۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۳, پنجشنبه

حضور چشمگیر زنان قهرمان در حماسه‌ٔ ۱۲ اردیبهشت

 حضور چشمگیر زنان قهرمان در حماسه‌ٔ ۱۲ اردیبهشت

حماسهٔ زنان قهرمان...
حماسهٔ زنان قهرمان...

از ۱۲ اردیبهشت سال ۶۱ بیش از چهار دهه می‌گذرد اما نبرد حماسی آن روز در مناطق مختلف تهران هنوز در یادها و خاطره‌ها زنده است. کامرانیه، ستارخان، ۲۱متری جی و نارمک از محلاتی بود که انبوهی از پاسداران تا دندان مسلح خانه‌ها و پایگا‌ه‌های چند مجاهد را محاصره کرده بودند و از زمین و هوا، با انواع سلاحها و حتی با استفاده از هلیکوپتر به سوی مجاهدین شلیک می‌کردند.

سلاحهای مجاهدین هم بی‌وقفه و تا آخرین گلوله می‌غرید و غریو صدایشان اجازه نمی‌داد که پایتخت ایران، خفته و خاموش بماند. در نهایت برخی از بالاترین مسئولان مجاهدین از جمله فرمانده محمد ضابطی، از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین و از زندانیان زمان شاه به عهد خود وفا کردند و جاودانه شدند.

این درگیریها در یکی از سیاه‌ترین و بغرنج‌ترین دوره‌های تاریخ ایران و در روزهای پرتلاطم سال ۶۱ صورت می‌گرفت؛ در شرایطی که خمینی با موج گسترده‌ٔ اعدامها و انواع شکنجه‌های طاقت‌فرسا در زندانها تلاش می‌کرد مقاومتها در هم بشکند. اسیران را به ندامت بکشاند و وادار به مصاحبه‌های تلویزیونی کند.

 

نامی که می‌درخشد...

یکی از وجوه خیره‌کننده در این حماسه فراموشی‌ناپذیر حضور و پاکبازی زنان پیشتاز مجاهد خلق است. در حالی که این روزها یکی از صحنه‌های اصلی درگیری ولایت فقیه با مردم ایران بر سر موضوع «سرکوب زنان» است نگاهی به زندگی و مبارزه قهرمانانه‌ٔ برخی از شهدای روز ۱۲ اردیبهشت یادآور تداوم نبردی است که نه امروز و دیروز‌، بلکه بازگو کننده حضور بیش از چهل ساله‌ٔ زن ایرانی در صحنه مبارزه و تعیین‌کنندگی است. در میان چهره‌های ماندگار شهدای زن در این حماسه نام «نصرت رمضانی» می‌درخشد.

او در سال ۱۳۳۵ در یک خانواده متوسط در تهران به دنیا می‌آید. مبارزات خود را از دوران دانشجویی آغاز کرده، در سال ۵۵ رابطه فعالتری با سازمان برقرار می‌کند. پس از مشارکت فعال در انقلاب سال ۵۷ و پیروزی انقلاب، در کسوت یک انقلابی با اراده و مسئولیت‌پذیر و در عین‌حال فروتن و صمیمی در بخش‌های مختلف تشکیلات مجاهدین از جمله نهاد دانش‌آموزی مسئولیت‌های مختلفی می‌پذیرد. او در آخرین فراز از زندگی‌اش نیز فرمانده حفاظت پایگاه کامرانیه یعنی کانون اصلی درگیریهای آن روز در تهران می‌باشد.

اما نکته‌ٔ جالب در زندگی این شیرزن، فداکاری و پاکبازی او در گذشتن از همه مظاهر زندگی با وجود علاقه‌مندی به بسیاری از هنرها و ورزشهاست. به گواه دوستان نزدیک و آشنایان شهید نصرت رمضانی؛

او علاقه بسیاری به موسیقی داشت. روحیه‌ای بسیار شاداب و سرزنده داشت و در بین خانواده و دوستان به‌عنوان یک فرد پررابطه شناخته می‌شد.

به مهندسی علاقه داشته و در رشته مهندسی مکانیک وارد دانشگاه علم و صنعت شد

در بین دانشجویان محبوبیت زیادی داشت و همواره برای کمک به دیگران پیشقدم بود و مایه‌گذاری می‌کرد.

کوهنوردی ورزیده بود و همواره دیگران به این کار تشویق می‌کرد.

با این توصیفات و ویژگی‌ها، گویا انسان خود را در مقابل یکی از زنان شهید در قیامهای سالیان اخیر می‌بیند. حسی که با مرور زندگی‌نامه دیگر شهدای زن در آن حماسه تکرار می‌شود؛ از فاطمهٔ مصباح، شهید ۱۳ساله تا مادر شهید، ایران بازرگان که در دهه‌ٔ پنجم عمر خود در کنار فرزندان مجاهدش قهرمانانه به رزم پرداخت و به‌شهادت رسید. همان‌گونه که در بین زنان شهدای قیام در سالهای اخیر نیز تنوع سنی و تحصیلی و قومی و... نشان‌گر عزم جمعی زنان آزاده میهن برای آزادی و رهایی بود.

بنابراین، اگر این روزها با گسترش کانون‌های شورشی از دختران و زنان شجاع میهن مواجهیم، اگر پراتیک انقلابی زنان وطن همه شهرهای ایران از تهران تا زاهدان را فراگرفته است، اگر زن ایرانی در مقابل نیروی جنایتکار انتظامی و حجاب‌بان و گشت سرکوبگر ارشاد، بالاترین روحیه و جنگندگی را دارد، اگر فرماندهی و لیدری زنان در بسیاری از قیامهای سالهای اخیر چشم جهانیان را خیره کرده است، اگر تعداد شهدای زن در قیام‌ها چشمگیر است و اگر و اگر... همه این‌ها خلق‌الساعه و ناگهانی نبوده و مسبوق به سابقه‌ای درخشان از رزم و فدای حداکثر است.

میوه و امتدادی از دهها و صدها سال مبارزه خون‌بار و بی‌امان با استبداد سلطنتی و مذهبی برای آزادی و دموکراسی و برابری.

خط سرخی از نبرد زنان رها از مشروطه و تبریز تا نهضت ملی و انقلاب بهمن، تا پیشتازی در مقاومت مسلحانه و حضور در ارتش زرهی آزادیبخش و تا مسئولیت‌پذیری در رهبری جنبش و برپایی شورای رهبری در سازمان پیشتاز و اینک، حضور فعال در سلسله قیامهای سراسری و کانون‌های شورشی.

 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر