۱۳۹۵ مرداد ۲, شنبه

شهریور 67 ـ پیام به‌مناسبت بیست و چهارمین سال تأسیس سازمان: بر سر بزنگاه

شهریور 67 ـ پیام به‌مناسبت بیست و چهارمین سال تأسیس سازمان:
بر سر بزنگاه 
 
بدیهی است که رژیم خمینی در این چرخش سیاسی (پذیرش آتش‌بس) همه نیروهای داخلی و بین‌المللی را که نه به‌طور ماهوی و بنیادی بلکه در چارچوب و در راستای حفظ و استحاله‌ رژیم خمینی با جنگ‌طلبی او مخالفت می‌ورزیدند، با تمام قوا در کنار خود می‌یابد. به این ترتیب بر سر بزنگاه و در صف‌آرایی سیاسی جدید قوا در این نقطه عطف سرنوشت‌ساز: در یکسو، خلق قهرمان ایران، انقلاب نوین ایران، مجاهدین خلق ایران، ارتش آزادیبخش ملی ایران و آلترناتیو مردم‌سالار شورای ملی مقاومت ایران که خط مشی سرنگونی رژیم خمینی را با شعار صلح و آزادی تا به این مرحله پیروزی پیش برده‌اند، صف‌آرایی کرده‌اند؛ و در سوی دیگر، خمینی دژخیم، همه‌نیروهای ضدانقلابی داخلی و همه‌ منافع و قدرتهایی که سرمایه‌گذاریهایشان برای حفظ رژیم خمینی و استحاله استعماری آن را در خطر انهدام نهایی می‌بینند، دست به دست هم داده‌اند تا رژیم زهر‌خورده را از مهلکه سقوط نجات دهند...
پیام خمینی در روز 29تیر، سند گویایی است که نشان می‌دهد چگونه به این توطئه و بند و بست جهانی برای نجات تمامیت رژیمش از مهلکه سقوط چشم دوخته و خود به چیدن میز مربوطه پرداخته است.‌ توطئه‌ای در مقیاس جهانی که اگر جنبش مقاومت انقلابی خلق، هم‌چون مقاطع تاریخی گذشته، از سازمان پیشتاز و رهبری ذیصلاح و هوشیار و بازوی مسلح انقلابی و مردمی بی‌بهره می‌بود و اگر قادر به عکس‌العمل ضروری در قبال آن نمی‌شد، دشمنان آزادی و استقلال ایران بار دیگر می‌توانستند دشمن ضدخلقی را در اوج پیروزمندی جنبش، از مهلکه برهانند. در این صورت البته می‌شد دستاوردها و پیروزیهای مقاومت مردمی را نیز بر سر خودش خراب کرد و هم‌چنان‌که ذخایر و نیروهای آزاد شده‌ انقلاب ضدسلطنتی با روی کار آوردن خمینی، بر سر نیروهای محرکه آن انقلاب ویران‌ شد، ثمره پیروزی شعار صلح را که شعار مردم و مقاومت در برابر خمینی بود، دزدید و آن را بر سر راهگشایان و پیش‌برندگان شعار صلح آوار نمود...


توفانها، موجها‌ و خیزشها
اما عملیات فروغ جاویدان که برخلاف همه محاسبه‌های خمینی و حامیان بین‌المللیش، پس از اعلام آمادگی رژیم برای آتش‌بس در جنگ، ظرف کمتر از یک هفته، با پرش و دامنه‌یی در حد سرنگونی تمامیت رژیم خمینی آغاز شد؛ زمینه‌سازیهای مورد نظر خمینی را به کلی درهم ریخت. چنان لرزه‌یی در ارکان رژیم خمینی افتاد که سراپای آن درهم ریخت و زوزه‌هایش در سراسر ایران و جهان به‌گوش می‌رسید. همان مجاهدین و ارتش آزادی‌بخشی که خمینی می‌خواست فعلاً در مورد آنها دم برنیاورد، طی 4روز در اعماق خاک میهن پنجه در پنجه تمامیت رژیم خمینی افکندند و دست در دست و بازو به بازوی مردم شهرها و روستاهای کشور سرسپرده‌ترین دژخیمان خمینی را به خاک می‌افکندند و همان خمینی که در پیامش خود را چنان پابرجا وانمود می‌کرد که گویا فراغت و فرصت رطب و یابس بافتن درباره فعالیتهای «علمی و هنری» بسیجیهای رژیمش را هم دارد، با آغاز عملیات فروغ جاویدان، در جماران عمامه‌اش را دودستی چسبیده بود که باد آن را نبرد و برای نیروهایش پیام می‌فرستاد که اگر نجنبیم تا 48ساعت دیگر جارو خواهیم شد!
به این ترتیب درست در همان شرایطی که خمینی می‌خواست آب هم از آب تکان نخورد، عملیات فروغ جاویدان توفان و تلاطمی در سراسر جامعه به‌پا کرد و لرزه‌یی بر ارکان رژیم انداخت که امواج پردامنه آن غیرقابل کنترل است و در خیزشهای مراحل بعد قطعاً رژیم خمینی را به گور خواهد سپرد.

طنین عظیم
روشن است که درباره دستاوردهای سیاسی عملیات فروغ جاویدان بسا بیشتر باید گفت که در این مجال نمی‌گنجد. همچنین شکی نیست که با گذشت زمان و آشکارشدن حقایق مربوط به توطئه‌های پشت پرده، اهمیت و ابعاد سرنوشت‌ساز این دستاوردها بیشتر و بیشتر روشن خواهد شد. اما در هر حال این حقیقت بر همگان روشن است که حماسه کبیر فروغ جاویدان، با طنین عظیمی که در ایران و جهان داشت، با لرزه پایان‌ناپذیری که در ارکان رژیم خمینی انداخت، با انهدام بخش عظیمی از سرسپرده‌ترین و رذل‌ترین دژخیمان خمینی، با حماسه‌های مقاومت و جانبازی رشیدترین فرزندان خلق که در برابر دیـدگان مردم در اعماق خاک میهن رقم خورده و دهان به دهان در میان مردم می‌چرخد، با انتظار و اشتیاقی که در سراسر جامعه برای روز پیروزی بر دشمن و استقبال از ارتش صلح و آزادی برانگیخته، با پیکرهای به‌خون‌تپیده‌ هزار جـاودانه فـروغ که در راه رهایی خلق تقدیم نموده و دشمن ابله آنها را در تلویزیون خود از برابر چشمان مردم عبور داده، هم‌چون سلسله جبالی که نماد عزت و شـرف و اعتبار وجود خلق قهرمان ایران و مقاومت عادلانه‌اش برای صلح و آزادی‌ست؛ راه را بر این توطئه‌ها بسته است. آن‌چنان‌که هیچ قدرتی نمی‌تواند با عبور از آنها بـرای نجات رژیم زهرخورده خمینی بر ضد عالیترین مصالح و منافع مردم ایـران که همانا حق حاکمیت مردمی‌ست وارد عمل شود و با عبور از روی اجساد رشیدترین فرزندان خلق راه‌حل و آلترناتیو ارتجاعی و استعماری علم کند.
ناگفته پیداست که آن روی سکه این حقیقت گشوده‌شدن چشم‌انداز پیروزی انقلاب نوین مردم ایران و راه‌حل دموکراتیک ـ انقلابی (شورای ملی مقاومت) است.

بهمن 67 ـ پیام به‌مناسبت هفتمین سالگرد عاشورای مجاهدین:
پیام‌ ایدئولوژیک‌ فروغ
راستی بدون این ایدئولوژی و بدون این رهبری و این سازمان به خون تطهیر شده انقلابی و بدون گذار از حماسه عاشورای مجاهدین در 19بهمن 1360 که دهها هزار خون نثار شده را در بالاترین سطح عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین گره زد؛ چگونه میسر بود که ما در سرفصل فروغ جاویدان ـ به‌رغم کوتاهی فرصت ـ بر هر گونه درنگ و تعلل غلبه کنیم و با آن یقین و قاطعیت بی‌نظیر پا در رکاب بگذاریم؟
آری، فروغ جاویدان اضافه بر همه آن دستاوردهای عظیم سیاسی و نظامی که به همراه داشت و اضافه بر این‌که یکبار دیگر ماهیت مردمی، مستقل و آزادیخواه مقاومت انقلابی را در انظار جهانیان و همه مردم ایران با وضوح هر چه تمام‌تر به اثبات رساند و اضافه بر این‌که پرچم اقتدار و اعتبار این مقاومت و یگانه جانشین دموکراتیک ـ انقلابی را در اوج سرفرازی به اهتزاز در آورد؛ تا آنجا که به مجاهدین برمی‌گردد، یک پیام ایدئولوژیکی را نیز با درخشش هر چه بیشتر نمایان کرد: ضدیت آشتی‌ناپذیر و تمام‌عیار ایدئولوژی مجاهدین با خمینی که دقیقاً در نقطه مقابل این استبداد قرون‌وسطایی و این ارتجاع ضدبشری که دشمن‌ترین دشمنان مردم ایران است، منادی رهایی انسان و تعالی ارزشها و خصایص ویژه اوست. پیامی که مبشر منتهای دموکراتیسم انقلابی و اوج توان کیفی در راهگشایی برای پیشرفت و شکوفایی میهن اسیرمان در مسیر یگانگی و نفی ستم و بهره‌کشی است.

بدیهی است که رژیم خمینی در این چرخش سیاسی (پذیرش آتش‌بس) همه نیروهای داخلی و بین‌المللی را که نه به‌طور ماهوی و بنیادی بلکه در چارچوب و در راستای حفظ و استحاله‌ رژیم خمینی با جنگ‌طلبی او مخالفت می‌ورزیدند، با تمام قوا در کنار خود می‌یابد. به این ترتیب بر سر بزنگاه و در صف‌آرایی سیاسی جدید قوا در این نقطه عطف سرنوشت‌ساز: در یکسو، خلق قهرمان ایران، انقلاب نوین ایران، مجاهدین خلق ایران، ارتش آزادیبخش ملی ایران و آلترناتیو مردم‌سالار شورای ملی مقاومت ایران که خط مشی سرنگونی رژیم خمینی را با شعار صلح و آزادی تا به این مرحله پیروزی پیش برده‌اند، صف‌آرایی کرده‌اند؛ و در سوی دیگر، خمینی دژخیم، همه‌نیروهای ضدانقلابی داخلی و همه‌ منافع و قدرتهایی که سرمایه‌گذاریهایشان برای حفظ رژیم خمینی و استحاله استعماری آن را در خطر انهدام نهایی می‌بینند، دست به دست هم داده‌اند تا رژیم زهر‌خورده را از مهلکه سقوط نجات دهند... پیام خمینی در روز 29تیر، سند گویایی است که نشان می‌دهد چگونه به این توطئه و بند و بست جهانی برای نجات تمامیت رژیمش از مهلکه سقوط چشم دوخته و خود به چیدن میز مربوطه پرداخته است.‌ توطئه‌ای در مقیاس جهانی که اگر جنبش مقاومت انقلابی خلق، هم‌چون مقاطع تاریخی گذشته، از سازمان پیشتاز و رهبری ذیصلاح و هوشیار و بازوی مسلح انقلابی و مردمی بی‌بهره می‌بود و اگر قادر به عکس‌العمل ضروری در قبال آن نمی‌شد، دشمنان آزادی و استقلال ایران بار دیگر می‌توانستند دشمن ضدخلقی را در اوج پیروزمندی جنبش، از مهلکه برهانند. در این صورت البته می‌شد دستاوردها و پیروزیهای مقاومت مردمی را نیز بر سر خودش خراب کرد و هم‌چنان‌که ذخایر و نیروهای آزاد شده‌ انقلاب ضدسلطنتی با روی کار آوردن خمینی، بر سر نیروهای محرکه آن انقلاب ویران‌ شد، ثمره پیروزی شعار صلح را که شعار مردم و مقاومت در برابر خمینی بود، دزدید و آن را بر سر راهگشایان و پیش‌برندگان شعار صلح آوار نمود... اما عملیات فروغ جاویدان که برخلاف همه محاسبه‌های خمینی و حامیان بین‌المللیش، پس از اعلام آمادگی رژیم برای آتش‌بس در جنگ، ظرف کمتر از یک هفته، با پرش و دامنه‌یی در حد سرنگونی تمامیت رژیم خمینی آغاز شد؛ زمینه‌سازیهای مورد نظر خمینی را به کلی درهم ریخت. چنان لرزه‌یی در ارکان رژیم خمینی افتاد که سراپای آن درهم ریخت و زوزه‌هایش در سراسر ایران و جهان به‌گوش می‌رسید. همان مجاهدین و ارتش آزادی‌بخشی که خمینی می‌خواست فعلاً در مورد آنها دم برنیاورد، طی 4روز در اعماق خاک میهن پنجه در پنجه تمامیت رژیم خمینی افکندند و دست در دست و بازو به بازوی مردم شهرها و روستاهای کشور سرسپرده‌ترین دژخیمان خمینی را به خاک می‌افکندند و همان خمینی که در پیامش خود را چنان پابرجا وانمود می‌کرد که گویا فراغت و فرصت رطب و یابس بافتن درباره فعالیتهای «علمی و هنری» بسیجیهای رژیمش را هم دارد، با آغاز عملیات فروغ جاویدان، در جماران عمامه‌اش را دودستی چسبیده بود که باد آن را نبرد و برای نیروهایش پیام می‌فرستاد که اگر نجنبیم تا 48ساعت دیگر جارو خواهیم شد! به این ترتیب درست در همان شرایطی که خمینی می‌خواست آب هم از آب تکان نخورد، عملیات فروغ جاویدان توفان و تلاطمی در سراسر جامعه به‌پا کرد و لرزه‌یی بر ارکان رژیم انداخت که امواج پردامنه آن غیرقابل کنترل است و در خیزشهای مراحل بعد قطعاً رژیم خمینی را به گور خواهد سپرد. روشن است که درباره دستاوردهای سیاسی عملیات فروغ جاویدان بسا بیشتر باید گفت که در این مجال نمی‌گنجد. همچنین شکی نیست که با گذشت زمان و آشکارشدن حقایق مربوط به توطئه‌های پشت پرده، اهمیت و ابعاد سرنوشت‌ساز این دستاوردها بیشتر و بیشتر روشن خواهد شد. اما در هر حال این حقیقت بر همگان روشن است که حماسه کبیر فروغ جاویدان، با طنین عظیمی که در ایران و جهان داشت، با لرزه پایان‌ناپذیری که در ارکان رژیم خمینی انداخت، با انهدام بخش عظیمی از سرسپرده‌ترین و رذل‌ترین دژخیمان خمینی، با حماسه‌های مقاومت و جانبازی رشیدترین فرزندان خلق که در برابر دیـدگان مردم در اعماق خاک میهن رقم خورده و دهان به دهان در میان مردم می‌چرخد، با انتظار و اشتیاقی که در سراسر جامعه برای روز پیروزی بر دشمن و استقبال از ارتش صلح و آزادی برانگیخته، با پیکرهای به‌خون‌تپیده‌ هزار جـاودانه فـروغ که در راه رهایی خلق تقدیم نموده و دشمن ابله آنها را در تلویزیون خود از برابر چشمان مردم عبور داده، هم‌چون سلسله جبالی که نماد عزت و شـرف و اعتبار وجود خلق قهرمان ایران و مقاومت عادلانه‌اش برای صلح و آزادی‌ست؛ راه را بر این توطئه‌ها بسته است. آن‌چنان‌که هیچ قدرتی نمی‌تواند با عبور از آنها بـرای نجات رژیم زهرخورده خمینی بر ضد عالیترین مصالح و منافع مردم ایـران که همانا حق حاکمیت مردمی‌ست وارد عمل شود و با عبور از روی اجساد رشیدترین فرزندان خلق راه‌حل و آلترناتیو ارتجاعی و استعماری علم کند. ناگفته پیداست که آن روی سکه این حقیقت گشوده‌شدن چشم‌انداز پیروزی انقلاب نوین مردم ایران و راه‌حل دموکراتیک ـ انقلابی (شورای ملی مقاومت) است.


بر سر بزنگاه بدیهی است که رژیم خمینی در این چرخش سیاسی (پذیرش آتش‌بس) همه نیروهای داخلی و بین‌المللی را که نه به‌طور ماهوی و بنیادی بلکه در چارچوب و در راستای حفظ و استحاله‌ رژیم خمینی با جنگ‌طلبی او مخالفت می‌ورزیدند، با تمام قوا در کنار خود می‌یابد. به این ترتیب بر سر بزنگاه و در صف‌آرایی سیاسی جدید قوا در این نقطه عطف سرنوشت‌ساز: در یکسو، خلق قهرمان ایران، انقلاب نوین ایران، مجاهدین خلق ایران، ارتش آزادیبخش ملی ایران و آلترناتیو مردم‌سالار شورای ملی مقاومت ایران که خط مشی سرنگونی رژیم خمینی را با شعار صلح و آزادی تا به این مرحله پیروزی پیش برده‌اند، صف‌آرایی کرده‌اند؛ و در سوی دیگر، خمینی دژخیم، همه‌نیروهای ضدانقلابی داخلی و همه‌ منافع و قدرتهایی که سرمایه‌گذاریهایشان برای حفظ رژیم خمینی و استحاله استعماری آن را در خطر انهدام نهایی می‌بینند، دست به دست هم داده‌اند تا رژیم زهر‌خورده را از مهلکه سقوط نجات دهند... پیام خمینی در روز 29تیر، سند گویایی است که نشان می‌دهد چگونه به این توطئه و بند و بست جهانی برای نجات تمامیت رژیمش از مهلکه سقوط چشم دوخته و خود به چیدن میز مربوطه پرداخته است.‌ توطئه‌ای در مقیاس جهانی که اگر جنبش مقاومت انقلابی خلق، هم‌چون مقاطع تاریخی گذشته، از سازمان پیشتاز و رهبری ذیصلاح و هوشیار و بازوی مسلح انقلابی و مردمی بی‌بهره می‌بود و اگر قادر به عکس‌العمل ضروری در قبال آن نمی‌شد، دشمنان آزادی و استقلال ایران بار دیگر می‌توانستند دشمن ضدخلقی را در اوج پیروزمندی جنبش، از مهلکه برهانند. در این صورت البته می‌شد دستاوردها و پیروزیهای مقاومت مردمی را نیز بر سر خودش خراب کرد و هم‌چنان‌که ذخایر و نیروهای آزاد شده‌ انقلاب ضدسلطنتی با روی کار آوردن خمینی، بر سر نیروهای محرکه آن انقلاب ویران‌ شد، ثمره پیروزی شعار صلح را که شعار مردم و مقاومت در برابر خمینی بود، دزدید و آن را بر سر راهگشایان و پیش‌برندگان شعار صلح آوار نمود... اما عملیات فروغ جاویدان که برخلاف همه محاسبه‌های خمینی و حامیان بین‌المللیش، پس از اعلام آمادگی رژیم برای آتش‌بس در جنگ، ظرف کمتر از یک هفته، با پرش و دامنه‌یی در حد سرنگونی تمامیت رژیم خمینی آغاز شد؛ زمینه‌سازیهای مورد نظر خمینی را به کلی درهم ریخت. چنان لرزه‌یی در ارکان رژیم خمینی افتاد که سراپای آن درهم ریخت و زوزه‌هایش در سراسر ایران و جهان به‌گوش می‌رسید. همان مجاهدین و ارتش آزادی‌بخشی که خمینی می‌خواست فعلاً در مورد آنها دم برنیاورد، طی 4روز در اعماق خاک میهن پنجه در پنجه تمامیت رژیم خمینی افکندند و دست در دست و بازو به بازوی مردم شهرها و روستاهای کشور سرسپرده‌ترین دژخیمان خمینی را به خاک می‌افکندند و همان خمینی که در پیامش خود را چنان پابرجا وانمود می‌کرد که گویا فراغت و فرصت رطب و یابس بافتن درباره فعالیتهای «علمی و هنری» بسیجیهای رژیمش را هم دارد، با آغاز عملیات فروغ جاویدان، در جماران عمامه‌اش را دودستی چسبیده بود که باد آن را نبرد و برای نیروهایش پیام می‌فرستاد که اگر نجنبیم تا 48ساعت دیگر جارو خواهیم شد! به این ترتیب درست در همان شرایطی که خمینی می‌خواست آب هم از آب تکان نخورد، عملیات فروغ جاویدان توفان و تلاطمی در سراسر جامعه به‌پا کرد و لرزه‌یی بر ارکان رژیم انداخت که امواج پردامنه آن غیرقابل کنترل است و در خیزشهای مراحل بعد قطعاً رژیم خمینی را به گور خواهد سپرد. روشن است که درباره دستاوردهای سیاسی عملیات فروغ جاویدان بسا بیشتر باید گفت که در این مجال نمی‌گنجد. همچنین شکی نیست که با گذشت زمان و آشکارشدن حقایق مربوط به توطئه‌های پشت پرده، اهمیت و ابعاد سرنوشت‌ساز این دستاوردها بیشتر و بیشتر روشن خواهد شد. اما در هر حال این حقیقت بر همگان روشن است که حماسه کبیر فروغ جاویدان، با طنین عظیمی که در ایران و جهان داشت، با لرزه پایان‌ناپذیری که در ارکان رژیم خمینی انداخت، با انهدام بخش عظیمی از سرسپرده‌ترین و رذل‌ترین دژخیمان خمینی، با حماسه‌های مقاومت و جانبازی رشیدترین فرزندان خلق که در برابر دیـدگان مردم در اعماق خاک میهن رقم خورده و دهان به دهان در میان مردم می‌چرخد، با انتظار و اشتیاقی که در سراسر جامعه برای روز پیروزی بر دشمن و استقبال از ارتش صلح و آزادی برانگیخته، با پیکرهای به‌خون‌تپیده‌ هزار جـاودانه فـروغ که در راه رهایی خلق تقدیم نموده و دشمن ابله آنها را در تلویزیون خود از برابر چشمان مردم عبور داده، هم‌چون سلسله جبالی که نماد عزت و شـرف و اعتبار وجود خلق قهرمان ایران و مقاومت عادلانه‌اش برای صلح و آزادی‌ست؛ راه را بر این توطئه‌ها بسته است. آن‌چنان‌که هیچ قدرتی نمی‌تواند با عبور از آنها بـرای نجات رژیم زهرخورده خمینی بر ضد عالیترین مصالح و منافع مردم ایـران که همانا حق حاکمیت مردمی‌ست وارد عمل شود و با عبور از روی اجساد رشیدترین فرزندان خلق راه‌حل و آلترناتیو ارتجاعی و استعماری علم کند. ناگفته پیداست که آن روی سکه این حقیقت گشوده‌شدن چشم‌انداز پیروزی انقلاب نوین مردم ایران و راه‌حل دموکراتیک ـ انقلابی (شورای ملی مقاومت) است. راستی بدون این ایدئولوژی و بدون این رهبری و این سازمان به خون تطهیر شده انقلابی و بدون گذار از حماسه عاشورای مجاهدین در 19بهمن 1360 که دهها هزار خون نثار شده را در بالاترین سطح عقیدتی و تشکیلاتی مجاهدین گره زد؛ چگونه میسر بود که ما در سرفصل فروغ جاویدان ـ به‌رغم کوتاهی فرصت ـ بر هر گونه درنگ و تعلل غلبه کنیم و با آن یقین و قاطعیت بی‌نظیر پا در رکاب بگذاریم؟ آری، فروغ جاویدان اضافه بر همه آن دستاوردهای عظیم سیاسی و نظامی که به همراه داشت و اضافه بر این‌که یکبار دیگر ماهیت مردمی، مستقل و آزادیخواه مقاومت انقلابی را در انظار جهانیان و همه مردم ایران با وضوح هر چه تمام‌تر به اثبات رساند و اضافه بر این‌که پرچم اقتدار و اعتبار این مقاومت و یگانه جانشین دموکراتیک ـ انقلابی را در اوج سرفرازی به اهتزاز در آورد؛ تا آنجا که به مجاهدین برمی‌گردد، یک پیام ایدئولوژیکی را نیز با درخشش هر چه بیشتر نمایان کرد: ضدیت آشتی‌ناپذیر و تمام‌عیار ایدئولوژی مجاهدین با خمینی که دقیقاً در نقطه مقابل این استبداد قرون‌وسطایی و این ارتجاع ضدبشری که دشمن‌ترین دشمنان مردم ایران است، منادی رهایی انسان و تعالی ارزشها و خصایص ویژه اوست. پیامی که مبشر منتهای دموکراتیسم انقلابی و اوج توان کیفی در راهگشایی برای پیشرفت و شکوفایی میهن اسیرمان در مسیر یگانگی و نفی ستم و بهره‌کشی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر