«همبستگی ملی، میهنی» در برابر شاه و شیخ
- ایران
- 1402/04/07
فاشیسم دینی در سراشیب سقوط گمان میکرد میتواند با چشمک و چراغ به حامیان استعماری خود و معاملهٔ قدم به قدم بر سر اتمی، جایگزین دموکراتیک و جبهه برانداز را قفل و از دور خارج کند. در چند روز حملهٔ پلیس آلبانی به اشرف۳ سردمداران آن و نیز امام جمعههای ریز و درشت یک جمله را ترجیعوار دم گرفته بودند: «کار مجاهدین تمام شد!». «خطر سرنگونی از سر نظام رفع شد!»
اما در همین چند روز و بهخصوص بعد از فرو نشستن گرد و غبار عروتیزهای ناپایدار آنان چند واقعیت متقن برای اهل سیاست و آشنایان به مسائل ایران چه در داخل و چه در خارج مشخص شد:
۱ـ مسألهٔ اول و آخر این رژیم، مسألهٔ بود و نبود و به عبارت دیگر «سرنگونی» است. خامنهای و سران حکومت ـ بهرغم قدرتنماییهای پوشالی و تبلیغات مشعشع برای روحیهدادن به عناصر ریزشی ـ خوب میدانند که قیام و سرنگونی طومار حاکمیت آنان را درخواهد نوردید.
۲ـ بیشازپیش مشخص شد که مسألهٔ مقدم برای این رژیم و نیروی اصلی سرنگون کنندهٔ آن، مجاهدین و مقاومت ایران هستند. تکرار کلیشهای جملهٔ «مجاهدین در داخل ایران پایگاه ندارند!» برای پوشاندن نقش کلیدی آنان در رأس جنبش عظیم براندازی است. تا جایی که این رژیم حاضر است برای نابودی آنان، دست ذلت و معامله به سمت حامیان استعماری خود دراز کند و از جیب مردم ایران امتیازهای کلان بپردازد.
۳ـ آلترناتیوهای فیک و از جمله حلوا حلوا کردنهای بچهٔ شاه برای ایجاد انحراف در قیام و کمرنگ کردن تأثیر و جایگاه جایگزین دموکراتیک بود. تا آنجا که به واقعیتهای روی زمین برمیگردد، پیشبرندگان سیاست مماشات در آمریکا و اروپا مجاهدین و مقاومت ایران را سلسلهجنبان جنبش سازمانیافتهٔ براندازی میدانند. آنها در عمل به این هماوردی اذعان میکنند و آلترناتیو دموکراتیک را تنها تهدید بقای این رژیم میدانند. همدستی ارتجاع و استعمار در فاز جدید و تهاجم همزمان آنها به مقاومت ایران، بیانگر سوختن کارتهای شیخ و شاه (دیکتاتوری و وابستگی) در سپهر سیاسی ایران است.
۴ـ همگان بار دیگر استقلال عمل مقاومت ایران را دیدند. اثبات شد که مجاهدین و شورای ملی مقاومت در هیچ شرایطی برای دستیابی به قدرت، اهل معامله کردن و حراج ارزشهای و پرنسیبهای انقلابی و ملی خود نیستند.
۵ـ حمایت اکثریت ۲۵ پارلمان از کشورهای مختلف نشان داد که مردم و افکار عمومی دیگر کشورها، پارلمانها و شخصیتهای جهانی مقاومت ایران و برنامهٔ ۱۰مادهای رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران را تنها راهکار برقراری یک جمهوری دموکراتیک در ایران میدانند. این دستآورد بزرگ، محصول استمرار ۹ماههٔ قیام سراسری است.
۶ـ اشرف بار دیگر بر بام جهان رفت و به نقطهٔ تلاقی همدردیها و همبستگیها تبدیل شد. همانطور که در پیام ۵تیر ۱۴۰۲ رهبر مقاومت، مسعود رجوی آمده است، در اندک مدت شاهد موضعگیریهای احزاب، گروهها، شخصیتها، یاران، رفقا، دوستان و هموطنان آزاده در جبهه خلق بودیم. آنها با وجود همهٔ اختلافنظرها، در یک همبستگی ملی، میهنی و اتحاد عملی عینی، هر کدام به طریقی در برابر تضییع حقوق و بر زمین ریختن خون مجاهدین مخالفت و سینه سپر کردند.
***
اکنون هنگامهٔ خروش و خیزش و قیام است. تا آنجا که به مجاهدین و مقاومت ایران آنها برمیگردد برای قیام و سرنگونی از هیچ هزینهای رویگردان نبوده و از اوجگیری جنگ استقبال میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر