واشينگتن تايمز 30مارس 2016 ـ 11فروردين 1395
محمد محدثين مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران
حملات بي رحمانه فرودگاه و ايستگاه مترو در بروكسل 35نفر را كشت و صدها نفر را مجروح كرد كه با هر معياري جنايتي عليه بشريت بود.
مجددا آنها همان سوالي را كه جامعه جهاني بعد از 11سپتامبر 2001 بود را مطرح ميكنند: چگونه به تروريسمي كه بنام اسلام اجرا ميشود بايد پاسخ داد؟
پاسخ صحيح بصورت مؤثر ميتواند به رشد خشونت افراط گرايي اسلامي پايان بخشد. جواب غلط به تهديدهاي حتي بزرگتر منتهي خواهد شد.
من در كتابم در سال 1993 بنام ”بنيادگرايي اسلامي, تهديد جديد جهاني ”استدلال كردم كه اگرچه ريشه هاي نظري اين پديده شيطاني به دهه هاي اول اسلام بازميگردد, اما اين بعد از تاسيس حكومت مذهبي ايران بود كه بنيادگرايي اسلامي تبديل به تهديد جهاني شد كه امروز آنرا داريم. درحاليكه اختلافات پايه اي شيعه و سني خيلي كم شده است, آنها يك هدف مشترك اصلي دارند, كه آن ايجاد يك ”حكومت اسلامي ”براي جاري كردن ”قانون شريعت ”ميباشد.
من همچنين در كتابم استدلال كردم كه فقط اسلام دمكراتيك است كه نهايتا تفسير بنيادگرايانه را به چالش ميكشد.
در آن زمان كتاب من بعنوان يك غلو توسط يك مخالف رژيم ايران قلمداد شد. بعد از حملات تروريستي 11سپتامبر, جهان توحش و بيرحمي بنياد گرايي را ديد اما با اينحال ايالات متحده آمريكا كوركورانه به پيش رفت و با اشغال عراق يك اشتباه بزرگ استراتژيك را مرتكب شد.
متعاقب آن اشتباهي كه انجام شد, ايران توانست بر عراق سلطه پيدا كند. شرايطي كه تهران از آن بهره برداري كرد و خودش را بعنوان يك قدرت در حال رشد در خاورميانه نشان داد. چون تهران قلب بنيادگرايي است, زمينه كار براي ظهور و گسترش داعش بعنوان همتاي سني بنيادگرايي شيعه ايران ايجاد شد.
15سال بعد, اروپا در حال حل و فصل چيزيست كه ميتواند 11سپتامبر اروپا باشد. و تهران آزاد از سنگيني تحريمها و با خزانهاي كه با دهها ميليار دلار پول جديد سرشار ميشود ميخواهد مجددا اين فرصت را بچنگ آورد.
راه حل بنيادگرايي اسلامي اشتغال و همكاري با پدرخوانده آن در ايران نيست, بلكه كاملا برعكس است. و اين راه حل بايد شامل حمايت بيدرنگ براي سرنگوني رئيس جمهور سوريه, بشار اسد باشد. در نهايت, بي رحمي اسد و فرقه گرايي ايران كمك كنندگان اصلي به منظر اجتماعي است كه به داعش اجازه جذب سني هاي بيشتري را براي ايدئولوژي افراط گرايانه اش ميدهد. اين شرايط را حذف كنيد, ايدئولوژي داعش و تاكتيكهايش بسرعت فرو ميپاشند.
سال قبل, رئيس جمهور فرانسه فرانسوا اولاند گفت اگر آمريكا در دقيقه 90 در اوت 2013 از تنبيه آقاي اسد بخاطر حملات شيميايي اش عقب ننشسته بود, حمله تروريستي شارلي إبدو احتمالا هرگز اتفاق نميافتاد. شايد حمله 13نوامبر پاريس هم اتفاق نميافتاد. و اينك خون بيگناهان در بروكسل نميريخت.
آقاي اولاند به خال زد. غرب, بخصوص ايالات متحده, بجاي اينكه در جاي اشتباه بدنبال كمك بر عليه تهديداتي همچون داعش باشند, بايستي روي تلاش و اقدامات براي سرنگوني اسد متمركز شوند. تلاشها براي نبرد با داعش بدون سرنگوني آقاي اسد بيهوده است.
ولي فقيه رژيم ايران علي خامنه اي, عروسك عراقي او و بشار اسد, كه بر اساس برخي آمارها موجب كشته شدن 470هزار سوري و ناديده گرفتن و به انزوا كشاندن سني ها در عراق شده اند, زمين باروري را براي داعش خلق كرده اند كه رشد و رونق پيدا كند.
زير چشمان واشنگتن, بغداد و دمشق تبديل به زمينهاي كشتار براي نيروي قدس ايران و ميليشياهاي جنايتكارشان شده است. بدون يك جايگزين قابل اتكا, سني ها مجبور به انتخاب بين اين جانيان و داعش شده اند. جابجا كردن اسد و حاميان ايرانياش با دولتي كثرت گرا و مدره به مردم سني يك جايگزين واقعي ميدهد.
بياييد فراموش نكنيم كه ياري رسان اصل اسد, ملاهاي ايران, كه ضعيف شده اند و بعد از انتخابات پارلماني قلابي آسيب پذيرتر هستند مجبور بودند به آتش بس سوريه تن در دهند. يك اقدام قوي و محكم توسط ايالات متحده و متحدين اروپايي اش ميتواند آتش بس لرزان سوريه را حفظ كند و راهي را به سوي مذاكرات ژنو بگشايد. در غير اينصورت, اين آتش بس براي تهران اين فرصت را ايجاد ميكند كه بدنبال قتل عام ديگري از بيگناهان سوريه باشد.
هيچ شكي وجود ندارد كه بركناري آقاي اسد علامتي براي شروع يك استراتژي است كه نهايتا ميتواند به صلح منتهي به صلح براي تمامي مردم سوريه, عراق و ايران شود. اينكار همچنين يك تهديد جدي براي اروپا را از ميان برميدارد.
آمريكا و اروپا با يك تصميم تاريخي روبرو هستند. اگر اين دولتها يك راه حل اصيل را در بحرانهاي سوريه و عراق پيگيري كنند, خون قربانيان حملات وحشتناك بروكسل به هدر نخواهد رفت. هر روند ديگري توسط تاريخ با شدت مورد قضاوت قرار خواهد گرفت.
محمد محدثين رئيس كميته امور خارجي شوراي ملي مقاومت ايران ميباشد.