۱۴۰۲ آذر ۱۹, یکشنبه

«نخستین سرفصل‌های دروس ارتجاعی دانشگاه از کجا آمد؟».چند وجه یک اعتراف با تأخیر چند دهه وسرمایه‌ٔ نقدشده‌ٔ یک مسیر طولانی

«نخستین سرفصل‌های دروس ارتجاعی دانشگاه از کجا آمد؟».چند وجه یک اعتراف با تأخیر چند دهه وسرمایه‌ٔ نقدشده‌ٔ یک مسیر طولانی


قیام دانشجوئی علیه استبدار ارتجاعی 

سایت رویداد ۲۴ در مطلبی که به‌مناسبت روز دانشجو در ۱۴ آذر ۱۴۰۲ منتشر نموده، آن را با چنین عنوانی معرفی کرده است: «نخستین سرفصل‌های دروس ارتجاعی دانشگاه از کجا آمد؟».

تحمیل‌های ارتجاعیِ ضد علمی به دانشگاههای ایران طی ۴۵ سال گذشته، آن‌قدر آشکار بوده و هست و آن‌قدر تنفر جامعهٔ دانشگاهی و اجتماعی را برانگیخته است که این سایت حکومتی برای تشریح این تحمیل‌ها، از ادبیاتی استفاده کرده است که در سال‌های ۱۳۵۸ و ۵۹ در اعتراض به اهداف ارتجاع نوکیسه علیه دانشگاهها استفاده می‌شد:

«برخی رشته‌های دانشگاهی نه بر اساس ضرورت‌های عینی، بلکه بر اساس تفکرات سنتی و گاه ارتجاعی راه‌اندازی شدند. رشته‌هایی هم‌چون امر به معروف حاصل همین نگاه سنتی و نالازم به حوزه تحصیلات آکادمیک است. ایدئولوژی حاکمیت باعث شده رشته‌های دانشگاهی تأسیس شود که هیچ ارتباطی با بدنه جامعه نداشته باشند».

در ادامه، باز هم به نبرد دو جبهه‌ٔ آزادی ــ ترقی و استبداد ــ ارتجاع پیرامون آموزش و فرهنگ در تاریخ معاصر ایران اعتراف شده است:

«آموزش عالی به ما نشان می‌دهد که مواجهه ایرانیان با علوم جدید از سر «ضرورت» و «نیاز‌های عینی» بوده است. طبیعی بود که تفکر انتقادی و علوم تجربی مدرن مورد استقبال تام و تمام کسانی که در این فرهنگ زیسته بودند واقع نمی‌شد».

 

مشروطه‌خواهی و مشروعه‌خواهی از دیرباز موضوع یک نبرد همه‌جانبه از ۱۲۰ سال گذشته تاکنون ــ خاصه در ۴۵ سال حاکمیت آخوندی ــ بوده است. این نبرد هم‌چنان در عرصه‌ٔ اجتماعی و آموزش هم آوردگاه ترقی ــ نوآوری و سنتی ــ ارتجاعی است:

«با وقوع انقلاب مشروطه و تأکید بیشتر بر ضرورت مدرن سازی آموزش در کشور، دو گروه روحانیان سنتی و محافظه‌کاران شوونیست علم جدید را توطئه بیگانگان می‌دانستند» (همان).

 

کودتای ضدفرهنگی خمینی در اواخر فروردین ۱۳۵۹ علیه دانشگاههای ایران را باید چکیده و عصاره‌ٔ تاریخ نگرش ارتجاع و دیکتاتوری به عرصه‌ٔ علوم و دانش و رابطه‌ٔ مستقیم آن با پیشرفت یا عقب‌ماندگی جامعه دانست. آثار فعلی آن کودتای شکست‌خورده و تلاش برای بازسازی‌اش در خالص‌سازی و بسیجی کردن کنونیِ دانشگاه، حکایتی‌ست از یک آوردگاه به‌سرانجام نرسیده میان آزادی ــ دانش و ارتجاع ــ جهل که چنین انعکاسی درون حاکمیت داشته است:

«نقطه اوج گفتمان علم ملی ــ مذهبی در انقلاب فرهنگی پس از انقلاب۵۷ بود؛ بازگشتی بنیادین به میراث ماقبل مدرن. علوم مدرن و آموزش عالی در سال‌های آینده زیر سایه ایدئولوژی و هویت‌گرایی ملی ــ مذهبی قرار گرفت».

 

سرمایه‌ٔ نقدشده‌ٔ یک مسیر طولانی

واقعیت این است که طیف اکثریت ترقی و آزادی در دانشگاههای ایران، حل و فصل نهایی این نبرد تاریخی را با قیام‌ها برای سرنگونی نظام ملایان پیوند زده است. دانشگاههای ایران به‌طور خاص در قیام سال ۱۴۰۱ مهر بطلان تاریخی و همیشگی بر کلیت حاکمیت ولایت فقیه زده‌اند. آنچه در نهاد و جوهر دانشگاه و دانشجوی ایران جریان دارد، شتاب سیر تکاملیِ نفی ارتجاع و هر گونه دیکتاتوری از عرصه‌ٔ علوم و آموزش عالی به‌موازات عرصه‌ٔ سیاسی و اجتماعی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر