ابرازوحشت واعتراف دژخیم وزارت اطلاعات محمد جوادهاشمی نژاد از نفوز واعتلای روز افزون مجاهدین در داخل وخارج ایران
مجری:
اخیراً
احساس خطر از مجاهدین و اعتراف به آن در رسانههای رژیم بهطور چشمگیری
زیاد شده است، ازجمله یکی از مهرههای وزارت اطلاعات به نام هاشمی نژاد
دراینباره صحبت کرده و گفته است که «امروز سرخط بسیاری از حوادث که در
علیه نظام اتفاق میافتد مجاهدین
هستند» منظورش از این حرف چیست؟ و رژیم برای مقابله با آن میخواهد چکار
کند؟ این موضوع را با آقای مسعود امیرپناهی در میان گذاشتیم:
مسعود امیرپناهی:
اولاً فکر میکنم که بهتر از این نمیتوانست قدرت آلترناتیو
رژیم را نشان بدهد، بگذریم که وقتی وزارت اطلاعات به نقطه اعتراف میرسد
معنایش این است که موضوع در بین مردم خیلی مطرح هست چون آخوندها بخصوص در
بیان واقعیات مجاهدین اصلاً اهل ناپرهیزی نیستند ثانیاً اگر یک نگاهی به
تحولات یک سال گذشته بیندازیم میتوان فهمید که چرا رژیم بهرغم تمایلش
مجبور است که به این پیشروی اعتراف کند. مشخصاً شرایط جدید از روز گردهمایی
بزرگ امسال مقاومت در پاریس اوج تازهای گرفت بعدازآن در مردادماه با پیام
رئیسجمهور برگزیده مقاومت دادخواهی از خون شهیدان قتلعام۶۷ هم شتاب
گرفت. با فاصله کمی بعدازآن با افشای نوار منتظری که محصول همین جنبش
دادخواهی بود آنقدر این جنبش در جامعه پا درآورد که رژیم مجبور شد مرز
سرخهای خودش را هم رد کند و در بالاترین سطح حکومتی، سکوت ۲۸سالهاش را
بشکند و به دفاع از خمینی
بلند شود بدون اینکه جرئت کند متن فتوای خمینی را منتشر کند چون همه خوب
میدانند این فتوا را به هیچ طریق نمیتوان به اسلام نسبت داد؛ بنابراین
«سرخط حوادثی» که به آنها اشاره کردید واکنش رژیم در قبال همین پیشرفتهای
مقاومت است به همین دلیل است که در جلسه کرمان وزارت اطلاعات، هاشمی نژاد
سرکردة شعبه هابیلیان در وزارت مجبور شد روی برخی واقعیتها انگشت بگذارد
مثلاً میگوید: «(مجاهدین) میخواهند با شکل و موضوعات جدید به کشور ورود
کنند… درصحنه بینالمللی مدعی حقوق بشر شده و شکل جدید شبکه نفاق این است»
درواقع حرفش این است که مجاهدین مثل دو جام زهر قبلی که به خورد رژیم
دادند، این بار قصد دارند زهر حقوق بشر را هم به حلقوم رژیم بریزند در همین
رابطه در جای دیگری میگوید: «به نظر من در این خصوص کمکاریهایی صورت
گرفته است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانوادههای شهدای هفتم تیر، در
۲سال متوالی، به این موضوع و کمکاریها در این خصوص، اشاره کردند». پس
اولین کسی که از این شرایط بهشدت نگران است ولیفقیه است زیرا دست در کار
دارد. این مزدور بعد همین حرفش را بالغ میکند و میگوید: «درواقع باید
بگویم قشر جوان بیشتر مورد هدف [مجاهدین] قرار دارند؛ بنابراین باید کار در
این زمینه بهصورت گسترده و فراگیر صورت بگیرد.» درواقع به زبان آخوندی
دارد به پتانسیل انفجاری در میان نسل جوان و آگاه که البته اسم درستش انبار
باروت است اعتراف میکند اما اینکه رژیم این ضربات را از چشم چه کسی می
ببیند؟ در همین صحبتهایش به این سؤال هم خیلی واضح پاسخ داده: «چهره جدید
[مجاهدین] چهره یک زن است و… امروز داعیهدار حقوق بشر هستند… اگر یک یا دو
نسل خود را درنیابیم، دشمن این کار را خواهد کرد و در برخی از دانشگاهها
موضوعات موردنظر [مجاهدین] مطرح میشود.» مشخص است وقتی میگوید چهره
مجاهدین در چهره یک زن سمبلیزه شده درواقع اشارهاش به نفوذ ایدئولوژیکی
خانم مریم رجوی
بر روی نسل جوان ایران است البته وزارت بدنام، یک از هزار را هم نمیگوید
ولی مشخص است چقدر موضوع جدی بوده که مجبور شده به این واقعیت در علن
اعتراف کند ازآنجاکه دستش هم از مجاهدین کوتاه شده، تنها راه برایش پرداختن
به کارهایی مثل فیلمسازی، برگزاری نمایشگاه و بهکارگیری مأموران خودش
تحت عنوان خانواده و این قبیل کارهاست تا به این وسیله صورت خودش را با
سیلی سرخ نگه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر