۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

پیوند مردم با مجاهدین در میهنم ایران

مطالب مرتبط لینک به منبع
سخنان آقای فرزاد مددزاده در آستانه روز جهانی حقوق بشر در کنفرانس «متحد علیه بنیادگرایی اسلامی، نقش مقاومت ایران» در 8 دسامبر 2015 در اورسوآز
به نام خدا و به نام آزادی، با سلام و درودهای فراوان خدمت خواهر مریم و برادر مسعود عزیز و با سلام به میهمانان عزیز و دوستداران مقاومت ایران جناب آقای لیبرمن و آقای ویدال کوادراس.
با سلام و درودهای فراوان به شیر زنان و کوهمردان در رزمگاه لیبرتی. با سلام و درود به شما یاران مقاومت ایران و شما اشرف نشان‌ها. با سلام و درودهای فراوان بر زندانیان مقاوم و مجاهد. و با درود بر تمامی شهیدان راه آزادی بخصوص 24 شهید حمله اخیر موشکی لیبرتی، فرمانده حسین و یارانش.
من فرزاد مدد زاده، 30 سال سن دارم و به‌تازگی از ایران خارج‌شده‌ام. من از فوریه سال 2009 تا فوریه 2014 به مدت 5 سال در زندان‌های رژیم جنایتکار آخوندی زندانی بودم. زمانی که دستگیر شدم به بند مخوف 209 در زندان اوین منتقل شدم و 6 ماه در 2 نوبت در انفرادی بودم جایی که از هیچ جا و هیچ‌کس خبر نداری و تنها چیزی که در انتظار توست اتاق‌های شکنجه و بازجویی است. انفرادی جایی که هرروز به تو می‌گویند اعدام می‌شوی و تو هر شب با این فکر به خواب می‌روی که فردا شب زنده‌ای یا نه؟ انفرادی جایی که هرلحظه منتظر اتاق‌های شکنجه و بازجویی هستی و معلوم نیست که از این اتاق‌ها سالم بیرون بیایی و یا مثل شهید ستار بهشتی زیر شکنجه مأموران وزارت اطلاعات کشته شوی. قبل از هر چیز می‌خواهم 16 آذر، روز دانشجو، را به همه دانشجویان بخصوص دانشجویان زندانی تبریک بگویم همان‌هایی که ذلت را نپذیرفتند و همانا در طول سالیان نگذاشتند رژیم آخوندی دانشگاه، این سنگر آزادی را به پادگان تبدیل کند. درود بر عزمتان.
اگر بخواهم در مورد زندان و شکنجه‌های قرون‌وسطایی رژیم آخوندی برایتان حرف بزنم بدون اغراق می‌توانم هفته‌ها و شاید ماه‌ها حرف بزنم ولی می‌خواهم در اینجا از آن روی زندان و شکنجه حرف بزنم در میهن اشغال‌شده ایران، همیشه زندان با کلمه مقدسی همراه بوده، کلمه مقدس مقاومت و پایداری. آری، زمانی که در زندان‌های اوین و گوهردشت بودم با قهرمانانی که توسط رژیم اعدام شدند چون: علی صارمی، جعفر کاظمی، محسن دگمه‌چی، محمدعلی حاج‌آقایی و منصور رادپور هم‌بند بودم و این‌ها مقاومت و پایداری را همان‌طور که همیشه خودشان می‌گفتند از رزمندگان آزادی در اشرف و لیبرتی آموختند و همیشه می‌گفتند الگوی ما برای ایستادگی در برابر رژیم جنایتکار آخوندی شیر زنان و کوه مردان مجاهد خلق بوده و هستند. درواقع اگر خلاصه بگویم مقاومت و پایداری مجاهدان در لیبرتی الگویی برای مقاومت و ایستادگی در داخل ایران بخصوص داخل زندان‌های رژیم آخوندی است. مقاومت در برابر پلیدترین رژیم تاریخ ایران. خواهران و برادران و یاران مقاومت، همچنان که گفتم از زندان و شکنجه در رژیم آخوندی می‌توان خیلی حرف زد و چندین برابر آن می‌توان از مقاومت و ایستادگی مردم ایران در برابر هیولای جنایتکار رژیم آخوندی. ولی در اینجا می‌خواهم برایتان از پیوند مردم و مجاهدین و مقاومت ایران بگویم. در میهن اشغال‌شده ایران ممنوع‌ترین کلمه، کلمه مجاهد خلق است به‌طوری‌که به زبان آوردن این اسم هزینه و تاوان سنگینی دارد. ولی مردم ایران بخصوص جوانان با پرداختن هزینه سنگین، این اسم را زنده نگه‌داشته‌اند. سازمان مجاهدین خلق به دلیل صداقت و پاکی و فدای حداکثر و به دلیل سازمان‌دهی‌شان با قلب‌ها پیوند خورده‌اند طوری که رژیم به هر کاری دست می‌زند نمی‌تواند آن‌ها را نابود کند، چون مجاهدین نابودشدنی نیستند بلکه با فدا و صداقتشان هرروز تکثیر می‌شوند، در اینجا می‌خواهم خاطره‌ای برایتان از زندان بگویم. زمانی که دربند مخوف 209 در زندان اوین بودم بعد از شروع قیام‌های سال 2009 بازجو مرا به اتاق بازجویی برد و گفت باید یک مصاحبه تلویزیونی علیه مجاهدین انجام بدهی و هر چه می‌گوییم در آنجا بگویی و وقتی گفتم شما گفتید مجاهدین تمام شدند، نابود شدند، نیستند. حالا چه شده که یاد مجاهدین افتاده‌ای، گفت ما این حرف‌ها را برای مردم عادی می‌گوییم ولی خودمان که احمق نیستیم میدانیم هستند به‌طوری‌که اگر رهبری و هدایت این تظاهرات را به عهده نمی‌گرفتند اصلاً تظاهراتی نبود.
هر وقت در اشرف و آور شعار و حرفی می‌زنند 24 ساعت طول نمی‌کشد که در تجمعات و تظاهرات در تهران و شهرهای مختلف همان شعار و حرف گفته می‌شود. البته توجه داشته باشید این حرف بازجوی وزارت اطلاعات و مال 7 سال پیش است حالا باید دید که مجاهدین و مقاومت ایران در کجا هستند و چطور تکثیرشده‌اند به‌طوری‌که امروز دیگر مردم و جوانان بااینکه می‌دانند هزینه و تاوان سنگینی دارد در خیابان‌های تهران و جلو زندان اوین به‌صورت آشکارا، حمله وحشیانه به لیبرتی را محکوم می‌کنند. 
هم‌وطنان و یاران مقاومت،
 در اینجا جمع شده‌ایم برای گرامیداشت روز جهانی حقوق بشر. ولی متأسفانه در ایران عزیزمان چیزی به نام حقوق بشر وجود ندارد و این‌یکی از مواردی است که توسط آخوندهای حاکم بر ایران به حراج رفته است. و دولت‌های غربی نیز چشم به این‌همه جنایت و اعدام بسته‌اند. از اعدام‌های دهه 60، بخصوص قتل‌عام 30 هزار زندانی سیاسی در سال 1367 تا همین امروز که آخوند به‌اصطلاح مدره‌ای! به نام حسن روحانی سرکار است روزانه ادامه دارد فقط در 2 سال این آخوند روحانی بیش از 2000 اعدام انجام‌شده یعنی هر 8 ساعت یک اعدام ولی متأسفانه دولت‌های غربی چشمشان را بسته‌اند و در مورد اعدام و شکنجه هیچ حرفی نمی‌زنند درحالی‌که باید این رژیم را به خاطر این‌همه جنایات در دادگاه‌های بین‌المللی به محاکمه بکشانند. من از دولت‌های غربی می‌خواهم هر نوع معامله با رژیم ایران را به لغو اعدام و بهبود اوضاع حقوق بشر در ایران منوط بکنند. مردم ایران حمایت شما نمایندگان واقعی مردم غرب را می‌بینند و به خود می‌بالند که شما در کنار مردم و مقاومت مردم ایران ایستاده‌اند. بگذارید از همین‌جا به خاطر همین حمایت‌ها و پشتیبانی‌های شما از مردم و مقاومت ایران از طرف مردم بخصوص جوانان از شما تشکر و قدردانی بکنم. 
سخن آخر. مردم ایران با اتکا به مقاومت سازمان‌یافته خود این رژیم جنایتکار آخوندی را سرنگون خواهند کرد. روزی در سرتاسر ایران سرود رهایی سر خواهند داد 
روزی این‌همه رنج و شکنجه و اعدام، فرزندی خواهد زاد، فرزندی به نام آزادی.

به امید آزادی ایران‌زمین که دور نیست، متشکرم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر