۱۴۰۳ فروردین ۲۷, دوشنبه

موج سرکوب زنان، چرایی‌ها و نتایج!

 موج سرکوب زنان، چرایی‌ها و نتایج!

زن، مقاومت، آزادی
زن، مقاومت، آزادی

رژیم مفلوک آخوندی که فقط با ایجاد رعب و وحشت و بگیر و ببند زنده است، اولین موج علنی سرکوب خود در سال جدید را شروع کرد. خامنه‌ای فرمان سرکوب را به بهانه‌ٔ مقابله با «هنجارشکنی دینی» برای اوباش موسوم به «آمران به معروف و ناهیان از منکر» صادر کرد و سپس فرماندهی سرکوبگر انتظامی تهران اطلاعیه داد که «طرح حجاب و عفاف از روز شنبه بیست و پنجم فروردین‌ماه در همه معابر و اماکن عمومی با جدیت بیشتر دنبال خواهد شد» (خبرآنلاین، ۲۲ فروردین ۱۴۰۳).

البته آتش تهیه‌ٔ این موج، توسط امام جمعه‌های ریایی رژیم ریخته شده بود و آنها از تعطیلات نوروز به بعد، تیغ‌کشی و تهدید علیه زنان را شروع کرده بودند. یکی «بدحجابی» را «جنگ ادراکی و ترکیبی و تلاش‌های پیچیده و مرموز» دشمن خوانده و دیگری وعده‌ٔ «مدیریت» هر نوع «حرمت‌شکنی» را داده بود و یکی هم «کشف حجاب» را «جرم» دانسته و تهدید به «برخورد» کرده بود.

 

چرایی‌ها

همان‌طور که رژیم در موضوع اعدام، همیشه تعداد بسیاری از بی‌گناهان را با حکم اعدام در اختیار دارد و بسته به شرایط انفجاری میهن، برخی از آنان را برای رعب و وحشت در جامعه بالای دار می‌برد، موضوع حجاب هم یکی از بهانه‌های حکومت آخوندی برای بستن راه نفس جامعه و سرکوب است.

یعنی اگر چه تهدید و خط و نشان کشیدن و سرکوب داخلی، منش عمومی و یکی از پایه‌های ستون نظام ولایت فقیه است با این حال نباید آن را پدیده‌یی ثابت و خطی در نظر گرفت که با شیبی یکنواخت در مسیری صاف حرکت می‌کند بلکه اختناق و رعب و وحشت در این رژیم همیشه حالتی نوسانی و مواج داشته و با اوضاع سیاسی و اعتراضات اجتماعی جامعه بالا پایین می‌شود.

در این دیدگاه باید برای موج جدید سرکوب سیستماتیکِ خامنه‌ای و شرکا، دلیل یا دلایلی یافت که لازمه آن بررسی وضعیت بحرانی رژیم در سال جدید است. سالی که خامنه‌ای علاوه بر همه بحرانهای موجود خودش، بار سنگین «بدترین اتفاق سال گذشته» یعنی تحریم انتخابات از سال گذشته را نیز بر دوش می‌کشد و هنوز نیروهایش، شکست او در انتخاباتش را فراتر از «زلزله» دانسته و استدلال می‌کنند که «زلزله قابل جبران است و خسارات آن بازسازی می‌شود؛ شاید عده‌یی هم از دنیا می‌روند که طبیعی است. اما وقتی اعتبار سیاسی و اجتماعی نزد مردم از دست می‌رود، به‌مراتب آسیب‌های بیشتر و تبعات منفی بیشتری دارد» (رجایی، اعتماد، ۱۹ فروردین ۱۴۰۳)

بنابراین خامنه‌ای امسال را با شقه‌های سیاسی متوالی و زلزله‌ای دنباله‌دار شروع کرده است،

در ادامه سیلی‌های پیاپی و آتشین از کانون‌های شورشی در سراسر کشور خورده و کماکان می‌خورد،

از سوی عملیات مسلحانه علیه مزدورانش در سیستان و بلوچستان هم ضربات کاری چشیده است،

در شرایط منطقه‌یی هم در وضعیت آچمز قرار گرفته و با چرخش نگاهها به سوی سر مار، «دوران بزن دررو تمام شده است»!

بحرانها و ابر بحرانهای اقتصادی اجتماعی نسبت به پارسال تشدید شده که تضعیف نشده و گرانی طاقت مردم را بریده است. به تبع اینها، نارضایتی و اعتراضات اقشار مختلف هم فوران کرده و کمتر روزی هست که خیابان‌ها خالی از معترضان باشد.

 

نتایج

البته که در بین همه بدبختی‌های خامنه‌ای، مورد آخر، خطرناک‌تر و ترسناک‌تر باشد، چون نارضایتی‌های اجتماعی، بوی قیام می‌دهد و دغدغه‌ٔ اول و عاجل اوست و او در هر تجمع و اعتراض و فریادی، کابوس قیام را می‌بیند؛ در نتیجه هیچ چاره‌ای جز سرکوب ندارد و سرکوب زنان یعنی گسترده‌ترین و در دسترس‌ترین سرکوب اجتماعی را در دستور کار خودش قرار داده است. دجالانه هم سعی می‌کند این دعوا را که یکی از پهنه‌های جنگ مردم ایران با اوست، به بهانه «شرع» و «امر به معروف» و «اسلام» و «حرمت دین» و... به‌عنوان دعوای اصلی نشان دهد که در این پهنه نیز واحدهای مقاومت با شعار «زن، مقاومت و آزادی» به‌طور پیوسته جبهه‌ٔ اصلی یعنی نبرد مردم ایران علیه تمامیت رژیم آخوندی را یادآوری می‌کنند و بر شعله‌ٔ «مقاومت» هیزم می‌ریزند.

در این بین، خامنه‌ای تجربه تلخ سرکوب زنان را در قیام ۱۴۰۱ دیده است و از آنجا هم چشم می‌زند و دستش بسته است. از خود گذشتگی و پیشتازی دختران و زنان میهن را نیز دیده و می‌داند که همان بهانه برای سرکوب می‌تواند به همان نقطه‌ٔ آغاز و جرقه‌ٔ اعتراضات تبدیل شود. بنابراین روی تیغ راه می‌رود و در بلاتکلیفی نه می‌تواند سرکوب کامل و عریان کند و نه می‌تواند نکند.

عجیب و عبرت‌آموز از نظر تقارن تاریخی، این‌که پاسدار رادان، درست در چنین روزهایی در سال گذشته با اعلام جنگ به بانوان میهن آنان را تهدید کرده بود که «همکاران بنده از شنبه آینده ۲۶ فروردین‌ماه در سه حوزه معابر عمومی و خودرو و اماکن و با اعلام خبر قبلی در این ۳ حوزه ورود خواهند کرد» (تسنیم، ۱۹ فروردین ۱۴۰۲)

همان‌گونه که رژیم، از آن شنبه - با همه ترفندها، توقیف خودروها، پلمب کافه‌ها، گماشتن حجاب‌بانها و اخاذی‌های میلیونی - طرفی نبست و در میانه‌ٔ سال به جنگ‌افروزی منطقه‌یی روی آورد، از این شنبه هم با شکست جنگ‌افروزی و شکست انتخابات بر روی هم، به جایی نخواهد رسید و دو ضرب خواهد خورد.

حال بگذار آزموده را دوباره بیازماید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر