پیش به سوی عالیترین گرامیداشت روز جهانی کارگر
- اجتماعی
- 1403/02/12
امید بزرگ و تعالی یک مبارزهی تاریخی
فرارسیدنی دیگر از روز جهانی کارگر را گرامی میداریم. روزی که مطالبات تاریخی و انسانیِ کارگران را در نام و یادوارهی خود تجلی بخشیده است. روزی که رنج و زحمت و امید و آرزوی کارگران جهان در آن بههم میرسند و یک نبرد بهسرانجام نرسیده با عزمها و ارادههای شکستناخورده تلاقی میکند.
امید بزرگ که بر طاق مینای روز جهانی کارگر حک شده، کنار زدن موانع عدالت و برابری در مسیر پایان بخشیدن به استثمار و بهرهکشی است. این امید بزرگ بهعنوان جانمایه و پتانسیل یک نبرد تاریخی، نسلبهنسل زحمتکشان و استثمارشدهگان را به تداوم نبرد و روشنگری در عبور از ظلام دیکتاتوریها تا سپیدهدم آزادی تجهیز نموده است؛ چرا که مبارزه برای نفی استثمار و بهرهکشی با برافراشتن رایت آزادی به پیش میرود. تاریخ نشان داده است که تکامل مبارزات صنفی به تعالیِ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در نفی طبقهی حاکم سلطهگر میانجامد.
کارگران برای تعالی مبارزه جهت احقاق حقوقشان، در طول زمان به ضرورت تشکل و سازمانیافتهگی رسیدند. ضرورتی که همواره موضوع و سوژهی اصلیِ سرکوب توسط استثمارگران و دیکتاتوریها بوده است. در ایران نیز سرکوب تشکلگراییِ مستقل کارگران، بهدست دیکتاتوریهای شاهی و شیخی همواره جریان داشته است و هنوز ادامه دارد.
خلاصهی مسیر رشد تشکلهای کارگری
وقتی از تکامل جنبشهای کارگری سخن میگوییم، منطور رشد یک مبارزهی صنفی به جانب تشکل و سازنیافتهگی است. قدرت و نیروی هر کارگر در تشکل صنفیِ آن متبلور میشود. شکلگیری و مسیر رشد این مبارزه، نشانیهای خود را در جهان و ایران بهجای گذاشته است و اکنون قدرت و نیروی تعیینکنندهی سرنوشت کارگران در مقابل استثمارگران است:
ــ پیدایش نخستین سندیکاها و اتحادیهها پس از انقلاب صنعتی در اروپا در اواخر قرن هجدهم میلادی.
ــ تشکیل نخستین اتحادیه کارگری در سال ۱۲۸۴ در یک چاپخانه در تهران و بهدنبال آن پیدایش جنبش سندیکایی و اتحادیهیی در ایران.
ــ با وقوع انقلاب مشروطیت، شکلگیری پانزده سندیکا و اتحادیه در ایران در سال ۱۲۹۹. بهدنبال این تحول، انتخاب نماینده و سخنگو توسط کارگران و مستقل شدن از حاکمیت و طبقهی حاکم.
ــ رضا شاه با تصویب قانونی مشهور به «قانون سیاه»، سعی کرد جنبش سندیکایی و اتحادیهیی را سرکوب کند، اما با پایداری مدافعان سندیکا و اتحادیه، طرح دیکتاتور شکست خورد.
ــ در فاصلهی سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۶ تعداد اعضای شورای مرکزی اتحادیهها از ۳۰ هزار کارگر فراتر رفت.
ــ خیزش سندیکاهای مستقل در سال ۱۳۲۹ با اعتصاب در کوی نفت خوزستان.
ــ سرکوب تشکلهای کارگری توسط محمدرضا شاه پس از کودتای ارتجاع و استعمار در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲.
ــ در سالهای ۱۳۴۰ و ۴۱ بالا گرفتن اعتراضات و اعتصابات کارگری علیه گسترش فاصلهی طبقاتی توسط رژیم کودتا.
ــ پیوستن سندیکاها و اتحادیههای مستقل کارگری به خیزش و قیام سال ۱۳۵۷ و فلج کردن استبداد و دستگاه سرکوب سلطنت آریامهری.
بزرگترین مانع جنبش کارگری
از سال ۱۳۵۸ هژمونی سیاسی ــ طبقاتیِ ارتجاع انحصارطلب و استثمارگر، بزرگترین تهدید پیشرفت جنبش سندیکایی و اتحادیهیی شد. از خمینی تا خامنهای، نه تنها به هیچ تشکل غیرحکومتی اعم از سندیکا، اتحادیه، انجمن و سازمان و...حق فعالیت آزاد و مطالبه از حاکمیت داده نشد، بلکه همواره سرکوب و زندان و نفی شدند. از سال ۱۳۵۸ تا هماکنون، حاکمیت ولایت فقیه با جنبش کارگری چنین کرده است:
ــ کارگران را بدون تشکل و سخنگو و نماینده، تکتک و جداجدا طرف حساب حاکمیت کرد. کارگران بیپشتوانه، بینماینده، بیسخنگو و بیآینده شدند.
ــ قطع ارتباط کارگران از مجامع صنفی و حقوقیِ بینالمللی.
ــ گماشتن عناصر و ارگانهای قسمخوردهی حکومتی تحت عناوین پوشالی سندیکا و اتحادیه و راه انداختن دستگاه جاسوسی و بگیروببند در کارخانهها و شرکتها علیه کارگران.
ــ بینتیجه و بیپاسخ گذاشتن اعتراضات و اعتصابات کارگران.
چهار سال پیش، یک رسانهی حکومتی اعتراف کرد که قطع کردن تمام امیدهای کارگران از پشتیبانی شدن توسط تشکلهایشان، یک سیاست عامدانه از خمینی تا خامنهای بوده است:
«ما در سالهای پس از انقلاب برای کارگران تشکلهای صوریِ حکومتی درست کردیم؛ تشکلهای مستقل آنان را بیدفاع گذاشتیم تا زبان اعتراض نداشته باشند و کسی نباشد تا از حقوقشان دفاع کند؛ تا پسانداز سرمایههایشان در صندوقهای بیمه بازیچه دولتها بشود؛ تا علیرغم افزایش تعدادشان، سهمشان از کیک درآمد ملی کاهش یابد». (روزنامه ستاره صبح، ۱۳ اردیبهشت ۹۹)
عالیترین گرامیداشت
مسیر طیشده نشان میدهد که بحران کارگری ایران پاسخی سیاسی دارد. این مسیر گواهی میدهد که هنوز روز جهانی کارگر برای کارگر ایرانی روز خشم و فریاد علیه عمیقترین و تلخترین فاصلهی طبقاتی در تاریخ ایران است.
بازآمدن از سفر تاریخ جنبش کارگری در ایران، حقیقتی چون خورشید را پیش رویمان آشکار میکند که عالیترین و مترقیترین جنبش کارگری در ایران، همانا مبارزهیی همهجانبه و دربرگیرندهی تمام صنوف و اقشار با حاکمیت ولایت فقیه میباشد. سرنگونی دیکتاتوریِ طبقاتیساز، عالیترین مطالبهی ملی و صنفی بهعنوان شایستهترین عید و گرامیداشت روز جهانی کارگر است. اعتصابات مداوم کارگری طی سالیان متمادی و روز جهانی کارگر در ایران، در پیوند با قیام سراسری، معنا و جایگاه واقعیاش را متجلی میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر