۱۴۰۳ خرداد ۸, سه‌شنبه

کانون‌های شورشی؛ روشنگر و راهگشا

 

کانون‌های شورشی؛ روشنگر و راهگشا

کانون‌های شورشی؛ روشنگر و راهگشا
کانون‌های شورشی؛ روشنگر و راهگشا

شورش در برابر تحریف تاریخ

ولایت فقیه نه‌فقط آدم‌ها را می‌کشد و ارزشی برای حیات انسان قایل نیست و نه‌تنها به طبیعت و محیط‌زیست و آب و خاک و رود و جنگل و دریا تعدی می‌کند و حیوانات و جانداران هم در اکو سیستم فلات ایران از او در امان نیستند، بلکه به گذشته و گذشتگان هم رحم نمی‌کند، یعنی به نابودی حال و آینده و هر چه هست و خواهد بود بسنده نکرده، مثل گراز به جان تاریخ افتاده و شخم می‌زند.

از آخوند مرتجع شیخ فضل‌الله که به‌دست مشروطه‌خواهان به جزای اعمالش رسید، «شیخ شهید» می‌سازد؛ به دکتر مصدق پیشوای نهضت ملی اهانت و او را تکفیر می‌کند که «مسلم نبود»! (صحیفه نور دجال، ج ۱۵، ص ۱۵)، آخوند دودوزه‌بازی مثل کاشانی از هم‌پیاله‌های تیمسار زاهدی کودتاچی را «بزرگ‌مرد تاریخ معاصر»! معرفی می‌کند و بنابراین پرواضح است که خمینی دجال را هم به شکل بتی یا الهه‌ای نشان دهد؛ او را «از بارزترین چهره‌های بشریت» و از «مردان بزرگ الهی» جا بزند. از او یک‌سوپرمن بسازد که گویا یک‌تنه از ابتدای دهه‌ٔ چهل به مبارزه با دیکتاتوری شاه برخاسته و با ریموت کنترل از راه دور، انقلاب در ایران را هدایت کرده و در نهایت هم موجب پیروزی انقلاب شده است!

در حالی که همه می‌دانند گذشته از این‌که خمینی تا شصت سالگی در برابر جنایات رضاخان و سپس محمدرضاشاه کوچک‌ترین حرکتی انجام نداده بود، مخالفتش با شاه در انقلاب سفید از موضع ارتجاعی و در مخالفت با حق رأی زنان بود، منتهای آرزو و درخواستش از شاه هم یک وزارتی مثل اوقاف بود و در کشف‌الاسرار هم تصریح کرده که مثل بقیه آخوندها «هیچ وقت نخواستند اساس حکومت را به هم بزنند»!

تاریخ‌سازان رژیم بر همین منوال سعی می‌کنند از روی مهم‌ترین پارامتر انقلاب ضدسلطنتی یعنی تشکیل سازمانهای انقلابی مبارزی هم‌چون چریک‌های فدایی و سازمان مجاهدین در فاصله بین اواسط دهه‌ٔ چهل تا پیروزی انقلاب در سال ۵۷ پرش کنند یا آن را کمرنگ و یا تحریف کنند، اگر چه در بسیاری از اوقات مجبور می‌شوند یا از دستشان در می‌رود که به این عامل مهم اعتراف کنند: «اهمیت مسأله در اینجاست که بعد از حوادث ۱۵ خرداد ۴۲ و تبعید حضرت امام به ترکیه و بعد هم به عراق، جمع‌بندی بسیاری از نیروهای مبارز از اسلامی و غیراسلامی این است که محور مبارزات با رژیم باید مبارزات مسلحانه باشد و دیگر مبارزه مسالمت‌آمیز ثمری ندارد. مبارز در نگاه مردم و انقلابیون یعنی کسی که دست به اسلحه است. بنابراین انقلابی‌ترین جریان، سازمان مجاهدین خلق بود! آیت‌الله هاشمی رفسنجانی یکی از نزدیکان امام بود که به‌طور جدی از این جریان حمایت می‌کرد» (خبرگزاری رسا، ۲۲ بهمن ۱۳۹۸).

 

رسالت کانون‌های شورشی

به همین دلیل یکی از صحنه‌های جنگ مقاومت ایران با رژیم و یکی از مسئولیتهای کانون‌های شورشی زنده نگه‌داشتن تاریخ واقعی و آگاه‌سازی جوانان شورشی درباره سرگذشت انقلابیون و مبارزان سده‌ٔ معاصر است.

آنها وظیفه دارند که هم‌دستی شیخ و شاه و دوستی دیرینه آنها، زبونی و بزدلی و سکوت خمینی در سالهای جنایات دیکتاتوری پهلوی، پرهیز دادن او از هر حرکت رادیکال و مسلح، زد و بند پشت‌پرده برای قالب کردن خمینی به مردم ایران و... را برملا کنند؛ راهگشایان حقیقی مردم ایران را به جوانان معرفی کرده و این پیام پدر طالقانی را به همه ایران برسانند که بنیانگذاران مجاهدین «گوهرهای درخشانی بودند که در تاریکی درخشیدند، حنیف‌نژاد، بدیع‌زادگان، عسگری‌زاده، مشکین‌فام، ناصر صادق، از همین تابندگان بودند. اینها راه جهاد را گشودند و از خون آنها سیلابها برخاست».

این افشاگری و این مبارزه مقدس رسالتی بود که از سوی کانون‌های قهرمان در سالگرد ۴ خرداد امسال به بهترین شکل ادا شد.

آنها علاوه بر عملیات ۱۵گانه‌ٔ خود و آتش زدن و تخریب تصاویر رئیسی جلاد و برهم زدن مراسم لاشه‌چرخانی جلاد، یاد پیشتازان انقلاب ضدسلطنتی را نیز گرامی داشتند. برگ برگ زرین تاریخ معاصر را به کوچه پس کوچه‌های شهرهای مختلف از جمله تهران، مشهد، اصفهان، کرج، بوشهر، زنجان، رشت، همدان، شهرکرد و پلدختر بردند.

در محلات و مناطق مختلف اعلامیه زدند:

  • «۴ خرداد یک راهگشایی بسیار باشکوه در تاریخ مردم ما بود»
  • «مسعود رجوی: صبحگاه ۴ خرداد ۵۱ با خون کسی رنگین شد که تاریخ میهنش را ورق زد»
  • «مسعود رجوی: خون محمد حنیف‌نژاد بدون شک سنگین‌ترین بهایی است که مجاهدین در مسیر تحقق و اثبات آرمانشان داده‌اند»؛

آنها این پیام مریم رجوی را به قیام‌آفرین رساندند که «قیام‌آفرینان! شما فرزندان ستارخان و مصدق و حنیف‌نژادید و قیام شماست که افتخارات ایران را زنده و سرشار می‌کند»،

این پیشقراولان آگاه، از جلوی در دانشگاه کشاورزی کرج یعنی محل تحصیل حنیف کبیر، فیلم‌برداری و گزارش تهیه کردند، بلندترین دیوارهای شهرهای شیراز، زنجان و مشهد را نورانی کرده و با تصاویر درخشان و بزرگ رهبران مقاومت تداوم یک روز مهم در تاریخ ایران را یادآوری کردند: «گرامی باد ۴ خرداد سالگرد شهادت بنیانگذاران مجاهدین»، «خون حنیف می‌جوشد، مجاهد می‌خروشد»، «محمد حنیف‌نژاد بذر افشان نخستین صدق و فدا»، و...

به‌این ترتیب پیشتازان راستین خلق با حداکثر تهور انقلابی بار دیگر برای مردم ایران ثابت کردند که عزمشان برای بازگرداندن حاکمیت به مردم ایران و احیای انقلاب جزم است: «گر منم مام وطن را فرزند، می‌خورم با همه قلبم سوگند، می‌کشم از دهن گرگ برون، انقلابی که به‌سرقت بردند»...

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر