سازمان مجاهدين خلق ايران - با تو شد سرزمين من بيدار
««پانزده شهریور،آغاز پنجاهمین بهار سازمان مجاهدین خلق ایران»»
با تو بگذشتم از کرانه ی خواب تن سپردم به مو ج های بلند شعله های دل تو با من بود نهراسیدم از سیاهیِ شب هیچ پروا نکردم از توفان سینه ام پُر شد از ترانه ی آب باتو راندم عمیق، بی تردید نقشِ"مادن"، فسرد در من، مُرد با تو گشتم تهی ز هر چه تهی تن من پر ز روحِ رفتن شد دیده بگشوده تا ورای سحر تا فراسوی آن چه بتوان دید با تو معنی گرفت صافیِ آب چشمه گشت از نگاه تو روشن با تو ظلمت شکاف شد عزمم دست هایم فشرد نبض تو را وارهاندی مرا ز نا پیدا با تو بگذشتم از کرانه ی خواب باتو شد سرزمین من بیدار شب و سرما شکست در گامت شعله سر زد ز سینه ی خورشید شاخِ امّید در دلم گل داد آسمان، بیکرانه آبی شد با تو آمد زِ رَه دوباره بهار «جمشید پیمان» |
۱۳۹۴ شهریور ۱۴, شنبه
سازمان مجاهدين خلق ايران - با تو شد سرزمين من بيدار
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر