زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

۱۴۰۲ شهریور ۲۳, پنجشنبه

سه درس بزرگ قیام در کنفرانس پارلمانی انگلستان

سه درس بزرگ قیام در کنفرانس پارلمانی انگلستان

کنفرانس پارلمانی انگلستان

کنفرانس پارلمانی انگلستان

پس از یک‌سال دست و پا زدن بقایای دیکتاتوری سلطنتی برای تفرقه در صفوف قیام‌کنندگان، حنای «همه با هم» و «خشونت‌پرهیزی» اینان به کلی رنگ باخته است. مردم ایران به این درک رسیده‌اند که راه رسیدن به آزادی و خروج از دایره‌ٔ دیکتاتوریها، نه در منشورها و ائتلاف‌های سرِکاری و تفرقه‌افکن که نیازمند مقاومتی فداکار و سازمان‌یافته با یک طرح و برنامه منسجم است. 
این واقعیت نیز در صحبت‌های نمایندگان حامی مقاومت منعکس بود و بارها تأیید شد. چه آنجایی که مارتین دی گفت: «مبارزه مردم ایران برای جایگزین کردن یک دیکتاتوری به‌جای یک دیکتاتوری نیست. آنها خواهان دموکراسی و آزادی هستند. آنها خواهان بازگشت هیچ نوع دیکتاتوری نیستند» و چه آنجایی که دیگر نمایندگان هم‌چون بارونس اولان، بارونس ردفرن و تونی پرکینز از «یک جمهوری دموکراتیک» و از برنامه ده‌ماده‌ای خانم رجوی گفتند. 
بنابراین، قیام مردم ایران و درس‌های ذی‌قیمت آن - که با خون بهترین‌ها و فداکارترین‌ها به دست آمده است - در صحبت‌های حامیان خارجیِ مردم ایران انعکاس دارد و تأیید می‌شود. آنها نیز زوال رژیم را دریافته و هم‌چون مردم ایران «مصمم» و جدی و امیدوار به نظر می‌رسند.روز سه‌شنبه ۲۱شهریور ۱۴۰۲ کنفرانسی در پارلمان انگلستان با عنوان «یک سال بعد از قیام، به سوی جمهوری دموکراتیک» برگزار شد. در این کنفرانس دو مجلسی از مجلس عوام، «ترزا ویلیرز، بارونس ورما، تونی پرکینز، مارتین دی، دکتر لیام فاکس، آنا فیرث و باب بلکمن» و از مجلس اعیان «بارونس اولان، لرد سینگ و بارونس ردفرن» شرکت داشته و صحبت کردند.

در ابتدای کنفرانس خانم مریم رجوی پیامی خطاب به حاضران در جلسه فرستاد. وی با توجه به سالگرد قیام و عنوان جلسه، در صحبت‌های خود جمع‌بندی کوتاهی از تداوم یک‌ساله‌ٔ قیام ارائه کرد و در پاسخ به این سؤال که «آیا رژیم در مقایسه با قبل از قیام قوی‌تر است یا ضعیف‌تر؟» به شکل مستدل و مختصر پاسخ داد: «رژیم آسیب‌پذیرتر و شکننده‌تر شده است زیرا بحرانهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که منجر به قیام شد هم‌چنان ادامه دارد. در همه ابعاد، وضعیت وخیم‌تر و بحرانها عمیق‌تر شده است. افزایش اعدام‌ها، دستگیریهای جمعی و سرکوب‌های شدید نشان‌دهنده ضعف و ترس رژیم از یک قیام دیگر است». خانم مریم رجوی در نهایت «قیام و پیامدهای آن» را در سه «درس» خلاصه کرد:

 

درس شماره یک

«مردم ایران برای سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندی مصمم هستند. این واقعیت غیرقابل انکار باید توسط دولتها با تصحیح سیاست‌هایشان در مورد ایران مورد توجه قرار گیرد».

البته این درس را شرکت‌کنندگان در جلسه نیز تأیید کرده و بر وجوه مختلف آن صحه گذاشتند. بارونس اولان جوانان ایران را فداکارانی توصیف کرد که «با آن‌که می‌دانند دستگیر و کشته می‌شوند، ولی دست از مبارزه برنمی‌دارند». لرد سینگ نیز تصمیم و خواست مردم ایران را «سرنگونی» و نه کمتر از آن دانست: «مردم خواهان سرنگون کردن این رژیم هستند... [آنها] هرگز از خواسته خود برای تحقق یک ایران آزاد و دموکراتیک کوتاه نیامده‌اند».

 

درس شماره دو

«برخلاف روایت دروغی که رژیم و طرفداران مماشات ترویج می‌کنند، یک نیروی قابل اتکا و سازمان‌یافته در ایران وجود دارد که توسط کانون‌های شورشی مجاهدین هدایت می‌شود. آنها قادر به رهبری و هدایت مبارزه به‌سمت سرنگونی رژیم هستند».

خوشا برق و طنین عملیات کانون‌های شورشی، که پرده‌های کتمان را می‌درد و وجدانهای بیدار جامعه جهانی و شخصیتهایی چون باب بلکمن را جلب و جذب می‌کند: «ما شاهد حمایت گسترده در داخل ایران از مقاومت ایران و گسترش کانون‌های شورشی هستیم. مقاومت ایران در حال گسترش است و به‌خاطر همین هم هست که رژیم ایران از نقش تعیین‌کننده مقاومت ایران به‌وحشت افتاده است» در تأیید این درس، دکتر لیام فاکس نیز معتقد بود که «باید به‌جامعه جهانی گفت که یک مقاومت در برابر نظامی که همه را با استفاده ابزاری از مذهب سرکوب می‌کند وجود دارد».

 

درس شماره سه

«مردم ایران همه اشکال دیکتاتوری را رد می‌کنند. آنها مشتاق یک سیستم دموکراتیک و آینده‌یی هستند که در آن همه شهروندان در برابر قانون برابرند و هیچ‌کس نسبت به دیگران از امتیازات ویژه برخوردار نیست. شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» که در سراسر کشور داده می‌شود، تبلور این تمایل است».

پس از یک‌سال دست و پا زدن بقایای دیکتاتوری سلطنتی برای تفرقه در صفوف قیام‌کنندگان، حنای «همه با هم» و «خشونت‌پرهیزی» اینان به کلی رنگ باخته است. مردم ایران به این درک رسیده‌اند که راه رسیدن به آزادی و خروج از دایره‌ٔ دیکتاتوریها، نه در منشورها و ائتلاف‌های سرِکاری و تفرقه‌افکن که نیازمند مقاومتی فداکار و سازمان‌یافته با یک طرح و برنامه منسجم است. 
این واقعیت نیز در صحبت‌های نمایندگان حامی مقاومت منعکس بود و بارها تأیید شد. چه آنجایی که مارتین دی گفت: «مبارزه مردم ایران برای جایگزین کردن یک دیکتاتوری به‌جای یک دیکتاتوری نیست. آنها خواهان دموکراسی و آزادی هستند. آنها خواهان بازگشت هیچ نوع دیکتاتوری نیستند» و چه آنجایی که دیگر نمایندگان هم‌چون بارونس اولان، بارونس ردفرن و تونی پرکینز از «یک جمهوری دموکراتیک» و از برنامه ده‌ماده‌ای خانم رجوی گفتند. 
بنابراین، قیام مردم ایران و درس‌های ذی‌قیمت آن - که با خون بهترین‌ها و فداکارترین‌ها به دست آمده است - در صحبت‌های حامیان خارجیِ مردم ایران انعکاس دارد و تأیید می‌شود. آنها نیز زوال رژیم را دریافته و هم‌چون مردم ایران «مصمم» و جدی و امیدوار به نظر می‌رسند.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر