه‌ای در مواجه با واقعیتهای سرسخت و خطیری است که راه به بحرانهای لاعلاج نظام ولایت مطلقه فقیه برده است. او در برابر حامیان و کارگزاران پریشان و درمانده از اوضاع نابسامان رژیم آخوندی در کنار واژه محبوبش «دشمن»، به تکرار پرملال «امید» می‌پردازد. در دورانی که «آقا» چنگالش را در خمره قدرت فرو برده است و از شهد عسل حاکمیت تمامیت خواهش بهره‌های فراوان برده است، اما دمی از امیددرمانی دست بر نمی‌دارد.

فهرست بیانات! و افاضات او درباره «امید» کتابی قطور است. به‌عنوان نمونه در سال ۱۳۸۸ در ملاقات با اعضای هیأت دولت گفته بود:

«بدانید که فرصتهای ما و امیدهای ما بیش از مشکلات است» (۱)

... در همان سال به دانشجویان گفته بود: «نقطهٔ امید اصلی کشور جوانان تحصیل‌کرده و فرزانه است» (۲)

ده سال بعد به اعضای مجلس ارتجاع گفت:

«‌این مجلس [مجلس یازدهم] مجلس امید و انتظار مردم است» (۳)

در همان سال باز به دانشجویان گفته بود:

«ظرفیت کشور برای مواجهه‌ٔ با دشمن ظرفیت بسیار بالایی است. یعنی این امید به پیروزی یک امید موهومی نیست، یک امید متکی به این واقعیت روشن است‌» (۴)

در جلسه انتصاب آخوند رئیسی در سال۱۴۰۰ هم گفت:

«این جابه‌جایی قدرت، امیدآفرین است (!)؛ چون کسان جدیدی وارد میدان می‌شوند که ابتکارهای جدیدی دارند (!)، چهره‌های جدیدی هستند (!)، این برای همه‌ٔ کسانی که انگیزه‌ٔ خدمت دارند، امیدواری ایجاد می‌کند؛ به‌خصوص برای جوانها ایجاد امید می‌کند» (۵)

در یکی از آخرین گفتاردرمانی‌هایش در سال۱۴۰۲ باز خطاب به دانشجویان گفت:

«این‌که ناامیدی عمدتاً منشأ داخلی دارد، این را من قبول ندارم. بله، مشکلاتی در داخل حتماً وجود دارد و ما این مشکلات را می‌دانیم اما این‌جور نیست که این مشکلات، جوان دانشجوی پرانگیزه را ناامید کند» (۶).

... و این ترهات تمامی ندارد.

در جایی که نیمی از مردم تحت ستم ایران غذای کافی برای خوردن ندارند. ۲۰ میلیون نفر در حاشیه شهرها ساکن شدند. کودکان کار عرق شرم را بر پیشانی بیننده می‌نشانند. بازنشستگان سفره خالی در کف خیابان پهن می‌کنند. کارگران دیگر توان تراز کردن حتی یک‌سوم هزینه‌ها با دستمزد های ناچیزشان را ندارند. قیمت مسکن سر به فلک کشیده است. تورم از ۴۰-۵۰ درصد پایین نمی‌آید. سیل مهاجران نخبه و تحصیل‌کرده جاری است. خرج و مخارج سپاه برای سرکوب داخلی و صدور بنیادگرایی با بمب و موشک و نیروی نیابتی ثروت کشور را به باد داده است، آن‌وقت خواجه و غلامان مزدور و آخوندهای دین‌فروش یک‌سره در منابر و مجالس و رسانه‌ها «امید» را باز نشر می‌کنند.

 

امید بیهوده در برابر کنش شجاعانه

این روزها که آثار هانا آرنت خوانندگان پرشماری دارد، توانسته است در فهم و ریشه‌یابی تمامت‌خواهی و ابتذال شرارتهای کارگزاران فاشیست، روشنگریهای مؤثری داشته باشد. اما آرنت درباره امیدهای کاذبی که دیکتاتورها و ایادی دست‌اندرکار امور فرهنگی و تبلیغاتی‌شان برای انحراف افکار عمومی به کار می‌گیرند نیز آموزه‌های راهگشایی دارد.

سامانتا رز هیل در مقاله‌یی این رهنمودها را بسط داده است:

«آرنت در خلال آثارش استدلال می‌کند که امید مانعی خطرناک بر سر راه اقدام شجاعانه در زمانهٔ تاریکی است».

آرنت منتقد وضعیتی بود که در آن نازی‌ها از امید برای جلب همکاری زندانیان اردوگاههای کار اجباری در جنایت‌های خود استفاده کرده و آنها را وا‌می‌داشتند تا با یکدیگر رفتاری وحشیانه داشته باشند. آلمانی‌ها با مهارت از امید و ترس استفاده می‌کردند. ساکنان گتو که بین ترس و «امیدی پرشور» گرفتار شده بودند، قدرت انجام هر کاری را از دست داده بودند. حقیقت درباره‌ٔ «اسکان دوباره» و سکوت جهانیان منجر به نوعی باور به تقدیرگرایی شده بود. آرنت استدلال می‌کند که آنها فقط زمانی دریافتند که «مقاومت مسلحانه تنها راه برون‌رفت اخلاقی و سیاسی است» که امید و ترس را کنار گذاشتند.

بسیاری از مبارزانی که با ارتجاع و فاشیسم در پیکارند می‌دانند که امید، ترس، وعده‌ها و ارعاب، ابزارهای در دستان این جنایتکاران است. ابتدایی‌ترین تجارب بشری، مانند عشق، اندوه، میل، ترس و امید به ابزاری در دست دیکتاتورها برای منفعل کردن توده‌ها تبدیل شده است.

 

امید واهی؛ وعده دروغین شیطان

آموزگاران مؤمن و راست کردار نیز با فرهنگ دینی اصیل، نقش شیطان را در وسوسه‌ها و امیدهای دروغین به آگاهی انسان ستمدیده رسانده بودند. در کلام الهی آمده است «یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُورا»؛ شیطان به آنها وعده‌های (دروغین) می‌دهد و به آرزوها، سرگرم می‌سازد، در حالی‌که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمی‌دهد» (سوره نسا آیه۱۲۰).

بنابراین، امید واهی دجالان حاکم همان وعده‌های شیطانی است که تنها برای از پای انداختن و فرسودن ذهن و روان انسان به کار می‌بندند. «امید اسم مستعار مقابله با امواج توفانی نارضایتی در جامعهٔ ایران است.

نیروی عظیم نوید همان پیکار آینده ساز جوانان آگاه و شورشگر ایران است که برای ساختن فردا، ویرانی کاخ ظالمان را اراده کرده‌اند.

باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش

صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود

 

پانوشت:

(۱ تا ۶) پایگاه اطلاع‌رسانی خامنه‌ای

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر