۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

دستم بگرفت و پا به ‌پا برد...ناظم محمدی از رزمگاه ليبرتي

ناظم محمدی از رزمگاه ليبرتي
  لینک به منبع بهای آزادی
 
به‌خاطر پر کشیدن مادر مجاهد ”داعی الاسلام
 سلام و رحمت خدا به روح پرفتوح مادر ”داعی“ مجاهد
 روحش شاد و قرین رحمت و محشور با زینب کبری علیها سلام
 در ادبیات و جامعه شناسی ملتها و اقوام و کشورهای مختلف کمتر واژه‌ای است که مانند کلمه ”مادر“ از قداست و احترام برخوردار باشد.
این واژه به‌راستی مقدس و ستایش‌انگیز است.
 اما؛ وقتی که به کلمه مادر پسوند ”مجاهد“ نیز اضافه شود قداست و احترام آن را به اضعاف بیشتر می‌کند.
بسیار دوست داشتنی‌تر می‌شود و هر انسانی را به احترام و ستایش وامی دارد.
حال اگر این مادر عزیز، مادر مجاهدی باشد که در همه سختیها و فراز و نشیبها مشوقمان بوده و به مجاهدت و پایداری بیشتر و تحمل و استقامت بیشتر سختی‌ها و ابتلائات رهنمودمان داده باشد، برایمان جایگاهی بسا فراتر و والاتر پیدا می‌کند.
مصداق تمام‌عیار این مادر مجاهد، مادر «داعی» است که عزم فرزندانش را جزم‌تر نمود و صیقل زد و از فرزندان و همه زنان و مردانی که می‌شناخت خواست که در راه شوند و نقشه مسیر مجاهدی و مجاهدت را انتخاب کنند و برای خود و خلق محبوبشان مسیری آرمانی رقم بزنند. همان گامی که خودش برداشت و تا لحظه آخر بر آن ثابت قدم ماند. او مادر مجاهدی بود که مجاهدت را انتخاب و در سراسر زندگیش مجاهد جنگید و نهایتاً مادری مجاهد جان به جان آفرین تسلیم نمود و جاودانه شد و پرونده زندگی در این دنیا را این‌چنین مهر و مختومه کرد. چه زیبا انتخاب کرد و چه نیکو و پسندیده استمرار بخشید و چه زیباتر به سرانجام رساند.
 شاهد و گواه این حیات و زندگی سراسر افتخار؛ مراسم وداع با مادر «داعی» در مزار بهشت زهرا است. همآنجایی که استاد محمد ملکی، اولین رئیس  دانشگاه تهران  بعد از سقوط شاه خائن، رشته سخن به‌دست گرفت و به‌عنوان صاحب عزا از مادر «داعی» سخن گفت و او را زینب زمان نامید و به تبعیت از او در اقتدا به پیشوای تاریخی مجاهدان، حضرت حسین ابن علی علیه‌السلام، بانگ هیهات منا الذله سر داد.
 در همین مراسم بزرگداشت و وداع؛ استاد محمد ملکی به دیوان و ددان و مأموران وزارت بدنام اطلاعات آخوندهای هرزه و فاسد گفت: ”حرفهای من را گوش کنند و ضبط کنند آنهایی که مأمور این کار هستند.
بله من با صدای بلند می‌گویم تو زینب گونه زیستی و زینب زمان خودت بودی.
مثل هزاران مثل تو.
مثل مادر دشتی که دو سه روز قبل از تو رفت.
رفت آنجا را برای تو آماده کند... “
 استاد عزیز چه زیبا پنجاه سال مبازره و مجاهدت بی‌امان برای آزادی را با زندگی سراسر جهاد مادر ”داعی“ گره زد و از بقیه مادران مجاهد و زینبهای زمان، از جمله مادر دشتی قهرمان، به نیکی یاد نمود و یادشان را گرامی داشت.
روح همه مادران مجاهد، که به دیار ملکوت اعلی شتافتند، شاد و با شهیدان عاشورا قرین و محشور باد.
 مادر داعی بدرود
 مادر دشتی بدرود
 مادر قوامی بدرود
 همه مادران مجاهد به شما باد درود به شما باد سلام...
 ما فرزندانتان در جای جای میهن و جهان هر کجا که باشیم راه زینبی و حسینی را آنطور که به ما آموخته‌اید ادامه می‌دهیم.
این تعهدیست تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس. هیهات منا الذله...
 ناظم محمدی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر