۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۲, چهارشنبه

حافظان شرافت در سیاست اروپا

 حافظان شرافت در سیاست اروپا

کنفرانس در برلین با حضور دکتر آلخو ویدال کوادراس
کنفرانس در برلین با حضور دکتر آلخو ویدال کوادراس

کنفرانس برلین (راه‌حل بحران ایران؛ حمایت از آلترناتیو دموکراتیک) با شرکت نمایندگان مجلس فدرال و شخصیت‌های برجستهٔ آلمانی سطح جدیدی از پیشرفت دیپلماسی انقلابی مقاومت ایران را بارز کرد. این کنفرانس که در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ برگزار شد، یک شرکت‌کنندهٔ عالی داشت: پروفسور آلخو ویدال کوادراس رئیس کمیتهٔ بین‌المللی در جستجوی عدالت.

نفس حضور آلخو در این کنفرانس خود گویای بسیار ناگفته‌هاست. در این یادداشت بر وجهی از این ناگفته‌ها درنگ می‌کنیم.

او سیاست‌مداری است که در لیست ترویستی این رژیم قرار داشت و دارد. البته آقای آلخو آن را مدال افتخار بر سینهٔ خود می‌داند. او پس از آن ترور بزدلانه و ناجوانمردانه به صراحت گفت که «هدف تروریست‌ها از ترور او، خلاص‌شدن از شر یک دشمن بسیار آزاردهنده و  ارعاب و ترساندن صدها سیاست‌مداری است که از مقاومت ایران حمایت می‌کنند.»

مواضع شجاعانه و شرافتمندانه‌اش اینک او را به الگویی از ایستادگی در سیاست تبدیل کرده است. مریم رجوی در همین کنفرانس او را یکی از «مظاهر شرافت اروپا» نامید که «از ارزش‌های دموکراتیک و حقوق‌بشری با پرداخت بهایی سنگین دفاع کرده است». او وقتی هدف شلیک قرار گرفت، نه تنها نهراسید، در لاک تدافعی فرونرفت و خود را نباخت، بلکه آخرین توان خود را به‌کار گرفت تا انگشت اشاره‌اش را به سمت رژیم ایران به‌عنوان عامل ترور نشانه رود.

چنین الگویی اکنون راهنمای عمل دوستان ایران آزاد و وجدان‌های بیدار و شرافتمندی است که ننگ زد و بند و مماشات با فاشیسم دینی حاکم بر ایران را برنمی‌تابند و در سمت درست تاریخ می‌ایستند.

چنین الگویی در جهان رایج سیاست که وجه ممیزهٔ آن معاملهٔ دلار و نفت و حراج شرافت و پرنسیب‌های اخلاقی و حقوق‌ بشری در ازای سود و منافع بیشتر است، به‌راستی یک پدیدهٔ اعجاب‌برانگیز و ستودنی است.

«کارستن مولر»، نمایندهٔ مجلس فدرال آلمان، عضو ارشد کمیسیون قضایی به حضور آلخو در آن کنفرانس افتخار کرد و او را کسی توصیف کرد که مبارزه را به وظیفهٔ زندگی خود تبدیل کرده و با تعهدی خاص به آن می‌پردازد. بی‌هیچ ترسی در برابر این رژیم می‌ایستد و حتی با پیگرد شخصی، آزار و اذیت و حتی سوء قصد به جانش آن را متوقف نمی‌کند.

آلخو ویدال کوادراس از آن سیاست‌مدارانی است که دستگاه شیطان‌سازی آخوندی مدعی بود پول‌های کلان از سازمان مجاهدین خلق ایران می‌گیرند تا درگردهمایی‌های آن شرکت کنند و به سخنرانی بپردازند. تبلیغ می‌کرد که دلیل جذب شدن آنان به برنامهٔ ۱۰ ماده‌یی مریم رجوی از روی اعتقاد نیست، به میزان دلار و یورویی برمی‌گردد که مجاهدین از خزانه‌های افسانه‌یی خود نثار آنان می‌کنند. البته این ژاژخایی‌ها در آن زمان نیز جز خندهٔ حضار را برنمی‌انگیخت، اما امروز وقتی به سیما و قامت افراشتهٔ آلخو و دیگر شخصیت‌های مدافع ایران آزاد نگاه می‌کنیم، جز گرما و شکوه وجدان برانگیختهٔ انسانی را نمی‌بینیم. وجدانی که نه مرز می‌شناسد نه جنس و نه نژاد. آرمان آزادی، عدالت و بنا کردن جهانی مبتنی بر ارزش‌های جهان‌شمول حقوق‌ بشری را برای تمام کشورها و ملت‌ها می‌خواهد. برای آن حاضر است مانند رزمندگان پاکباز آزادی در مقاومت ایران و کانون‌های شورشی، جان و زندگی عزیزش را نیز به خطر بیندازد؛ با آن که می‌داند همراهی با مقاومت ایران ممکن است او را از امتیازهای دستیابی به قدرت و پول بیشتر مانع شود ولی حاضر به دست کشیدن از آن نیست.

 در داستان زندگی آلخو ما به سقف جدیدی از ایستادگی برای ارزش‌های آزادیخواهانه راه می‌بریم: عبور کردن از جان و کوتاه نیامدن در خطرها؛ دفاع جانانه از مقاومت ایران همپا و مانند اعضا و کادرهای مقاومت. هنوز به یاد داریم که آلخو - در نخستین روزی که توانست پس از پشت سرگذاشتن عمل‌های جراحی سنگین در مقابل دوربین رسانه‌ها ظاهر شود، بر ادامة مواضع شرافتمندانه و ایستادگی خود برای برپایی ایرانی آزاد پافشاری کرد.

او در حالی که هنوز آثار جراجت را بر جان و روان خود در برابر خبرنگاران اسپانیایی و بین‌المللی کلوپ مطبوعات مادرید  گفت:

«حال که به هدفشان نرسیدند و به‌طور معجزه‌آسایی نجات یافتم، قصد دارم این مبارزه را برای دموکراسی و آزادی و حقوق بشر در ایران تا پایان عمر ادامه بدهم؛ به‌خصوص این‌بار با انگیزه ، انرژی، اراده و تعهد بیشتر نسبت به آن‌چه تا الان  داشتم که البته کم هم نبوده است.»  

***

آری، او از مظاهر شرافت اروپاست. مانندش را اکنون داریم در دوستان دیگر ایران آزاد می‌بینیم. با این سیاست‌مداران شرافتمند در حلقهٔ یاران مقاومت، روابط جدیدی در حال شکل‌گرفتن است؛ روابطی که خمیرمایهٔ آن پرنسیب‌های انقلابی مجاهدین و ارزش‌های برآمده از یک مبارزهٔ نفسگیر با فاشیسم دینی است. این مبارزه هرگز اصول را فدای مصلحت و قدرت نمی‌کند و نگاهش به سیاست، فرصت‌طلبی و پراگماتیسم نیست.

این پدیدهٔ میمون را قدر می‌شناسیم و در تکثیر آن می‌کوشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر