۱۴۰۳ فروردین ۱, چهارشنبه

اسلام اصیل و دموکراتیک، آنتی‌تز اسلام ولایت فقیه

 اسلام اصیل و دموکراتیک، آنتی‌تز اسلام ولایت فقیه

کنفرانس به‌مناسبت ماه مبارک رمضان با حضور خانم مریم رجوی
کنفرانس به‌مناسبت ماه مبارک رمضان با حضور خانم مریم
 رجوی

مقاومت ایران به‌مناسبت ماه مبارک رمضان، کنفرانسی در پاریس برگزار کرد. سخنرانان این کنفرانس شخصیتهایی مانند «ریاض یاسین» سفیر یمن در فرانسه، «شیخ داهو مسکین»، رئیس کمیته مسلمانان فرانسه علیه افراط‌گرایی، «خلیل مرون»، مدیر مسجد اوری، «طاهر بومدرا»، مسئول اشرف و حقوق‌بشر ملل متحد در عراق، «نذیر حکیم» و «احمد کامل»، نمایندگان اپوزیسیون سوریه. وزرای پیشین: «دکتر سهام بادی»، وزیر زنان تونس، «موسی المعانی»، وزیر مشاور در نخست‌وزیری اردن و «برکات عوجان»، وزیر فرهنگ اردن. هیأت پارلمانی اردن شامل خانم‌ها «اسماء الرواحنه» و «دکتر صفا المومنی»، آقایان و نمایندگان پارلمان، «دکتر عید النعیمات»، رئیس فراکسیون البرنامج، «دکتر توفیق المراعیه»، معاون کمیسیون آموزش و پرورش، «دکتر تیسیر کریشان» و «دکتر عمرالزیود» بود.

در این کنفرانس مریم رجوی در سخنرانی خود بر نکات مهمی انگشت گذاشت. یکی از آنها بارز کردن وجوه اختلاف بین دو اسلام بود؛ اسلام مورد نظر خمینی و خامنه‌ای و اسلام اصیل و دموکراتیک. در بخشی از این سخنرانی آمده است:

«رهبر این مقاومت از ۴ دهه پیش، رودر‌روی اسلام‌پناهی فریبکارانه خمینی، نشان داد که آموزه‌های قرآن و اسلام با ولایت فقیه متعارض است، هر چه از جنس استبداد و تحمیل است، با روح قرآن بیگانه است. اسلام، دین آزادی است. او بر همین اساس یک مقاومت عظیم را بنیان گذاشت.»

خانم رجوی در سخنرانی خود یک شاخص برای تشخیص دو اسلام معرفی کرد:

«به‌نام یک زن مسلمان و هم‌صدا با همهٔ آنها که از پیام حقیقی اسلام یعنی رحمت و آزادی دفاع می‌کنند، اعلام می‌کنم که از نظر ما هر چیزی که بر اجبار و اکراه و تحمیل بنا شده باشد، اسلام نیست پیام اخص اسلام، رهایی و آزادی است. دین و آیینی که رهایی‌بخش نباشد اسلام نیست.»

 

مجاهدین و مرزبندی اصلی

جنگ بی‌امان و نفس‌گیر مقاومت ایران با دیکتاتوری قرون‌وسطایی آخوندی موسوم به نظام «ولایت فقیه» پیش و بیش از آن‌که یک جنگ سیاسی باشد، جنگی ایدئولوژیک و تمام‌عیار است. تجربهٔ نبرد چهل‌واندی ساله با این رژیم اثبات می‌کند که بدون مسلح بودن به یک ایدئولوژی مدرن، همه‌جانبه و کارآمد نمی‌توان با نظام ولایت فقیه درافتاد و بر آن فائق آمد. خناس عمامه‌دار زمانهٔ ما با دجالگری و شیطان‌صفتی فوق توصیف توانسته است، بسیاری از جریانهای سیاسی مخالف خود را از میدان به درکند.

یکی از علت‌های ماندگاری سازمان مجاهدین خلق ایران در این جنگ مهیب، برخوردار بودن آنان از اسلامی است که با ویژگیهای ضداستثماری و دموکراتیک تعریف می‌شود. مجاهدین این ایدئولوژی را به‌طور تصادفی یا از سر شانس نیافته‌اند. بنیانگذار کبیر آنان، محمد حنیف‌نژاد در یکی از گفتآوردهای مشهور خود گفته است:

«مرزبندی اصلی نه بین با خدا و بی‌خدا، بلکه بین استثمار‌شده و استثمارکننده است.»

این جمله ممکن است به نظر ساده بیاید ولی حدفاصل دو تفسیر متفاوت و بلکه متضاد از اسلام است.

 

مجاهدین، نمایندهٔ فکری و فرهنگی اسلام دموکراتیک

تضاد بین دو اسلام، فقط به اختلاف در تفسیر اسلام بازنمی‌گردد. به‌عبارت دیگر یک کشاکش فکری-فلسفی صرف نیست بلکه در مداری عمیق‌تر مبارزه تمام‌عیار بین استبداد و آزادی، جهل و آگاهی، بهره‌کشی و نفی بهره‌کشی و... است.

در یک‌سو اسلامی را می‌یابیم که با تکیه بر رسوبات جاهلی اعصار و قرون گذشته، انسان را مطیع و منقاد موجودی به نام ولی‌فقیه می‌شناسد. او را در حکم ولی و سرپرست برای «صغار» می‌داند. در این نظام فکری، ولی‌فقیه الوهیت و تقدسی همتای خدا و پیامبر او می‌یابد و دستش برای اعمال هر تجاوز و ایلغاری آزاد است. مشخصهٔ بارز این نوع اسلام [بخوانید سو‌ء استفاده از اسلام]، زن‌ستیزی، دیکتاتوری، فاشیسم، صدور تروریسم و بنیادگرایی است. در زمینهٔ اجتماعی و اقتصادی حامی طبقات استثمارگر است. محصول مادی آن سلطنت مطلقهٔ فقیه است.

در سوی دیگر، اسلامی را می‌یابیم و نخستین ویژگی آن دموکراتیک بودن آن است. به جای زن‌ستیزی، «رهایی زن را شرط رهایی مرد می‌داند». بر آن است که «مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، لازمه دموکراسی است». اعتقاد دارد «نبرد با دیکتاتوری و مشخصاً نبرد با بنیادگرایی اسلامی حاکم بر ایران و مبارزه برای برابری، دو مبارزه جدا از هم نیست»؛ «در‌افتادن با استبداد دینی بدون آزاد کردن انرژی عظیم زنان و مردان پیشتاز غیرممکن است». «حجاب اجباری، دین اجباری و حکومت اجباری» را نفی می‌کند. به جدایی دین از دولت باور دارد. کشورگشایی، تولید بمب‌اتمی، تروریسم برآمده از بنیادگرایی را مردود می‌شمارد. به صلح جهانی و برابری و برادری ادیان، مذاهب، ملیتها و اقوام مختلف فرامی‌خواند. ایرانی رنگین‌کمان را در یک جمهوری دموکراتیک مطمح نظر دارد. سازمان مجاهدین خلق ایران، نمایندهٔ فکری و فرهنگی چنین اسلامی است.

 

دو اسلام سراپا متضاد

مسعود رجوی در سخنرانی ۱۳بهمن ۱۳۷۶ خود در یکی از قرارگاههای ارتش آزادیبخش این دو اسلام را «سراپا متضاد» اعلام کرد. این سخنرانی دربرگیرندهٔ وجوهی عمیق از تضاد بین دو اسلام است. به‌عنوان حسن ختام، به فرازی از آن اشاره می‌کنیم:

«مردم ایران البته بین مجاهدین و خمینی قضاوت خود را کرده‌اند والا تا امروز مجاهدین یک‌صد بار نیست و نابود شده بودند. بین این دو نوع اسلام با پیشینهٔ هر کدام، از زمان حضرت علی تا همین امروز، تاریخ هم قضاوت کرده و باز هم قضاوت خواهد کرد. بین دو دیدگاه و تفسیر کاملاً متضاد.

یکی مبتنی بر جهل و اجبار، دیگری بر اساس آزادی و اختیار؛ یکی خصلت ویژهٔ خودش را نه از موضع فرصت‌طلبانه، بلکه از خشیهٔ خدایی و مردمی، دینامیسم و پویایی می‌داند و قیمت آن را هم به سنگین‌ترین و خونین‌ترین صورت می‌پردازد. آن گوهر بی‌بدیل انقلابی و توحیدی را ابتدا در زنان و مردان خودش محقق می‌کند و مرزهای فدا را به‌خاطر آزادی خلق و میهنش به‌نحوی شگفت و بی‌نظیر درمی‌نوردد، دیگری بر مفت‌خواری و ستم و استثمار و سرکوب مبتنی است.

این یکی پیام‌آور ظلمات است و آن یکی پرچمدار آزادی، یگانگی و رهایی.» (نشریهٔ مجاهد ۱۳۷۶)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر