کارزار درخشان ژنو؛ پاسخ سرفرازانه به سلسلهٔ آزمونها
- ایران
- 1402/09/22
یک جنبش انقلابی، تاریخی، هدفمند و اصیل در گذار مداوم از ظهور تحولات نامتعارف و پاسخ بهموقع و اصولی به آنها، همواره در معرض آزمونهایی قرار میگیرد که عبور سرفرزانهٔ آن را تداعی میکند. عرصههای نبرد با تاکتیکهای داخلی و بینالمللیِ اتاق فکر حاکمیت ملایان ــ آن هم در مواجهه با حداکثر مماشات غرب با آن ــ ضرورت عبور هوشیارانه از این آزمونها را به اجزا و عناصر و ساختار این جنبش انقلابی، تاریخی و اصیل، تأکید و تکلیف مینماید.
مقاومت ایران در هیأت شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق ایران، طی بیش از چهار دهه نبرد در چنین عرصههای داخلی و بینالمللی، همواره در معرض انتخابهای مداوم از طریق پاسخهای لازم و اصولی و بهموقع به آزمونهای سیاسی و اجتماعی بودهاند و هستند.
آخرین نمونه از این عرصهها، ضرورت پاسخ به دورخیز ارتجاع آخوندی برای روانه کردن ابراهیم رئیسی به ژنو برای شرکت در فروم تعیین پناهندگی است. حرکتی سیاسی که اتاق فکر نظام برایش بسیار کیسهها دوخته بود تا دستان آغشته به خون رئیسی در قتلعام هزاران زندانی سیاسی را در منظر سیاست بینالمللی، شستشوی دیپلماتیک بدهد.
این سفر بر اساس گزارش چندین خبرگزاری و رسانهٔ بینالمللی، بهدلیل ثبت شکایت سه زندانی سیاسیِ دههٔ ۶۰، ملغی شده و قرار است وزیر خارجه نظام ملایان بهجای رئیسی به ژنو برود.
هدف این یادداشت اما پرداختن به پاسخ بهموقع به یک آزمون در جبههٔ مقاومت برای آزادی و نبرد با دیکتاتوری آخوندی است. این آزمون نیز همچون نمونههای پیشین طی دهههای گذشته، سرفرازیِ اجزای مقاومت ایران را مهر تثبیت زد.
تاکتیک اتاق فکر نظام بر این استوار شده بود که همزمان با نمایش مبتذل بهاصطلاح دادگاه علیه مجاهدین در داخل، شرکت رئیسی در فروم تعیین پناهندگی در ژنو را هم بر آن سوار کند. معلوم است که بسا کیسهها برای این تاکتیک دوخته بود و تلاش کرد خبر سفر رئیسی را از زبان خود رژیم اعلام نکند.
پاسخ به هر دو مؤلفهٔ این تاکتیک، مشمول مأموریتهای جنبش دادخواهی در داخل و خارج کشور هستند. مأموریت داخل ایران را کانونهای پیشتاز شورشی بر عهد گرفتند و خارج کشور را نیز اشرفنشانهای پیشتاز در تمام عرصههای جنگ سیاسی مقاومت طی ۴۵ سال گذشته، با پرداخت مداوم بهای همهجانبهٔ آن، پیش بردند.
در هر دو صحنه شاهدیم که جنبش دادخواهی، کمینگاهی از جغرافیای ایران تا هر نقطه از جهان است که یک ایرانی دادخواه حضور داشته باشد. هماره با تأسی به جوهر ملی، میهنی و انسانیِ جنبش دادخواهی، تأکید کردهایم که این جنبش بهوسعت سینههای مردم ایران و فلات ایرانزمین، گسترش و دامنه و عمق دارد.
اینبار نیز طی چند روز گذشته شاهد بودیم که دامنهٔ جنبش سرفراز دادخواهی چگونه در عرصهٔ بینالمللی، بر تاکتیک رژیم و حساب و کتابهای مماشاتگران با آن، غلبه کرد و سندی دیگر از سرفرازی آن را در نبرد تاریخی برای آزادی و حرمت قانون، نگاشت و ثبت نمود و برافراشت.
این جبههٔ جنگ که طی حدود یک هفته، حضور و پاسخ بهموقع به آن، ضرورت و فوریت یافت، عرصهیی از آزمایش اپوزیسیونها شد؛ چرا که وقتی ابراهیم رئیسی گماشتهٔ ولیفقیه ارتجاع و جلاد ۶۷ است، اعتراض به حضور وی در مجامع حقوق بشری، مسئولیت و وظیفهیی ملی، میهنی و انسانی میباشد. پاسخ به این مسؤلیت، بر شانهٔ هر ایرانیِ خواستار نفی و سرنگونیِ این حاکمیت است. این عرصههای آزمون، همواره روشنگر ماهیتها و اصالتها در جبههٔ اپوزیسیون نظام ملایان بودهاند و خواهند بود.
این کارزار چند روزه، بار دیگر بر اصل طلاییِ «کس نخارد» در جبههٔ خلق، انگشت تأکید نهاد؛ اصلی که همیشه و هرجا، توان و انرژی پیشتازان آن را همسو و هماهنگ و اذهانشان را خلاق میکند تا ثمر مشخص و مادی در جنگ سیاسی، از آن حاصل شود.
این است مبنای مشروعیت و حقانیت مقاومت ایران با زیرساختی همواره استوار در داخل و پایدار در خارج ایران. این است سرچشمهٔ پاسخ سرفرازانه به سلسلهیی از آزمونها در نبرد تاریخی برای آزادی ایران و رهاییاش از سلسلهٔ دیکتاتوریها و مماشات با آنها.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر