زندگینامه مریم رجوی- مریم رجوی کیست؟
• تاریخ تولد: ۱۳ آذرماه۱۳۳۲
• محل تولد: تهران، ایران
• تحصیلات: مهندسی متالورژی، دانشگاه صنعتی شریف- تهران
مریم رجوی کییست؟
مریم رجوی در یک خانواده متوسط در تهران متولد شد. یکی از برادران وی، محمود، از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین است که در دوران شاه یک زندانی سیاسی بود.
خواهر بزرگتر وی نرگس در سال ۱۳۵۴، در زمان شاه بهدست مأموران ساواک کشته شد. خواهر دیگر وی معصومه که دانشجوی مهندسی صنایع بود، در سال ۱۳۶۱ بهدست رژیم ملایان دستگیر، و در حالی که باردار بود، بعد از شکنجههای فراوان، اعدام شد. همسر خواهرش مسعود ایزدخواه نیز اعدام شد.
او بهعنوان یک دانشجوی ممتاز از دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی متالورژی فارغالتحصیل شد. او به مجاهدین پیوست و در مبارزات مردمی علیه دو دیکتاتوری فاسد و سرکوبگر شرکت داشت. از دهه ۵۰خورشیدی در دوران دانشجویی، حرکتهای دانشجویی علیه شاه را سازماندهی میکرد. او در انتخابات مجلس در سال ۱۳۵۸ شرکت کرد اما با تقلبهای گسترده رژیم نوپای بنیادگرا، هیچیک از اعضای اپوزیسیون به مجلس راه نیافتند. با این همه، رجوی بیش از ۲۵۰ هزار رأی را بهخود اختصاص داد.
او یک سازماندهنده برجسته اعتراضات و حرکتهای دانشجویی بعد از سرنگونی رژیم شاه بود و نقش مهمی در جذب و عضوگیری دانشجویان و دانشآموزان به جنبش آزادیخواهی ایفا کرد. مریم رجوی در سازمان دادن دو تظاهرات مسالمتآمیز بزرگ در تهران در اردیبهشت و خرداد ۱۳۶۰ علیه دیکتاتوری جدید نقش تعیین کننده داشت.
رهبری مجاهدین خلق: عصر جدید مبارزات زنان
در سال ۱۳۶۳ او اولین زنی بود که در تاریخ مدرن ایران رهبری یک سازمان برجسته سیاسی را به عهده گرفت. او به عنوان همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین معرفی و ۴سال بعد به عنوان مسئول اول انتخاب شد.
در این دوران تحت رهبری او، نسلی از زنان که مواضع هدایت کننده پرچالش را به عهده گرفتند، سازمان مجاهدین یک تحول تاریخی را تجربه کرد. کادرهای زن مجاهدین باید یکی از پیچیدهترین نبردهای سیاسی تاریخ معاصر را در مقابل یک دیکتاتوری مذهبی بی رحم هدایت میکردند. طی ۳دهه گذشته زنان ذیصلاح ،دیگری به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین انتخاب شدند و در حال حاضر نیز مسئول اول سازمان یک زن است.
مریم رجوی در یک میزگرد به مناسبت روز جهانی زن (اسفند۱۳۹۵) تحت عنوان «رهبری زنان، تجربه مقاومت ایران» از جمله گفت:
مبارزه زنان ایران برای بهدستآوردن آزادی و برابری یک و نیم قرن سابقه دارد. تاریخنگاران ایرانی و غربی که تحولات ۱۵۰ سال اخیر ایران را بررسی کردهاند، به روشنی این واقعیت را گواهی کردهاند. بهعلاوه، در این سالها زنان پیشگامی را میبینیم که بهرغم سلطه سیاستها و فرهنگ استبدادی و زنستیز برخاستهاند و در پهنههای مختلف شایستگی خود را نشان دادهاند. مهمترین شاخص این پیشتازی، حضور شجاعانه آنها در میدان مبارزه علیه استبدادهای حاکم بر ایران در همین دوره است.
این عالیترین و جامعترین نشانه پیشرفت یک جامعه است.
به چه میزان این یا آن جامعه برای دستیابی به توسعه و پیشرفت حقیقی بهحرکت درآمده است؟ به میزانی که برای آزادی و برابری تلاش میکند. بدون برابری، هر پیشرفتی در زمینههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی اولاً اثرگذار نیست ثانیاً پایدار نیست و واگشت میخورد.
از این نظر، قیامهای منجر به سرنگونی دیکتاتوری شاه در سال ۱۳۵۷ شاهد یک جهش در ایران بود. پدیده نوظهور حضور زنان در تظاهرات خیابانی در مقیاس وسیع و بسیار چشمگیر بود. این نشانه تمایل گسترده جامعه ایران به پیشرفت بود…
در رویارویی با رژیم ولایت فقیه، شرکت فعال زنان یک تحول بزرگ بود که سنگ بنای مقاومت در برابر این رژیم را گذاشت. شرکت زنان در این مبارزه از نظر کمی گسترده بود. و از نظر کیفی بسیار جنگنده، اثرگذار و فداکار. در مبارزه با رژیم بنیادگرای حاکم دهها هزار زن شکنجه شدند یا بهشهادت رسیدند. این وقایع بهخصوص در دهه ۱۳۶۰ رخ داد.
اگر زنان انگیزههای نیرومندی نداشتند و اگر به افق روشن و پرشکوهی چشم ندوخته بودند، بهطور قطع مرعوب شکنجهها و کشتارهای بیرحمانهیی میشدند که در تاریخ معاصر کمنظیر است. اما این سرکوبها آنها را مصممتر کرد. در تحولات پس از انقلاب ایران، نقش زنان به سرعت ارتقا یافت. آنها محور جنبش و نبرد شدند. امروز زنان عمده مواضع هدایتکننده و کلیدی در جنبش مقاومت را به عهده گرفتهاند. در پارلمان مقاومت نیز بیش از ۵۰درصد اعضا را زنان تشکیل میدهند.
مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی
تجربه ما (در درون جنبش مقاومت) این است که شکستن طلسم نابرابری، بدون یک جهش، ممکن نیست و باید مواضع مسئول رهبریکننده را بدون هیچ نگرانی به ذیصلاحترین زنان سپرد.
هژمونی زنان در این مقاومت، به مثابه یک تحول ساختارشکن برای زنان، راه مسئولیتپذیری را در همه زمینهها باز کرد.
بر اثر این کارزار، آنها موفق به کسب ارزشهای نوین شدند و بر فرهنگ کهنه و ارتجاعی غلبه کردند.
در اولین قدم، آنها به خود و توانمندیهای خود باور کردند و هنگامی که دریافتند که نقش مسئولانه آنان چقدر در پیشبرد مبارزه با استبداد مذهبی ضروری است، از دنیای غیرمسئول و کنشپذیر و از دنیای زنی که تنها به اتکاء دیگری اعتبار مییابد، به دنیای زنان مسئول که هدایت یک مبارزه را با همه پیامدهای آن بهدست میگیرند، قدم گذاشتند.
رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران
شورای ملی مقاومت، پارلمان در تبعید ایران است که در سال ۱۳۶۰در تهران با هدف سرنگونی رژیم آخوندی و برقراری یک جمهوری مبتنی بر آرای مردم و سکولار و غیرهستهای برپا شد. این شورا بهعنوان دیرپاترین ائتلاف سیاسی در تاریخ ایران، تهدید بقای دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران محسوب میشود.
در سال۱۳۷۲، شورای ملی مقاومت ایران که متشکل از سازمانها و شخصیتهای برجسته اپوزیسیون ایران است در اجلاس سالانه خود، مریم رجوی را بهعنوان رئیس جمهور برگزیده شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزید. در موضع رئیس جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی یک چالش سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک فوقالعاده در مقابل آخوندهای حاکم است. تحت هدایت وی، زنان، مواضع کلیدی در صفوف مقاومت اتخاذ کردهاند؛ زنان بیش از نیمی از اعضای شورای ملی مقاومت ایران را تشکیل میدهند. آنها تبدیل به یک صدای برجسته در اپوزیسیون رژیم زن ستیز حاکم شدند. این یک تحول تاریخی است که می تواند مسیر خاورمیانه را تغییر بدهد.
طی این سالها خانم رجوی در صدها کنفرانس بینالمللی سخنرانی کرده است. او میهمان افتخاری بسیاری از جلسات بوده و در جلسات استماع در کنگره آمریکا و کنفرانسهای بزرگ در پارلمانهای بزرگ اروپا سخنرانی کرده است. او با بسیاری از شخصیتهای برجسته سیاسی از جمله قانونگذاران، دیپلماتها، رؤسای کشور و مدافعان حقوق بشر از آمریکا، اروپا و خاورمیانه دیدار و ملاقات داشته است.
علیه بنیادگرایی
مریم رجوی، سخنرانیهای متعددی در مورد پیام واقعی اسلام یعنی اسلام بردبار و دمکراتیک در مقابل تفسیر ارتجاعی و بنیادگرایانه از اسلام داشته است. از نظر وی یکی از مهمترین مرزبندیها بین این ۲دیدگاه کاملاً متضاد، مسأله زنان است. «اسلام، زنان و برابری»، «زنان نیروی تغییر» و «زنان علیه بنیادگرایی»، «نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری» از جمله تألیفات مریم رجوی است.
مریم رجوی در سال ۱۳۷۳ طی یک سخنرانی در شهرداری اسلو، نسبت به خطر اختاپوس استبداد مذهبی و بنیادگرایی اسلامی که قلبش در تهران میتپد، هشدار داد و گفت: «بنیادگرایی به نخستین تهدید صلح در منطقه و جهان تبدیل شده است» و «آخوندهای حاکم بر ایران با سوءاستفاده از باورهای مذهبی بیش از یک میلیارد مسلمان، به توسعهطلبی و صدور بحران و تنش میپردازند».
وی در تیرماه۱۳۷۵ در کنفرانس زنان، صدای سرکوبشدگان در ارلزکورت لندن گفت: «مسأله زنان و جنبش برابری، با مبارزه علیه ارتجاع و بنیادگرایی پیوند میخورد، چرا که زنان نه فقط پیشتاز جنبش برابری، بلکه همچنین نیروی اصلی توسعه، صلح و عدالت اجتماعیاند…
بهنظر من، بشریت تنها در صورتی از شر پدیده شوم ارتجاع و بنیادگرایی خلاص میشود که زنان نقش پیشتاز خود را در این کارزار جهانی به عهده بگیرند و با استفاده از تمامی اشکال مبارزه دمکراتیک، راه را بر هرگونه مماشات و سازش با آخوندهای زنستیز و ضدبشر ببندند».
زمان آن است که زنان در سطح بینالمللی، جبهه گسترده ضدبنیادگرایی و جبهه گسترده ضددیکتاتوری مذهبی را، برای رهاسازی مردم منطقه از شر بنیادگراها هرچه گستردهتر کنند و هرچه گستردهتر کنیم… قبل از اینکه این رژیم بتواند خودش را گسترش بدهد، باید جبهه خود علیه بنیادگرایی راگسترش بدهیم.
امروز بنیادگرایی و افراطیگری اسلامی، تحت نام داعش یا شبهنظامیان شیعه، منطقه و فراتر از آن، از جمله، آمریکا و اروپا را بهشدت مورد تعرض قرار داده است. بنیادگرایی اسلامی پس از این که خمینی رهبری انقلاب مردمی ایران را در سال ۱۳۵۷، ربود و یک دیکتاتوری دینی را مستقر کرد، بهصورت یک تهدید برای صلح و آرامش پدیدار شد. از آن زمان، این رژیم به عنوان منشأ اصلی بنیادگرایی اسلامی در منطقه و جهان عمل کرده است… تجربه ۳دهه گذشته نشان میدهد که اگر یک سیاست قاطع علیه منشأ اصلی بنیادگرایی اتخاذ نشود عواقب ویرانگری را به دنبال خواهد داشت.
… هرچه بر اساس اجبار و تحمیل باشد و هرچه رأی و انتخاب آزادانه مردم را انکار کند، نه اسلام که ضداسلام است و هرچه حقوق برابر زنان را نفی کند در اسلام جایی ندارد.
ما انکار حقوق زنان را چه در لباس مذهب، چه در هر لباس دیگری تحمل نمیکنیم. در برابر افراطیگری و ارتجاع و دینفروشی، ما از اسلام دمکراتیک دفاع میکنیم. ما برآنیم که با کلمه رهاییبخش برابری و بهویژه با مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی، این قرن را به نام زنان، به عصر رهایی زنان و عصر رهایی جهان بشری تبدیل کنیم.
راهحل سوم
وی گفت: در پاسخ به بحران ایران، «معمولاً از دو گزینه صحبت میشود. یکی سازش با رژیم آخوندی با هدف مهار یا تغییر تدریجی، که این سیاست، در دو دهه گذشته، توسط کشورهای غربی دنبال شده است. گزینه دیگر، سرنگونی ملایان از طریق جنگ خارجی است مانند آنچه در عراق روی داد و هیچکس خواستار تکرار آن در ایران نیست. من امروز آمدهام بگویم یک راه حل سوم وجود دارد: تغییر رژیم توسط مردم و مقاومت ایران. و این تنها راه جلوگیری از جنگ خارجی است. امتیاز دادن به ملایان، آلترناتیو جنگ خارجی نیست و آنها را از اهداف شومشان منصرف نخواهد کرد».
طرح ده مادهیی مریم رجوی برای آینده ایران
مریم رجوی یک طرح ۱۰مادهیی برای ایران آزاد فردا، ارائه کرده است.
برانگیختن همبستگی جهانی برای حمایت از مقاومت
مریم رجوی امروز در میان ایرانیان، پیشتاز مبارزه برای تغییر دمکراتیک در ایران است. وی یک جنبش جهانی را که در برگیرنده مهمترین شخصیتهای سیاسی و اجتماعی از مقامهای سیاسی، نظامی تا پارلمانترها و شخصیتهای سیاسی از آمریکا و کانادا، تا اروپا و استرالیاست، هدایت کرده است. این جنبش جهانی به منظور حمایت از مقاومت ایران و بخش سازمانیافته آن در اشرف۳ بر دفاع از ضرورت تغییر رژیم و برقراری آزادی و دمکراسی در ایران اعتبار و مشروعیت جهانی بهدست آورده است. همچنین موفقیتهای بزرگی در افشای جنایات رژیم علیه مردم ایران، برنامه تسلیحات اتمی و موشکی آن و هم چنین فعالیتهای مخرب آن در صدور تروریسم و بنیادگرایی کسب کرده است.
کارزار بینالمللی برای خروج نام مجاهدین از لیستهای تروریستی
در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲، برخی دولتها بهخاطر سیاست مماشات با رژیم آخوندی، به درخواست رژیم برای نامگذاری تروریستی سازمان مجاهدین خلق ایران تن دادند و فعالیتهای آن را به شدت محدود کردند. از نظر مردم ایران این اقدامی بود نه فقط علیه یک سازمان سیاسی بلکه علیه مقاومت مردم ایران برای آزادی و در جهت خدمت به رژیم آخوندی. هدایت یک کارزار عظیم جهانی برای خروج نام مجاهدین از لیستهای تروریستی در اروپا و آمریکا و افشای بند و بستهای پنهانی برای مماشات با رژیم آخوندی، صحنه دیگری از مبارزات مریم رجوی است. حاصل این مبارزات خروج نام مجاهدین از لیست سازمانهای ممنوعه در انگلستان در سال۱۳۸۷، از لیست تروریستی اتحادیه اروپا در سال ۱۳۸۸، رفع اتهام تروریستی در پرونده ۱۷ژوئن توسط قاضی تحقیق ارشد فرانسه و لغو برچسب تروریستی در آمریکا در مهرماه سال۱۳۹۱بود.
کارزار بینالمللی دفاع از اعضای مجاهدین در اشرف و لیبرتی
در سال ۱۳۸۸دولت آمریکا حفاظت و امنیت بیش از ۳۰۰۰تن از اعضای مقاومت در اشرف در عراق را به دولت این کشور منتقل کرد. به دستور خامنهای، نیروهای مالکی در مرداد ۱۳۸۸و متعاقبا در فروردین ۱۳۹۰و شهریور۱۳۹۲ اشرف را مورد حمله قرار دادند که بیش از صد نفر شهید و بیش از هزار تن مجروح شدند. متعاقبا مجاهدان اشرف، تحت نظارت مللمتحد به کمپ لیبرتی منتقل شدند که در آنجا نیز چندین بار مورد حملات موشکی قرار گرفتند و دهها نفر دیگر شهید و تعداد بیشتری مجروح شدند. هدف رژیم آخوندی و عوامل دستنشانده آن در عراق، نابودی کلیه اعضای مقاومت بود.
مریم رجوی یک کارزار بینالمللی در دفاع از اعضای مجاهدین در اشرف و لیبرتی را هدایت کرد که از جمله منجر به صدور صدها بیانیه از سوی سازمانهای مدافع حقوقبشر، گزارشها و بیانیههای متعدد از سوی ارگانهای وابسته به سازمانملل، بیانیههای هزاران پارلمانتر در سراسر جهان و همچنین تصویب قطعنامههایی در پارلمانها و مجامع بینالمللی گردید. تلاشها در آمریکا منجر به تصویب قانونی در دفاع از امنیت مجاهدان لیبرتی در سال ۱۳۹۴ شد.
در نتیجه همین تلاشها وکارزارهای بیوقفه سیاسی و بینالمللی، نهایتا انتقال امن جمعی و سازمانی مجاهدان اشرفی از عراق به آلبانی و سایر کشورهای اروپایی در تاریخ ۱۶شهریور۱۳۹۴ با موفقیت به پایان رسید و توطئهها و طرحهای رژیم آخوندی برای نابودی و متلاشیکردن مجاهدین درهم شکست.
جنبش دادخواهی قتل عام شدگان سال ۶۷
مریم رجوی در مرداد سال ۱۳۹۵، طی فراخوانی به مردم ایران و اعضا و هواداران مقاومت، جنبش دادخواهی شهیدان قتلعام سال ۶۷ را اعلام کرد. از جمله خواستهای جنبش دادخواهی: محاکمه تمامی آمران و عاملان قتلعام ۶۷، انتشار اسامی و مشخصات و محل دفن کلیه قتلعامشدگان و افشای هویت یک به یک تصمیم گیرندگان و مجریان این کشتار بود. جنبش دادخواهی، به سرعت در داخل و خارج ایران گسترده شد و موضوع قتلعام زندانیان سیاسی را بعد از ۲۸سال به موضوع روز جامعه ایران در مقابل رژیم تبدیل کرد. این جنبش سران رژیم را وادار ساخت سه دهه سکوت را بشکنند و در مورد این جنایت بزرگ موضعگیری کنند. استقبال خانوادههای شهیدان و تلاشهای آنان در انتشار اسامی شهیدان و اسناد و مدارک این جنایت موج گسترده یی در داخل ایران برانگیخت. در سطح بینالمللی نیز، برگزاری جلسات متعدد از سوی مقاومت ایران و حقوقدانان، محکومیتهای بینالمللی این جنایت بزرگ و فراخون برای به محاکمه کشاندن مسئولان قتلعام را در پی داشت.
کارزار علیه کرونا
از آغاز شیوع کرونا در ایران، مقاومت ایران، سیاست پنهانکاری رژیم در مورد آمار و ارقام و شیوع کرونا در ایران افشا کرد. مریم رجوی در کنفرانسهای متعدد به افشای عملکرد رژیم ولایت فقیه پرداخت. از جمله در فروردین۱۴۰۰ در اجلاس میان دوره یی شورای ملی مقاومت ایران گفت: اگر سیاست ضدبشری رژیم نبود این تعداد میتوانست بسیار کمتر باشد. کما این که وضعیت میلیونها نفری که شغلشان را ازدست دادهاند و میلیونها نفری که به فقر و ناداری دچار شدهاند، قابل اجتناب بود.
اما رژیم راه گسترش بیماری را در شهرهای ایران باز گذاشت، از اقدامهای اساسی برای مهار بیماری طفره رفت، و حاضر نشد اندکی از ثروت هزار میلیارد دلاری بنیادهای خامنهای را برای مقابله با این بیماری هزینه کند. خامنهای از واردات واکسن جلوگیری کرد.
سخنرانی در اجلاس میاندورهای شورای ملی مقاومت ایران -۱۵فروردین ۱۴۰۰
کنفرانسهای بینالمللی
مریم رجوی در ۳دهه گذشته در صدها کنفرانس بینالمللی، اروپایی و عربی شرکت و سخنرانی کرده و با بسیاری از رهبران و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و مذهبی دیدار کرده است.
از جمله:
• پارلمان نروژ – ۱۷ آبان۱۳۸۵
• شرکت در اجلاس گروه ای پی پی در پارلمان اروپا – دسامبر۲۰۰۶
دیدارها
• ملک حسین پادشاه فقید اردن – سپتامبر ۱۹۹۴
• دیدار با فرانسوا اولاند، رهبر حزب سوسیالیست فرانسه – تیرماه ۱۳۸۲
• دیدار با جرج صبرا، عضو ائتلاف ملی و از رهبران حزب خلق دمکراتیک سوریه با مریم رجوی در اورسوراواز مقر شورای ملی مقاومت در شمال پاریس – ۲۳ اردیبهشت۱۳۹۵ • دیدار با یک هیأت عالیرتبه از سنای ایالات متحده، مرکب از سناتور روی بلانت نایب رئیس کنفرانس جمهوریخواهان در سنا، عضو کمیتههای تخصیص بودجه، اطلاعات، قوانین و اداری، بازرگانی، علوم و ترابری؛ سناتور جان کورنین ناظم اکثریت سنا عضو کمیتههای قضایی، اطلاعات و مالی و سناتور تام تیلیس عضو کمیتههای قوای مسلح، قضایی، بانکداری، امور مسکن و شهری، و امور بازنشستگان ارتش درمقر مجاهدین در تیرانا – ۲۰مرداد ۱۳۹۶ • دیدار با هیاتی از نمایندگان کنگره آمریکا، دینا روهرا باکر، نماینده از ایالت کالیفرنیا و رئیس زیرکمیته اروپا، اروپا-آسیا و تهدیدات ظهوریابنده و قاضی تد پو، نماینده از ایالت تگزاس و رئیس زیرکمیته ضدتروریسم، منع گسترش تسلیحات اتمی و تجارت – ۵اسفند ۱۳۹۶ • دیدار با ژنرال جیمز جونز، اولین مشاور امنیت ملی پرزیدنت باراک اوباما و فرمانده عالی پیشین نیروهای متفقین در اروپا (ناتو) – ۲۶آبان ۱۳۹۸ سوء قصدهای نافرجام: رژیم هراسان متقابلاً ضربه میزند
در طول ۳دهه گذشته مریم رجوی بارها هدف توطئههای شوم تروریستی رژیم آخوندی بوده است.
از جمله:
• در سال ۱۳۷۵رژیم آخوندی در صدد بود که محل اقامت خانم رجوی در اورسوراواز فرانسه را با خمپاره ۳۲۰میلیمتری که به همین منظور ساخته شده بود، هدف قرار دهد. این خمپارهانداز در بندرآنتورپ بلژیک کشف و ضبط شد.
• در فروردین ۱۳۹۷ رژیم آخوندی یک بمبگذاری بزرگ در گردهمایی نوروزی مجاهدین، جایی که خانم رجوی قرار بود سخنرانی کند طراحی کرد که در آخرین لحظات کشف و خنثی شد. سفیر رژیم و ۳دیپلومات آن بعدا از کشور آلبانی اخراج شدند. • بمبگذاری در گردهمایی سالانه شورای ملی مقاومت در ۹تیر ۱۳۹۷ در ویلپنت، حومه پاریس بود که سخنرانی اصلی برنامه خانم رجوی بود. ساعتی قبل از اقدام، بمبگذاران دستگیر شده و بمب خنثی شد. متعاقبا در ۱۰تیر ۱۳۹۷، یک دیپلومات ارشد رژیم ایران، اسدالله اسدی دستگیر شد. او مواد انفجاری را به مزدوران وزارت اطلاعات تحویل داده بود. این دیپلمات تروریست به ۲۰سال حبس و سه همدست مزدورش به ۱۵تا ۱۸سال زندان محکوم شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر