زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

زن مقاومت آزادی پیشتازان راه رهائی خلق ومیهن

۱۳۹۴ مرداد ۴, یکشنبه

خميني جام زهر آتش بس را سر كشيد - زندانيان سياسي را قتل عام كرد - محاکمه و اعدام‌های مرداد

ماه مرداد، ماه محاکمه و اعدام اعضای سازمان مجاهدین خلق بود.
 محاکمه و اعدامهای مرداد - صحبت رفسنجاني واردبيلي


اینها که محاکمه ندارند، حکمش معلوم، موضوعش هم معلوم است و جزایش نیز معلوم می باشد.

به دستور روحالله خمینی برای محاکمه کمیسیونی متشکل از نماينده وزیر اطلاعات، قاضی شرع و دادستان ایجاد شده بود. راس این گروه فردی به نام حسینعلی نیری بود. آنها دو بار در هفته با هلیکوپتر بین زندان گوهردشت و زندان اوین رفت و آمد میکردند. این گروه را اپوزیسیون «کمیسیون مرگ» مینامد و نیز نزد آنان به «کمیسیون هوابرد مرگ» هم معروف است.

از روز شنبه ٨ مرداد کميسيونی به سرپرستی “نيری” در ساختمان دادگاه واقع در طبقه اول زندان گوهردشت مستقر می گردد و کشتار را با “محاکمه مجدد” مجاهدين، آنهم از زنان مجاهد آغاز می کند. بنا به گزارشهای متعدد شاهدان واقعه و تمام گزارشهای سازمانهای اپوزیسیون از این واقعه، ابتدا از هر یک از مجاهدین گرایش سیاسیشان سئوال میشود و اگر کسی میگفت “مجاهدین” در جا به اعدام محکوم میشد(زیرا جمهوری اسلامی مجاهدین را با نام منافقین میشناسد و نفس ذکر نام مجاهدین به معنی موافقت با آنان و “پافشاری بر نفاق” گرفته شده است). کسانی که پاسخ داده بودند “منافقین” با سئوالهای دیگری روبرو میشدند.
“آيا حاضريد در مصاحبه تلويزيونی منافقين را محکوم کنيد؟”، “آيا حاضريد طناب دار را به گردن يک عضو فعال منافقين بيندازيد؟”، ” آيا حاضريد ميدان های مين گذاری شده را برای ارتش اسلام پاکسازی کنيد؟” و پاسخ منفی به هر يک از اين سؤالات به معنی محکومیت به اعدام بود.
همین پروسه چندروز زودتر در اوین نیز شروع شده بود. به روایت آبراهامیان: “در گوهردشت، زندانيان مى توانستند چهره بازجويان خود را ببينند ولى در اوين آنها را با چشم بسته به بازجويى مى بردند.”
یرواند آبراهامیان پروسه ی اجرای حکم اعدام مجاهدین را اینگونه توصیف میکند:”کسانی که پاسخهاى نامساعد مى دادند، يا حاضر به زبان آوردن “منافقين” نبودند، بيدرنگ به اتاق ويژه اى هدايت مى شدند. در آنجا انگشترها و عينکهايشان ضبط و به آنها گفته مى شد که وصيت نامه نهايى خود را بنويسند. آنگاه آنها را به سوى چوبه هاى دار که پنهانى، هم در تالار سخنرانى گوهردشت و هم در حسينيه اوين برپا شده بود مى بردند و در گروه هاى ۶ نفرى به دار مى آويختند. جان کندن بعضى از آنها تا ١۵ دقيقه به طول مى انجاميد چون به جاى اين که دريچه اى پنهانى از زير پايشان در رود و به پايين بيفتد به همان شيوه قديمى حلق آويز مى شدند. پس از گذشت چند روز، مأموران اعدام که بيش از حد خسته شده بودند تقاضا کردند که محکومين تيرباران شوند ولى با اين تقاضا، به اين عنوان که طبق حکم شرع مرتدين و دشمنان خدا بايد حلق آويز شوند مخالفت به عمل آمد. البته اين بهانه اى بيش نبود. چون طى يک دهه محکومين به “فساد فى الارض” به وسيله جوخه هاى آتش اعدام شده بودند. دليل اصلى استفاده از طناب حفظ سکوت و پنهانکارى کامل، هم در قبال دنياى خارج و هم در برابر بخشهاى ديگر همان زندان بود. به چپ گرايان گفته شد که مجاهدين به زندان هاى ديگر انتقال يافته اند، اما بعضى از زندانيان با مشاهده کاميون هاى مجهز به سردخانه و پاسداران ماسک به صورت که به آمفى تئاتر رفت و آمد داشتند جريانات مشکوکى را حدس زدند. با وجود اين آنها نمى دانستند که علت استفاده از ماسک توسط پاسداران اين است که دستگاه هاى “فريزر” در مرده شويخانه زندان از کار افتاده است. يکى از پاسداران ادعا کرد که آنها “فقط مشغول تميز کردن سلول ها هستند.”
آبراهامیان همچنین در شرح وسعت این اعدامها میگوید:”زنى از گروه هاى چپ گرا مى نويسد که هيچ يک از ۵٠ مجاهدى که با او در يک بخش زندانى بودند به بندهاى خود بازنگشتند. به نوشته مردى متعلق به همان گرايش، ١٩۵ تن از ٢٠٠ مجاهدى که در يکى از بخشهاى زندان گوهردشت نگهدارى مى شدند بازنگشتند. گزارش ديگرى حاکى است که حجت الاسلام نيرى مصمم بود حداکثر صدمه را (به مخالفان سياسى) وارد کند. در حالی که اشراقى با حالتى نه چندان قاطع سعى داشت راه اعتدال بپيمايد.”

هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود مینویسد «با آقای موسوی اردبیلی درباره مطالب خطبه های جمعه (۱۴ مرداد) مذاکره کردیم.» در این روز (یک هفته بعد از شروع اعدامها) موسوی اردبیلی در نماز جمعه گفت: «جمع کثیری از ایران رفته اند و آنجا[عراق] برای خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست کرده اند. یک جمعی هم در ایران در زندان ها هستند… مردم بر علیه اینها آن چنان آتشی هستند، قوه قضایی در فشار بسیار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه می کنید؟ اینها که محاکمه ندارند، حکمش معلوم، موضوعش هم معلوم است و جزایش نیز معلوم می باشد. قوه قضایی در فشار است که اینها چرا محاکمه می شوند، قوه قضایی در فشار است که چرا تمام اینها اعدام نمی شوند و یک دسته شان زندانی می شوند (شعار:”منافق زندانی اعدام باید گردد” از سوی نمازگزاران)»
شهروند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر