فضل الله نوري
جرثومه جهل وخرافه وابستگي وخيانت مرشد خميني
به سزاي اتوديناميك اعمال خيانت بارش نسبت به خلق وجنبش مشروطه رسيدوبدار مجزات آويخته شد
جنگ بین مشروطهخواهان و مستبدین با فتح تهران توسط قوای بختیاری و مجاهدین گیلانی پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد بر تخت سلطنت تکیه زد. به شیخ فضلالله پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت روس پناهنده شود، اما وی نپذیرفت. اینچنین بود که خانه شیخ فضلالله نوری در روز ۸ مردادماه توسط گروهی از مشروطهخواهان محاصره شد. وی را سه روز در کاخ گلستان در بازداشت نگاه داشتند و سرانجام در روز ۱۱ مرداد ماه پس از محاکمهای کوتاه توسط شیخ ابراهیم زنجانی، شیخ فضلالله نوری را برای اجرای حکم اعدام به میدان توپخانه بردند و یپرم خان ارمنی که ریاست نظمیه را به عهده داشت حکم را به اجرا درآورد و شیخ به دار آویخته شد.
حرفهاي يك شاهد
نگاه ميكنم. ميبينم پيرمردي از دار آويزان است. پيرمردي كه در كنارم ايستاده، احساسات خود را با لحن غيظآلودي بر زبان ميآورد.ميگويد: «بدبخت، خلقاله را به كشتن دادي، حالا بنگر چه بلائي به سر خودت آوردي؟»(32)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر