پشت پردهٔ «فتنه» نامیدن انقلاب ۵۷
چهل و پنج سال پس از از ربوده شدن انقلاب شکوهمند ضد سلطنتی مردم ایران توسط دیکتاتوری ولایت فقیه، عدهای با سوء استفاده از رفتار قرون وسطایی رژیم آخوندها، اصل «انقلاب» را زیر سوال میبرند و نظام ولایت فقیه و تمام جنایاتی که در حق مردم ایران کرده را به پای انقلاب مینویسند و طلبکار صاحبان و سازندگان انقلاب۵۷ هستند.
با بررسی مواضع و عملکرد دو نفر از این مدعیان انقلاب ۵۷، آبشخور این رویکرد شیادانه را بررسی کنیم و ببینیم چه کسانی پشت چنین ترفندهایی هستند؟ و از کجا خط میگیرند
عرفان قانعی فرد مأموری در پوشش پژوهشگر تاریخ
منابع ارتجاع و استعمار، عرفان قانعی فرد را یک پژوهشگر تاریخ و نویسنده و گاه شاعر معرفی میکنند.
این پژوهشگر! تاریخ زمانی مستقیما از آخور آخوندها خط میگرفت و مصاحبه با پاسدار رضایی و امثالهم داشت. الان به فرموده! سر در توبره سلطنت کرده و تبدیل به یک عنصر شاهپرست دو آتشه شده است.
در یک ماموریت از طرف موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران یک موسسه وابسته به بنیاد مستضعفان وابسته به ولی فقیه، قانعیفرد به مصاحبه با پرویز ثابتی مأمور شد، کتاب «در دامگه حادثه» حاصل این مأموریت چند ماهه او در آمریکاست. پرویز ثابتی شکنجهگر شناخته شده و رئیس اداره سوم ساواک در این نقل خاطرات به تحریف تاریخ پرداخته و شکنجهها و کشتار ساواک را تئوریزه میکند.
و البته همچنان این سوال باقیست که عرفان قانعی فرد چطور از دامان آخوندها به حلقه نزدیک بچه شاه نقل مکان کرده است؟
برای پاسخ به این سوال با چهره مشابه دیگری آشنا شویم
امیرحسین اعتمادی پادوی باند اصلاحات رژیم و مشاور امروز بچه شاه
امیرحسین اعتمادی؛ مشاور کنونی بچه شاه، جوانکی حزباللهی و سیلی خورده از باند غالب است. وی عضو جریان حکومتی دفتر تحکیم وحدت بوده که به دلیل فعالیتهاش در جریان اعتراضات دانشجویی خرداد و تیر ۸۲ به اتهام سازماندهی اعتراضات بازداشت شد و بعدها از سوی دادگاه انقلاب رژیم به دو سال زندان تعلیقی محکوم شد.
گویا جزو زندانیانی باشد که به دلیل اینکه «از فتنه گران و آشوب طلبان اعلام برائت جسته و وفاداری خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی اعلام میدارند» با عفو خامنهای آزاد شده است.
وی از پادوهای باند اصلاحات و بوقچی تبلیغاتی آخوند کروبی در نمایش انتخابات سال ۸۸ بوده، در خدمت آخوند کروبی بوده، چنانچه پیش از این هم کارش تبلیغ برای رفسنجانی و خاتمی بوده است.
با سابقه دستگیری و پادویی برای باند اصلاحات؛ دستگاه اطلاعاتی رژیم شرایط او را مناسب اعزام به مأموریت در خارج کشور تشخیص داد و در سال ۸۹ به خارجه اعزام شد و خیلی زود در دم و دستگاه شاهپرستها جاسازی شد و به یکباره از یک اصلاحطلب دو آتشه تبدیل شد به مشاور بچه شاه.
امیرحسین اعتمادی در کنار بچه شاه، مأموریتاش از یک طرف گرفتن پاچه مجاهدین و از طرف دیگه کارچاق کنی برای ارتباط بچه شاه و پاسداران نظام است.
اعتمادی در مصاحبهای در رابطه با قیام ۹۸ میگوید، «ورود نیروهای حشدالشعبی به ایران این …. پیام امیدوارکننده را هم دارد که بدنه ارتش و سپاه احتمالا حاضر نیستند مردم را سرکوب کنند و از این رو جمهوری اسلامی دست به دامن شبهنظامیان غیرایرانی شده.»
این موضعگیری در ادامه همان حرف بچه شاه است که میگوید، باید با پاسداران و بسیجیهای نظام، این رژیم را سرنگون کرد و به آنها وعده میدهد که پس از سرنگونی، وظیفه امنیت به عهده همانهاست.
این دو نمونه، مشتی از خروار فعالیتهای رژیم و سیستمهای اطلاعاتی آن است. چندی پیش شبکه کارشناسان ایران یا نفوذیهای رژیم در اندیشکدههای اروپایی و آمریکایی در رسانهها اعلام شد. مسلما رژیم شبکهها و عوامل اطلاعاتی خودش را در جریانات مختلف کار گذاشته است که بخشی از آنها جریانات شاه پرستها و دور بر بچه شاه هستند.
وقتی به فعالیتهای امثال قانعی فرد یا امیرحسین اعتمادی نگاه میکنیم ظاهرا خواهان بازگشت سلطنت به ایران هستند. اما وقتی در تاریخچه فعالیتهایشان موشکافی میکنیم میبینیم آنها مأموران و حقوقبگیران وزارت اطلاعاتند که خط لو رفته ۸۰-۲۰ رژیم را دنبال میکنند. با علم کردن سلطنت ۸۰ واحد به رژیم میزنند تا با عنوان اپوزیسیون و مخالفت با دیکتاتوری آخوندی در افکار عمومی مشروعیت کسب کنند و موازی با آن ۲۰درصد به مجاهدین میزنند تا از آلترناتیو دموکراتیک رژیم ولایت فقیه شیطان سازی کند.
تخطئه مجاهدین و شورای ملی مقاومت مأموریت اصلی آنهاست و الا بازگشت به سلطنتی که با انقلاب میلیونی مردم تحت ستم به زبالهدان تاریخ فرستاده شده یک شوخی با قوانین مسلم جامعه و تاریخ است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر