بزرگترین گردهمایی ایرانیان در “بورژه”
پاریس، نمایشی از کهکشان و دریای خروشان و جوشان انسان هائی آزاده ای را به نمایش گذاشت
که پیام آزادی مشرق زمین را به همراه داشت:
به کهکشان، به بیکران
من می برم این عشق را، تا بیکران، تا
جاودان
بر دوش قلب خویشتن، تا هر کجا تا هر زمان
زین عشق هرجا توشه ای، با هر نگاه و هر
سخن
بدون تردید نمیتوان همه فاکت ها و مشخصه
های این زایش و رویش، تداوم و تلاطم این دریای انسانی بیقرار را که آزادی مشرق زمین
را پیام میدهد در چند جمله کوتاه خلاصه کرد، اما بدون شک به خوبی حاوی پیام تائید و
صحه گذاشتن برمواضع، سیاست و عملکردهای مقاومت خونبار ایران است.
مقاومتی که در طول سالیان دراز، در آتش
و خون و خاکستر، نه تنها فریاد حقوق حقه در حلقوم مانده مردم ایران را، بلکه پیام رهائی،
پیوند و اتحاد و همزیستی ملت های در بند منطقه را نیز فریاد زده است.
آری، اینک در میابیم که “آفتاب مشرق زمین
همراه با ایل ماهیان مهاجر و کهکشانی از ستارگان درخشان تاریخ مقاومت پیغام داده است:
کین “دل های خسته حیران، بیهوده سینه مالان بر آستان دیر نکوبیدند”.
آری پیام گردهمائی بزرگ مقاومت اکنون
به روشنی آینده منطقه را ترسیم میکند. پیامی که نه تنها برآمده از خواسته به حق هشتاد
میلیون ایرانی تحت ستم است، بلکه پیامی بود برای تمامی خلق های تحت ستم منطقه که اکنون
قربانی اختاپوس هزارپای بنیادگرایی مذهبی ولی فقیه و آماج ترور و کشتار و جنگ و ناامنی
رژیم هستند.
پیامی از وحدت، همزیستی، اتحاد و اعتلاف
تمامی خلق های تحت ستم منطقه با همه دگرگونی فرهنگی و مذهبی، اقلیمی … برای ایجاد دنیای
بهتر
موزائیک و ترکیب شرکت کنندگان، متشکل
از تنوع قومی، عقیدتی، جنسی… پیام آور درک درست آنها است که تنها مامن و مرجع یاری
رسانی و ایجاد همبستگی بینالملل علیه تروریست بنیادگرائی مذهبی، همانا مقاومت ایران
است.
به قول خانم رجوی: اینست «قدرت لایزال
مقاومت، این است جان ناآرام خلق ما، که آزادی را در کام اژدها هم که باشد به دست خواهد
آورد.
این حقیقت را می توان از زوزه ها، سربه
دیوار کوبیدن ها، عربده کشی، آه و ناله و فغان و سوزش رژیم و ایادی ریز و درشت آن ها
در داخل و خارج کشور و بلندگوهای استعماری در طی چند روز اخیر به راحتی دریافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر