دونالد ترامپ چگونه برخلاف بسیاری از پیش بینی ها و نظرسنجی ها به پیروزی رسید
بسیاری از آمریکاییان ... تجربه ای چون ایرانی ها در سال ۱۳۸۸ در هنگام اعلام نتایج آرای ریاست جمهوری داشتند، بسیاری شگفت زده، غمگین و هراسان شدند و در سوی دیگر طرفداران ترامپ شادی و هلهله می کردند.
اما این فقط نتایج نبود که برای بسیاری شگفت انگیز ارزیابی می شد بلکه بی اعتبار شدن نتایج نظرسنجی ها که تا روز رای گیری حاکی از پیشتازی کلینتون بود و نادرست از آب درآمدن پیش بینی بسیاری از تحلیل گران نیز که تصور می کردند آمریکاییان سرانجام پس از ۲۲۸ سال به یک سیاستمدار زن رای می دهند نیز غیرمنتظره بود.
کلینتون همچنین بخش مهمی از چهره های مشهور رسانه ای (یا همان سلبریتی ها) را با خود داشت از رابرت دونیرو گرفته تا کیت پری، بان جوی، لیدی گاکا و مدونا، نامزد دمکرات ها همچنین از پشتیبانی بسیاری از رسانه ها از جمله رسانه هایی که بطور سنتی به جمهوریخواهان نزدیک بودند برخوردار بود، در شبکه های اجتماعی نیز در مجموع کلینتون در ابتدا محبوب تر از ترامپ ارزیابی می شد، اظهارات نابخردانه و جنجال برانگیز ترامپ علیه زنان، اقلیت های قومی، جنسی و عقیدتی نیز در کنار بی تجربگی مطلق او در امور سیاسی و اجرایی و اشتباهات مکررش در تویت هایش به عامل دیگری برای منفوریت نامزد جمهوریخواهان بدل شد.
اما نتیجه انتخابات درست برعکس اغلب همه انتظارات پیش رفت و ترامپ موفق شد با وجود کمتر بودن آرای رای دهندگان به او آرای الکتورال بیشتری نسبت به کلینتون کسب کند.
برای تحلیل رفتار انتخاباتی رای دهندگان آمریکایی که حدود نیمی از آنها در انتخابات شرکت کردند، روانشناسی سیاسی از مفاهمیی چون هراس زدگی، نخبه گریزی، تبلیغات عوام گرایانه و محافظه کاری بهره می گیرد.
دکتر کریستین جارت، سردبیر ریسرچ دایجست در باره دلایل پیروزی ترامپ به من گفت که در واقعیت محبوبیت نخبگان سیاسی واشنگتن در نظر طرفداران ترامپ چندان زیاد نبوده و محافظه کاری و پیروی از قواعد اقتدارگرایی راست روانه سبب شده است تا ترامپ که شخصیتی خودشیفته (نارسیست) و نابهنجار به نظر می آید در برابر کلینتون ماکیاولیست به پیروزی برسد.
بسیاری از رای دهندگان آمریکایی تحت تاثیر تبلیغات هراس برانگیز ترامپ در باره مهاجرت، برهم زدن شیوه زندگی آمریکایی توسط اقلیت های قومی، عقیدتی و جنسی و همچنین وضعیت وخیم اقتصادی قرار گرفتند، جان کروسنیک استاد روانشناسی سیاسی دانشگاه اوهایو می گوید در تبلیغات سیاسی مردم بیشتر تحت عناصر بد مانند هراس از یک خطر بالقوه قرار می گیرند تا عناصر خوب مانند وعده های انتخاباتی برای بهبود اوضاع، چنین تاثیرپذیری در رفتار انتخاباتی بخش مهمی از طبقه متوسط شهری در ایران برای برگزیدن دائمی بین بد و بدتر در نمایش انتخابات جمهوری اسلامی نیز به چشم می خورد.
آمار نشان می دهد که رای دهندگان مسن تر که معمولا محافظه کار تر ارزیابی می شوند بیشتر به ترامپ رای داده اند (۵۳ درصد در گروه های سنی ۴۵ سال به بالا) و در عوض زنان بیشتر به کلینتون رای داده اند (۵۴ درصد)، این امر نشان می دهد که عواملی چون وضعیت اقتصادی- اجتماعی، جنسیت، سن، پیش زمینه قومی و همچنین سطح تحصیلات و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی می توانند به متغییرهایی برای درک رفتار انتخاباتی رای دهندگان بالقوه بدل شوند.
وضعیت بحرانی اقتصاد آمریکا و سطح نامتناسب خدمات اجتماعی سبب شده است تا بیگانه هراسی و ترس از مهاجران در میان طبقه متوسط و زیر متوسط سفیدپوست تشدید شود.
یکی دیگر از عواملی که در تحقیقات روانشناسی سیاسی در باره رفتار انتخاباتی مورد توجه قرار گرفته است خارج از چارچوب نخبگان و جدید بودن نامزد انتخاباتی ست، برای بسیاری از رای دهندگان امید بستن به چهره جدیدی که سابقه سیاسی او برایشان چندان روشن نیست راحت تر است تا چهره های آشناتر.
یکی از دلایلی که طرفداران ترامپ با وجود مناظره های تلویزیونی ناموفق و خطاهای او چندان ریزش نکردند آن است که بسیاری از رای دهندگان همان نخست تصمیم خود را می گیرند و کمپین انتخاباتی که معمولا بیشترین نیروی خود را برای هفته آخر می گذارد چندان تاثیری در تغییر انگاره های مخاطبان ندارد.
برخی تحقیقات اخیر نشان داده اند که اغلب رای دهندگان آمریکایی معمولا رفتار انتخاباتی مشابهی دارند و شعارها و برنامه های انتخاباتی در تغییر تصمیم آنها چندان موثر نیست از همین رو کسانی که همواره به جمهوریخواهان رای می دهند -در کنار عوامل دیگری که سبب گرایش به ترامپ در میان طرفداران جمهوریخواهان شد- در انتخابات جاری هم به ترامپ علیرغم جو مخالفتی که با او در شبکه های اجتماعی و بسیاری از رسانه ها وجود داشت رای دادند.
با این همه در انتخابات جاری یکی از عوامل روانشناختی که تاکنون تصور می شد در رفتار مخاطبان تاثیرگذار باشد یعنی جذابیت ظاهری چندان به کار نیامد مگر آنکه فرض کنیم جذابیت ظاهری ملینا ترامپ که رسانه های مخالف ترامپ و همچنین رسانه های زرد تمام عکس های برهنه و نیمه برهنه او را در ماههای گذشته منتشر کرده بودند مورد نظر رای دهندگان قرار گرفته است، انتخاب باراک اوباما و جان کندی نمونه بارزی از تاثیر این متغییرها بود.
اقناع سازی در کارزار انتخاباتی ترامپ برای ترساندن مردم از خطرات فرضی پیش رو توانست تا طرفداران او را که با توجه به پیش زمینه های خود دارای ثبات رای بیشتری بوده اند حفظ کند و به علاوه بخشی از جامعه کارمندان و کارگران را نیز همراه سازد. در همین حال برخلاف تصور کلینتون نتوانست حمایت گسترده اقلیت ها را کسب کند در حالی که سفیدپوستان در انتخابات جاری بیشتر به جمهوریخواهان رای داده اند، سفیدپوستان بدون تحصیلات عالی هم بیشتر به ترامپ رای داده اند.
این متغییرها نشان می دهد که ترامپ از حمایت بخش مهمی از مردان سفیدپوست طبقه متوسط بدون تحصیلات دانشگاهی مسن تر برخوردار است که خواستار محدود کردن مهاجران، خارجی ها و اقلیت ها هستند و انگاره های سختگیرانه تری در برابر مجازات و قدرت مرکزی دارند.
نقش سلبریتی ها در افزایش محبوبیت کاندیداهای ریاست جمهوری که پیشتر با تحقیقات بسیاری مورد تردید قرار گرفته بود در انتخابات جاری بار دیگر ناکارآمد به نظر رسید در حالی که اغلب سلبریتی ها مشهور و قدیمی تر از کاندیدای دمکرات ها حمایت می کردند به نظر می رسد که حتی وعده های مدونا هم نتوانست چندان تغییری در جلب نظر غیردمکرات ها ایجاد کند.
اینکه دونالد ترامپ چگونه برخلاف بسیاری از پیش بینی ها و نظرسنجی ها به پیروزی رسید موضوع جالبی برای تحقیقات روانشناسی سیاسی و ارتباطات سیاسی است اما اینکه در عمل ریاست جمهوری ترامپ برای آمریکایی ها و سایر مردم جهان هم «جالب» به نظر بیاید موضوعی ست که باید کمی برای درک آن صبر کرد!
امید حبیبینیا
روانشناسی سیاسی انتخاب ترامپ؛ چرا «بدتر» برنده شد؟
دکتر کریستین جارت، سردبیر ریسرچ دایجست:
در واقعیت محبوبیت نخبگان سیاسی واشنگتن در نظر طرفداران ترامپ چندان زیاد نبوده و محافظه کاری و پیروی از قواعد اقتدارگرایی راست روانه سبب شده است تا ترامپ که شخصیتی خودشیفته (نارسیست) و نابهنجار به نظر می آید در برابر کلینتون ماکیاولیست به پیروزی برسد.بسیاری از آمریکاییان ... تجربه ای چون ایرانی ها در سال ۱۳۸۸ در هنگام اعلام نتایج آرای ریاست جمهوری داشتند، بسیاری شگفت زده، غمگین و هراسان شدند و در سوی دیگر طرفداران ترامپ شادی و هلهله می کردند.
اما این فقط نتایج نبود که برای بسیاری شگفت انگیز ارزیابی می شد بلکه بی اعتبار شدن نتایج نظرسنجی ها که تا روز رای گیری حاکی از پیشتازی کلینتون بود و نادرست از آب درآمدن پیش بینی بسیاری از تحلیل گران نیز که تصور می کردند آمریکاییان سرانجام پس از ۲۲۸ سال به یک سیاستمدار زن رای می دهند نیز غیرمنتظره بود.
کلینتون همچنین بخش مهمی از چهره های مشهور رسانه ای (یا همان سلبریتی ها) را با خود داشت از رابرت دونیرو گرفته تا کیت پری، بان جوی، لیدی گاکا و مدونا، نامزد دمکرات ها همچنین از پشتیبانی بسیاری از رسانه ها از جمله رسانه هایی که بطور سنتی به جمهوریخواهان نزدیک بودند برخوردار بود، در شبکه های اجتماعی نیز در مجموع کلینتون در ابتدا محبوب تر از ترامپ ارزیابی می شد، اظهارات نابخردانه و جنجال برانگیز ترامپ علیه زنان، اقلیت های قومی، جنسی و عقیدتی نیز در کنار بی تجربگی مطلق او در امور سیاسی و اجرایی و اشتباهات مکررش در تویت هایش به عامل دیگری برای منفوریت نامزد جمهوریخواهان بدل شد.
اما نتیجه انتخابات درست برعکس اغلب همه انتظارات پیش رفت و ترامپ موفق شد با وجود کمتر بودن آرای رای دهندگان به او آرای الکتورال بیشتری نسبت به کلینتون کسب کند.
برای تحلیل رفتار انتخاباتی رای دهندگان آمریکایی که حدود نیمی از آنها در انتخابات شرکت کردند، روانشناسی سیاسی از مفاهمیی چون هراس زدگی، نخبه گریزی، تبلیغات عوام گرایانه و محافظه کاری بهره می گیرد.
دکتر کریستین جارت، سردبیر ریسرچ دایجست در باره دلایل پیروزی ترامپ به من گفت که در واقعیت محبوبیت نخبگان سیاسی واشنگتن در نظر طرفداران ترامپ چندان زیاد نبوده و محافظه کاری و پیروی از قواعد اقتدارگرایی راست روانه سبب شده است تا ترامپ که شخصیتی خودشیفته (نارسیست) و نابهنجار به نظر می آید در برابر کلینتون ماکیاولیست به پیروزی برسد.
بسیاری از رای دهندگان آمریکایی تحت تاثیر تبلیغات هراس برانگیز ترامپ در باره مهاجرت، برهم زدن شیوه زندگی آمریکایی توسط اقلیت های قومی، عقیدتی و جنسی و همچنین وضعیت وخیم اقتصادی قرار گرفتند، جان کروسنیک استاد روانشناسی سیاسی دانشگاه اوهایو می گوید در تبلیغات سیاسی مردم بیشتر تحت عناصر بد مانند هراس از یک خطر بالقوه قرار می گیرند تا عناصر خوب مانند وعده های انتخاباتی برای بهبود اوضاع، چنین تاثیرپذیری در رفتار انتخاباتی بخش مهمی از طبقه متوسط شهری در ایران برای برگزیدن دائمی بین بد و بدتر در نمایش انتخابات جمهوری اسلامی نیز به چشم می خورد.
آمار نشان می دهد که رای دهندگان مسن تر که معمولا محافظه کار تر ارزیابی می شوند بیشتر به ترامپ رای داده اند (۵۳ درصد در گروه های سنی ۴۵ سال به بالا) و در عوض زنان بیشتر به کلینتون رای داده اند (۵۴ درصد)، این امر نشان می دهد که عواملی چون وضعیت اقتصادی- اجتماعی، جنسیت، سن، پیش زمینه قومی و همچنین سطح تحصیلات و میزان مشارکت در فعالیت های اجتماعی و سیاسی می توانند به متغییرهایی برای درک رفتار انتخاباتی رای دهندگان بالقوه بدل شوند.
وضعیت بحرانی اقتصاد آمریکا و سطح نامتناسب خدمات اجتماعی سبب شده است تا بیگانه هراسی و ترس از مهاجران در میان طبقه متوسط و زیر متوسط سفیدپوست تشدید شود.
یکی دیگر از عواملی که در تحقیقات روانشناسی سیاسی در باره رفتار انتخاباتی مورد توجه قرار گرفته است خارج از چارچوب نخبگان و جدید بودن نامزد انتخاباتی ست، برای بسیاری از رای دهندگان امید بستن به چهره جدیدی که سابقه سیاسی او برایشان چندان روشن نیست راحت تر است تا چهره های آشناتر.
یکی از دلایلی که طرفداران ترامپ با وجود مناظره های تلویزیونی ناموفق و خطاهای او چندان ریزش نکردند آن است که بسیاری از رای دهندگان همان نخست تصمیم خود را می گیرند و کمپین انتخاباتی که معمولا بیشترین نیروی خود را برای هفته آخر می گذارد چندان تاثیری در تغییر انگاره های مخاطبان ندارد.
برخی تحقیقات اخیر نشان داده اند که اغلب رای دهندگان آمریکایی معمولا رفتار انتخاباتی مشابهی دارند و شعارها و برنامه های انتخاباتی در تغییر تصمیم آنها چندان موثر نیست از همین رو کسانی که همواره به جمهوریخواهان رای می دهند -در کنار عوامل دیگری که سبب گرایش به ترامپ در میان طرفداران جمهوریخواهان شد- در انتخابات جاری هم به ترامپ علیرغم جو مخالفتی که با او در شبکه های اجتماعی و بسیاری از رسانه ها وجود داشت رای دادند.
با این همه در انتخابات جاری یکی از عوامل روانشناختی که تاکنون تصور می شد در رفتار مخاطبان تاثیرگذار باشد یعنی جذابیت ظاهری چندان به کار نیامد مگر آنکه فرض کنیم جذابیت ظاهری ملینا ترامپ که رسانه های مخالف ترامپ و همچنین رسانه های زرد تمام عکس های برهنه و نیمه برهنه او را در ماههای گذشته منتشر کرده بودند مورد نظر رای دهندگان قرار گرفته است، انتخاب باراک اوباما و جان کندی نمونه بارزی از تاثیر این متغییرها بود.
اقناع سازی در کارزار انتخاباتی ترامپ برای ترساندن مردم از خطرات فرضی پیش رو توانست تا طرفداران او را که با توجه به پیش زمینه های خود دارای ثبات رای بیشتری بوده اند حفظ کند و به علاوه بخشی از جامعه کارمندان و کارگران را نیز همراه سازد. در همین حال برخلاف تصور کلینتون نتوانست حمایت گسترده اقلیت ها را کسب کند در حالی که سفیدپوستان در انتخابات جاری بیشتر به جمهوریخواهان رای داده اند، سفیدپوستان بدون تحصیلات عالی هم بیشتر به ترامپ رای داده اند.
این متغییرها نشان می دهد که ترامپ از حمایت بخش مهمی از مردان سفیدپوست طبقه متوسط بدون تحصیلات دانشگاهی مسن تر برخوردار است که خواستار محدود کردن مهاجران، خارجی ها و اقلیت ها هستند و انگاره های سختگیرانه تری در برابر مجازات و قدرت مرکزی دارند.
نقش سلبریتی ها در افزایش محبوبیت کاندیداهای ریاست جمهوری که پیشتر با تحقیقات بسیاری مورد تردید قرار گرفته بود در انتخابات جاری بار دیگر ناکارآمد به نظر رسید در حالی که اغلب سلبریتی ها مشهور و قدیمی تر از کاندیدای دمکرات ها حمایت می کردند به نظر می رسد که حتی وعده های مدونا هم نتوانست چندان تغییری در جلب نظر غیردمکرات ها ایجاد کند.
اینکه دونالد ترامپ چگونه برخلاف بسیاری از پیش بینی ها و نظرسنجی ها به پیروزی رسید موضوع جالبی برای تحقیقات روانشناسی سیاسی و ارتباطات سیاسی است اما اینکه در عمل ریاست جمهوری ترامپ برای آمریکایی ها و سایر مردم جهان هم «جالب» به نظر بیاید موضوعی ست که باید کمی برای درک آن صبر کرد!
امید حبیبینیا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر