درپایگاه مجاهدین در تهران چه میگذشت
یکی از مجاهدان مسئول پروژه پرواز گفت:
«آنشب موسی خیابانی ملتهب و بیقرار، در یکی از پایگاههای مرکزی سازمان در تهران، مدام در طول اتاق قدم میزد و مرتب تکرار میکرد: خدایا جواب مردم را چه بدهیم؟ اگر خدای نکرده اتفاقی بیفتد، جواب مردم را چه بدهیم؟ هیچکس تا آنزمان موسی را اینچنین نگران و ملتهب ندیده بود. او که از بسیاری کورانهای نفسگیر و حوادث خونبار و خطیر، با صلابتی شگرف عبورکرده و بهمثابهی لنگر تشکیلاتی مجاهدین به سایرین نیز آرامش و اطمینان قلب میبخشید.
«آنشب موسی خیابانی ملتهب و بیقرار، در یکی از پایگاههای مرکزی سازمان در تهران، مدام در طول اتاق قدم میزد و مرتب تکرار میکرد: خدایا جواب مردم را چه بدهیم؟ اگر خدای نکرده اتفاقی بیفتد، جواب مردم را چه بدهیم؟ هیچکس تا آنزمان موسی را اینچنین نگران و ملتهب ندیده بود. او که از بسیاری کورانهای نفسگیر و حوادث خونبار و خطیر، با صلابتی شگرف عبورکرده و بهمثابهی لنگر تشکیلاتی مجاهدین به سایرین نیز آرامش و اطمینان قلب میبخشید.
کمی آن سوتر شهید اشرف رجوی نیز، ساکت، اما ملتهب و مضطرب، گوش بهزنگ تلفنی داشت که قرار بود، بهصدا درآمده و خبری بدهد».
راستی که ساعتها و لحظات طاقتفرسایی بود.
گرانبهاترین سرمایه جنبش و انقلاب، یعنی مسعود، میبایستی از دروازه یک خطر
بسیار بزرگ عبور میکرد.
او از قلب پایگاه یکم شکاری در فرودگاه مهرآباد
تهران، با یک هواپیمای نظامی بوئینگ 747 بهپرواز درآمده و قرار بود خروج
سلامت او از محدوده هوایی ایران و نیز عبور سلامت تا مقصد نهایی بهاطلاع
پایگاه فرماندهی رسانده شود، اما ساعتهای طولانی میگذشت و هنوز هیچ خبری
نبود. تااینکه سرانجام پس از یک انتظار نفسگیر، زنگ پایگاه بهصدا درآمد و
خبر شعفانگیز استقرار رهبر مقاومت مسعود رجوی درپاریس و شروع کنفرانس
مطبوعاتی وی را اطلاع داد. درپاریس، چرخهای بزرگترین پراتیک سیاسی مقاومت،
یعنی شکل دادن یگانه آلترناتیو دموکراتیک (شورای ملی مقاومت ایران)،
برگزاری و اداره اجلاسیههای شورا و تصمیمگیریهای مهم آن و نیز افشای
گسترده رژیم نامشروع خمینی آغازشده بود.
سرهنگمعزی
میگوید: «هرچه زمان بیشتری از این پرواز میگذرد، ضرورت آن بیشتر آشکار
میشود و بهتر فهمیده میشود که از این طریق چه ضربهیی بهکمر رژیم خورد.
امیدوارم، درآیندهیی نهچندان دور بتوانم امانت بزرگ مردم ایران را که
بهسلامت بهپاریس رساندم، دوباره بهایران و بهآغوش خلق برگردانم تا
امانت، سالم بهدست صاحبان آن برسد».
امروز،
بیستو پنج سال پس از آن پرواز خطیر، مردم ایران بارها و بارها شاهد گذر
این مقاومت از میدانهای بزرگ خطر و آزمایش بودهاند. مقاومتی که بارها در
دل آتش فرورفت و باز سرفرازانه از آن بیرون آمد. مقاومتی که همواره نیز بر
آمادگی خود برای هرگونه فداکاری و وفا برای رساندن مردم ایران به آزادی و
برپا کردن ایرانی آزاد و آباد و دموکراتیک، در صلح و همزیستی مسالمتآمیز
تأکید کرده است. با اینچنین آمادگی برای عبور از دریاهای رنج است که یقین
هر ایرانی به پیروزی این مقاومت و برقراری آزادی در ایران عزیز به یقین
مبدل میگردد. بهجاست که در بیستوپنجمین سالگرد آن پرواز بزرگ، از پرسنل
دلیر نیروی هوایی و شهیدان گرانقدری که توسط رژیم ددمنش و در انتقامجویی
خمینی از مقاومت ایران بهشهادت رسیدند تقدیر کنیم، به روان پاک این
شهیدان آزادی درود بفرستیم و تأکید کنیم که آن شهیدان بزرگوار دین بزرگی
بهگردن ملت و آینده ایران دارند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر