خائن وخيانت كار وعواقب خائنين وسرانجام آنها در تاريخ ودر خيانت به اشرفيان در قتل عام 10 شهريور(قسمت چهارم)
در اين
قسمت كه چهارمين قسمت بررسي قتل عام 10شهريور، جنايت عليه بشريت وشهادت 52الگوي
راستين وطن پرستي ووفاي بعهد براي آزادي ايران زمين ميباشد ،مي پردازيم به مختصري
ازسازمان كاري كه دراين جنايت بكار گرفته شده است وبيشتر ميپردازيم به خائن وخيانت وعاقبت خائن چه در تاريخ چه در عصر ما.
آن بخش از حاكميت كه از خامنه اي
خليفه ارتجاع شروع ميشود وبه روحاني ووزارت اطلاعات وتا سپاه تروريستي وجنايتكار
قدس ويابخش عراقي آن مالكي وفالح فياض مزدور وجنايتكار وسوات و...خيم ميشود عمدا
ميگذريم ودر اين جا برايشان جا باز نميكنيم .
شايد در
فرصتي ديگر به آن بپردازيم اما در اينجا در حد يك كروكي ساده ومختصري توضيحات به آن اشاره ميكنيم.
خامنه اي
در بسياري از موارد پرونده عراق را مستقيما با وزارت اطلاعات وقاسم سليماني دنبال
ميكرد
.
در اين
رابطه وزارت اطلاعات وبخصوص وقتي روحاني وزيرجديدش را معرفي كرد محمود علوي
اطلاعات لازمه را با سپاه قدس وشخص قاسم سليماني طراز وبروز كرد وپشتيباني اين
عمليات ضد بشري را بعهده گرفت.
خامنه اي
هم بارها مستقيما مالكي را در تهران بطور علني ويا غير علني پذيرفت وبا او ملاقات
كرد وراه هاي استرداد ويا كشتار مجاهدين در عراق را بررسي كرد نفرات حاضر در اين
نشست وبررسي ويژه ومحدود بوده است .
البته
خامنه اي بعدها هم بخشي از سفارشاتش را با واسطه به مالكي منتقل كرد وطرح
واحتمالات را بروز ميكرد.
مالكي هم
فالح فياض را به قاسم سليماني وصل كرده بود كه زياد اطلاعات دست بدست نشود.
فالح
فياض البته توسط سران بالاي سوات ونيروهاي ويژه مالكي ارتباط داشته وبه طور ميداني
قاسم سليماني در ريز اجراي اين طرح جنايت كارانه نقش فرماندهي داشته است.
واما از
آنجا كه در اين عمليات همه سران رژيم ومالكي اشراف داشتند رسوائي ومحكوميت وبهاي
سياسي وحقوقي بسيار بالائي خواهد داشت بايد به سوژه اي برسند كه به اين همه رسوائي
بيارزد.
بهمين دليل
بعد از بررسي هاي زيادي به اين تصوررسيدند كه آقاي مسعود رجوي هم در اشرف است واز
اين نقطه بريده خائن خود فروخته مسعود دليلي را كه ابتدا در هتل مهاجر تن به دشمن دادبود و
بارها در هتل منصور بغداد هم ديده شده بود وبا سپاه قدس كار ميكرد همه جا را
ميشناخت به كار گرفتنداز جزئيات ميگذريم واگر خواستيد كه البته بسيار مهم است اين
بخس از جزئيات بكار گيري اين خائن جنايت كار يعني مسعود دليلي را ميتوانيد در
اينجا ببينيد
·
ارتش
آزادیبخش ملی ایران منتشر میکند: قسمت نهم ـ دود و دم رژیم زهرخورده با سرمایه
گذاری روی یک خائن.
·
پس مثل هميشه در روياروئيهائي سياسي نظامي اين ساليان رژيم نتوانست
ونميتوانست از اين راه ها اشرف ومجاهدين راشكست بدهد چه رسد باينكه آنرا
نابود كند دوباره سراغ بريده خائنها رفت وآنها را بكار گرفت براي نفوذ در داخل اشرف از مسعود دليليخائن استفاده كردند درست پشت سياج هاي اشرف مزدوران اطلاعات وسپاه جنايتكار قدس خدابنده ها، ابراهيم ومسعود خدابنده ومزدوران وبريده مزدوراني مانند محمد حسين سبحاني بتول
سلطاني صادقي نژاد قشقاوي عزيزي وخوشحال ومانند آنها صف كشيده بودن وپشت آنها هم
در خارج مصداقي هي نوشت ونوشت كه ريختن خون مجاهدين حلال است ورهبري اش را بايد
چنين وچنان كردتا قتل عام مشروع باشد او البته شاگرد جلاد اوين شاهسوندي
وهادي افشار وهم نشين شاگرد جلاد را بكار گرفت وسراغ يك سري بريده هاي ديگر رفت تا
اينكه خاطره نويسي كنند خاطراتي كه مجاهدين شكنجه گر ناميده شده ورهبري آن هم چنين
وچنان،وصد البته تماما در راستاي كف اهداف وزارت اطلاعات كشتن مجاهدين وسقف اهداف وزارت اطلاعات
يعني زدن سر جنبش وشخص مسعود بود.
· البته با افشاگري هامتعدد مشخص شد كه چگونه محمد جواد هاشمي نژادوهابيليان در برابر هر مقاله اي چه بنويسند چه ننويسند ولي وزارت باسم آنهابنويسند دلار هم دريافت خواهند كرد وكمي بعد كه بحث مال ومنال وارث شد دو مستعفي
هم سينه خيز به چاكران ولايت پيوستند .
·
واما نكته جالب توجه اينكه مسعود دليلي مانند همه خائنان تاريخ از
عصر عيسي بن مريم يعني يهودا به پست ترين وزبون ترين حالت به سزاي خيانتشان ميرسند
·
حتما بخوانيد
درباره یهودا اسخریوطی شاگردی که به مسیح
خیانت کرد.
· يادر جنگهاي استقلال آمريكا ژنرالي كه بسيار شجاعت بخرج داد وعليه
انگليس جنگيد اما خود را به انگليسي ها فروخت وبه بدترين حالت ودر زبوني مرد.
·
در اينجا به دو موضوع مهم ميپردازيم دو مثال تاريخي خيانت كه در
بالا گفتيم را كمي باز ميكنيم سرنوشت آنها را خواهيم ديد وكمي هم به سرنوشت خائن دليلي
ميردازيم تا عبرني براي خائنيني ومزدوران وبريده مزدوران اطلاعات آخوندي وچاكران ولايت گردد .
·
سرنوشت خائن مرگ وذلت است اين مجازات اتو ديناميك مقدر شده است
پديده خيانت و هم آغوش شدن با دشمن در
هر سطح و رده اي منحصر به جنبش آزاديخواهانه و ضد فاشيسم ديني ما نيست، از حضرت
نوح تا عيسي مسيح و حضرت علي(ع) و از قيام اسپارتاكوس تا جنگهاي استقلال آمريكا و
مبارزات ضد فاشيسم در جنگ جهاني دوم، خائنين به جبهه خلق وجود داشته اند. اما
تاريخ در هيچ موردي قرباني و جبهه خلق را در مورد خائنين مواخذه نكرده و از آن
نخواسته كه پاسخگو باشد. بلكه هر جا كه زمان آن رسيده باشد پاسخ قاطع و قضاوت بي
شكاف را خود تاريخ كرده است. در مورد جنبش ما نيز تا زماني كه وقتش برسد و تاريخ
در مورد همه خائنين حكم و قضاوت نهايي اش را صادر كند، افراد همين جماعت بريده
مزدور بايد پاسخ بدهند كه چرا بعد از عدم تحمل شرايط سخت مبارزه بجاي اينكه پي
زندگي شان بروند تصميم گرفتند از رژيم دستگيري و از مجاهدين پاچه گيري كنند.
توجه به دو نمونه تاريخي كمك كننده
است.
يكي از دوازده حواري عيسي مسيح كه
تاريخ او را بنام يهودا ثبت كرده است، گزمه هاي آخوندهاي آن زمان را به محل عيسي
مسيح راهنمايي كرد تا او را دستگير و بعد به صليب بكشند. يوحنا كه از حواريون اول
است پيش از شام آخر به عيسي مسيح گفته بود كه يهودا تو را لو خواهد داد. وي در
كتاب مقدس خود ميگويد: «يهودا آزمند و حريص و ناصادق بود». در انجيل متي نيز آمده
است: «يهودا حريص بود و با دريافت 30 سكه نقره به عيسي مسيح خيانت كرد».
نمونه ديگري كه تاريخ آن را بعنوان
يكي از شاخصهاي خيانت ثبت كرده است، سرلشگر بنديكت آرنولد در جنگهاي استقلال
آمريكا است. آرنولد بعد از همه رشادتهايي كه در نبردهاي استقلال نشان داد به جبهه
انقلابيون خيانت كرد و به قواي دشمن يعني انگليسها پيوست. وي عضو ارتش انگليس شد و
در نيولندن در كانيتكت عليه استقلال طبان آمريكايي جنگيد، 150 ساختمان را به آتش
كشيد و نيروهاي ميليشياي آمريكايي در فورت گريزولد را قتل عام كرد. در تاريخ در
مورد علت خيانت آرنولد نوشته اند وي از اين كه بدليل نقض مقررات ارتش توسط مقامات
پنسيلوانيا محكوم شناخته شده بود و از طرف ديگر افسران پايين تر از وي به درجه هاي
مافوق او ترفيع مقام پيدا كردند، بشدت ناراحت بود. از اتحاد استقلال طلبان با
فرانسويها نيز كمي ناراضي بود اما بدليل ولخرجي هاي زيادي كه كرده بود بشدت نيز
مقروض بود و انگليسيها به او مبالغ زيادي پول پيشنهاد داده بودند.
سرنوشت خائنين
اما سرنوشت اين دو خائن نيز بسي عبرت
انگيز است.
ميگويند يهودا پس از خيانتش از سي سكه نقره بهره اي نبرد و خودش را از
يك نوع درخت ادويه كه اكنون نيز به اسم يهودا شناخته ميشود حلق آويز كرد.
انگليسيها نيز آرنولد را به لندن منتقل كردند و فقط يك سوم پولي را كه بابت خيانتش
قول داده بودند به وي پرداخت كردند و آرنولد بقيه عمرش را با تحقير و تمسخر
انگليسي ها بعنوان يك خائن غير قابل اعتماد زندگي كرد ودر فقر وزبوني مرد.
اما سرنوشت خائنيني كه به آغوش
آخوندهاي ولي فقيه ميروند مانند مسعود دليلي كه در قتل عام 10شهريور سال گذشه در
اشرف راه بلد بود، چه بسا عبرت انگيزتر است و بي جهت نبود كه همه بريده مزدوران با
افشاي نقش دليلي و با ديدن اين كه چگونه رژيم خوش خدمتي اش را با كشتن وي و
سوزندان پوست صورتش پاسخ داده است ناگهان جام كرده و به خودشان لرزيدند و تا جايي
كه براي لاپوشاني و دلداري دادن به ساير مزدوران بطور مسخره ايي مدعي شدند مجاهدين
وي را از بغداد (يعني زماني كه در دست عراق و سفارت رژيم بود) ربوده و به اشرف
برگرداند تا اينكه وي را در حمله 10شهريور بكشند. در اين مورد نيز پولهايي كه
دليلي بصورت نقد گرفته و كنار جسدش احتمالأ زمان جان دادن از جيبش بيرون ريخته،
همه انگيزه خيانتش را بر ملا ميكند.
ما اگر بخواهيم باور كنيم كه افراد
لات و لمپن مانند محمد رزاقي معروف به «محمد رذل»
و محمدحسين سبحاني كه وزارت
اطلاعات در كشورهاي مختلف اروپا افسارشان را گرفته و به هر جلسه و برنامه اي ميكشاند
تا عليه مجاهدين لجن پراكني و چاقوكشي كنند، شيفته و دلداده آزادي بني بشر، بخصوص
اعضاي مجاهدين شده اند، يا اگر بخواهيم باور كنيم كساني مانند رضا گوران،
مصداقي، كه البته اينجا هم كه همكارخائن وهم باندخائن او لو رفته وبسزايش رسيده دست به دجاليت زده كه بله ”مردم باورنكنيد كه دليلي را پاسداران وقاسم سليماني وهمان باندي كه دليلي راهنمايشان براي قتل عام مجاهدين بودكشته است از كجا معلوم است مجاهدين خودشان نبرده باشند اشرف وخودشان كشته باشند”. اينجوري هم ميخواهد صورتش را باسيلي سرخ نگردارد كه مردم فكر نكنند او هم ترسيده وبه عاقبت خيانت خود انديشيده است وهم حرف وزارتي ها را بعنوان يك منتقد!!! زده باشد.
ميبينيد چه جوري در قتل عام شركت كرده نوشت ونوشت 92 و93 حالا كه هم وزارت وخامنه اي وهم كارخيانت كارش دليلي لو رفته وبه سزاي اتو ديناميكش اتفافا در داخل خاك پاك اشرف رسيده ،دوبارهبا وخاحت بازجو ها وشكنجه گرها مينويسد كه باز هم بگويد مجاهدين ورهبري اش مقصر است.
مصداقي كه بيهوده نشد تواب تشنه بخون مجاهدين ،اگر چه از پاترول ثارالله ودادستاني شروع كرد ولي به اين حد از كينه وخون آشامي نرسيده بود از دستگيري ها وياكساني كه لو داده واعدام شده اند لااقل در نوشته هايش يك مقداري بقول خودش پشيماني ديده ميشدولي الان وقاحت وكينه توزي او بيش از دژخيماني است كه ما تابحال ميشناختيم وعلاوه بر خودش ميخواهد قاسم سليماني وباند قاتلان اشرفيان ودليلي را در ببرد ولي هيهات وهيهات.
يغمايي و خدابنده هاو عجوزتين عاطفه اقبال و آن سينگلتون كه كاري جز توليد اباطيل
عليه مجاهدين ندارند، از سر دلسوزي و بر سر پيري و معركه گيري في سبيل الله دايه
مهربانتر از مادر شده اند، بايد گفت اين بزرگترين توهين به هوش و ادراكي ست كه
خداوند نزد فرزند انسان به وديعه گذاشته است. بخصوص كه آن عجوزه انگليسي معلوم
نيست به ساز كدام سرويس بناي خوشرقصي گذاشته است كه از اينتليجنت سرويس سر برآورده
و تا اندروني اوين در غيبت آقايش لابلاي پاسدارها انجام وظيفه! مي كرده است.
پرده همه خائنين كه كنار زده مي شود
چيزي جز حرص و آز پول و ماديات يهودايي در ميان نيست.
حتي يهودا حداقل از شرم
خودكشي كرد اما در دوران دجاليت خميني و آخوندها شرم جاي خود را به وقاحت مافوق
تصور داده و اين جماعت ميگويند مجاهدين بايد پاسخگو باشند كه چرا ما خائن شده ايم.
هر كس با ابراهيم خدابنده قبل از
دستگيري اش در سالها قبل در سوريه سروكار داشت از او شنيده بود كه رژيم، مادرش را
در ايران تهديد كرده كه دارايي او را ضبط خواهد كرد، مگراينكه مسعود خدابنده و
بانو، خودشان را كوك ِ سازِ وزارت اطلاعات كنند. البته آنها نيز درنگ نكردند و در
خدمت به شكنجه گران و دژخيمان رژيم سالهاست تلاش ميكنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر