۱۴۰۳ اردیبهشت ۸, شنبه

زن مقاومت آزادی - مقاومت زنان جرقه زا و قیام آفرین

 

مقاومت زنان جرقه زا و قیام آفرین

زنان نیروی تغییر...
زنان نیروی تغییر...

خیز خامنه‌ای -در بحبوحهٔ ماجراجویی‌های شکست‌خوردهٔ موشکی- برای سرکوب زنان، مانند همیشه با مقاومت آنان و جامعهٔ مستعد قیام مواجه شد. پس‌لرزه‌های ناکامی طرح موسوم به «نور!» از هم‌اکنون ارگانها، باندها، رسانه‌های حکومتی را و حتی بیت خامنه‌ای را دچار انشقاق و سردرگمی کرده است.

این اطلاعیهٔ انتظامی یک نشانهٔ دیگر از شکست تعرض حکومتی به حریم زنان مقاوم ایران است:

«پلیس در هیچ حالتی به‌دنبال پرونده‌سازی برای موضوعات هنجاری و ارزشی نیست و به شهروندان عزیز این نوید را می‌دهیم که در نهایت طرح نور به سمت هوشمندسازی پیش خواهد رفت.» (تابناک. ۴اردیبهشت ۱۴۰۳)

با این‌که روزهای اول هیچ طرفی در حکومت مسئولیت رهاساختن سگان هار گشت ارشاد به جان زنان را به‌عهده نمی‌گرفت اما همه می‌دانستند که دستور حکومتی برای مقابله با زنان پیش و بیش از هر مرجع دیگر از طرف شخص خامنه‌ای صادر شده است. او بود که مجوز بدمستی‌های خیابانی اوباش خود را صادر کرد. او بود و هست که بیش از هر فرد یا باندی در حکومتش، زن ایرانی را برای سلطنتش خطرناک تشخیص داده است؛ چرا؟

برای این‌که زن ایرانی - با برخورداری از پیشینهٔ طولانی در یک مبارزه سازمان‌یافته- بالنده‌ترین نیروی ضدبنیادگرا در ایران، خاورمیانه و حتی جهان معاصر است. زن ایرانی تحقیر، اهانت، نابرابری، آپارتاید جنسی و قوانین زن‌ستیزانه را بیش از دیگر زنان عالم متحمل شده است. با گوشت و پوست و استخوان خود در برابر حکومتی ایستاده است که می‌خواهد به‌لحاظ حقوقی، آزادیهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، زن را انکار کند. از هویت انسانی او چیزی باقی نگذارد. او را جنس درجهٔ دوم بخواند، اما این زن ایرانی است که هرگز به این آپارتاید افسارگسیخته تن نداده و بهای گزافی برای این سرپیچی پرداخته است. این «فنر فشرده» پتانسیل آن را دارد که وقتی آزاد شود، کون و مکان را درنوردد.

هویت واقعی زن ایرانی را می‌توان در صحنه‌های شورانگیز قیام دید و در برابر آن سر تعظیم فرود آورد.

مریم رجوی سال‌ها پیش خطاب به زنان ایرانی گفته بود:

«دشمنی‌ها و جنایت‌های رژیم آخوندی علیه شما، به این دلیل است که از شما وحشت دارند. جامعهٔ ایران آکنده از نوخواهی و عطش سوزان برای تغییر است. نیروی فشرده شدهٔ تغییر در ایران، در شما به‌عنوان پیشتازان این مبارزه است. شکست قطعی بنیادگرایی از شما ساخته است.» (از سخنرانی‌های مریم رجوی. کتاب زنان نیروی تغییر)

به‌دلیل این نیروی متکاثف و حضور زندهٔ آن در جامعهٔ «اکنده از نوخواهی و عطش سوزان برای تغییر» بود که تمامیت نظام ولایت فقیه در ماجرای راه‌اندازی دوبارهٔ گشت ارشاد دچار تنش و انشقاق شد. اگر تا پیش از این دو یا چنددستگی در موضوعات این‌چنینی بین باندها و جناح‌های رنگارنگ این رژیم بود و دامنهٔ نقاش به بیت خامنه‌ای کشیده نمی‌شد یا دست‌کم اخبار آن سانسور می‌شد ولی به‌دنبال توئیت مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار خامنه‌ای، پرده از فلاکت و استیصال حکومت در مواجهه با زنان برافتاد. او در توئیتی در شبکه اجتماعی ایکس از قول خامنه‌ای نوشته بود:

«کشف حجاب، هم حرام سیاسی و هم حرام شرعی است. منتها دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد شویم؛ کارهای بی‌قاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد»

در ادامهٔ این توئیت آمده بود: «به‌تازگی برخی مسئولان به‌دلیل کارهای بی‌قاعده تذکر دریافت کرده‌اند».

بگذریم از این‌که این مانور شیادانهٔ خامنه‌ای برای فرار از آماج قهر و تنفر مردم ایران است ولی آن روی سکهٔ مقاومت زنان و تأثیرات گستردهٔ آن را بارز می‌کند.

با انتشار این توئیت، کیهان شریعتمداری با سراسیمگی و عصبانیت نوشت:

«برادر فضائلی عزیز! بیت رهبر معظم انقلاب سخنگو ندارد!» و به‌دنبال آن برخی از دم و دمبالچه‌های میدانی خامنه‌ای خواهان شنیدن حرف او از دو لب نامبارک خامنه‌ای شدند.

این دوئل پر سر و صدا قبل از هر چیز بیانگر آن است که خامنه‌ای نتوانست با گسیل کردن سگان زنجیری‌اش به خیابان به بهانهٔ حجاب، جامعهٔ مستعد قیام را به انقیاد خود درآورد و اکنون این طرح ضدانقلابی و زن‌ستیزانه منشأ نارضایتی بیشتر در جامعه و تنش در درون حاکمیت شده است. اینجاست که باید گفت: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود»! «طرح ظلمت» به جای سد کردن قیام، جرقه‌زا و قیام‌آفرین شده است.

کار به جایی رسیده است که روزنامه‌های حکومتی نسبت به این وضعیت خطرناک هشدار می‌دهند:

«ایران در دوره سیاسی ویژه‌یی به سر می‌برد. گسل ملت دولت عمیق‌تر شده است... در سوم شهریور ۱۳۲۰ که متفقین به ایران حمله کردند مردم خیابان‌ها را خالی کردند و در خانه‌های خود نشستند و به رادیو بی‌بی‌سی گوش دادند تا از زمان سقوط رضا شاه با خبر شوند!... جدایی بین ملت و دولت خطرناک است» (ستاره صبح. ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳)

این هنوز از نتایج سحر است، باش تا صبح دولت قیام برای آزادی و به زیر کشیدن دشمن‌ترین دشمن تاریخ ایران بردمد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر