آغاز شصتمین سال تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران مبارک باد

آغاز شصتمین سال تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران  مبارک باد

۱۴۰۳ شهریور ۲۸, چهارشنبه

لیبراسیون : انفجار پیجرهای حزب‌الله تحقیر رژیم ایران و آغاز چرخشی مهم در جنگ است

 لیبراسیون : انفجار پیجرهای حزب‌الله تحقیر رژیم ایران و آغاز چرخشی مهم در جنگ است



لیبراسیون روزنامۀ صبح پاریس در تحلیل انفجار همزمان هزاران پیجر حزب‌الله لبنان و اعضای سپاه پاسداران در سوریه از این عملیات غافلگیرانه و بی سابقه که به سرویس های اطلاعاتی اسرائیل نسبت داده شده به عنوان تحقیر حزب‌الله و رژیم ایران و آغاز چرخشی تعیین کننده در جنگ اسرائیل با حزب‌الله و پی آمدهای آن در منطقه یاد کرده است.

روزنامۀ صبح پاریس یادآوری کرده است که دوشنبه گذشته اسرائیل بازگشت ساکنان مرزهای شمال این کشور به خانه‌هایشان را از اهداف جنگی خود اعلام کرد و با این تصمیم کابینۀ امنیتی اسرائیل صریحاً عزم خود را برای آغاز حمله‌ای گسترده به لبنان به منظور دور کردن خطر حملات موشکی حزب‌الله از مرزهای شمالی اعلام نمود. یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، در ملاقات با فرستادۀ ویژه آمریکا، آموس هوخشتین، صریحاً گفت : اقدام نظامی علیه حزب‌الله تنها ضمانت بازگشت ساکنان شمال اسرائیل به خانه‌هایشان است.

لیبراسیون نوشته است که تنها حزب‌الله لبنان اعضای خود را به پیجرهای انفجاری مجهز نکرده بود. به نوشتۀ لیبراسیون برای گریز از شنود و ردیابی تلفن‌های همراه توسط اسرائیل، حکومت ایران استفاده از این پیجرها را قویاً به حزب الله توصیه و خود حزب‌الله نیز خریداری آنها را برعهده گرفته بود. علاوه بر اعضای حزب الله لبنان شماری از اعضای سپاه پاسداران نیز به همین پیجرهای مجهز بوده‌اند و انفجار همزمان آنها به مجروح شدن شماری از اعضای سپاه پاسداران در سوریه و لبنان از جمله سفیر جمهوری اسلامی و محافظ او در بیروت منجر شد. به نوشتۀ نیویورک تایمز در نتیجۀ انفجار یکی از این پیجرها سفیر تهران در لبنان، مجتبی امانی، دست‌کم یکی از چشمان خود را از دست داده است. 

حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان از انفجار پیجرهای اعضای این گروه وابسته به تهران به عنوان یک نقصان، یک گسل امنیتی بزرگ یاد کرده و بار دیگر انتقامی سخت از اسرائیل را وعده داده است. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی نیز این انفجارها را "اقدام تروریستی" و "کشتار جمعی شهروندان لبنان" توسط اسرائیل خوانده است. 

لیبراسیون در ادامه افزوده است که اسرائیل بار دیگر با عملیات دیروز خود حزب الله و رژیم ایران را تحقیر کرد. روزنامۀ فرانسوی در ادامه پرسیده است که با این وضع آیا رژیم ایران که هنوز انتقام خون اسماعیل هنیه را نگرفته همچنان دست روی دست خواهد گذاشت و "صبر راهبردی" را در پیش خواهد گرفت؟

انفجار پیجرهای حزب الله لبنان تاکنون به کشته شدن ده تن از اعضای این گروه نظامی و زخمی شدن ٢٨٠٠ تن دیگر از آنان منجر شده است. حال ٢٠٠ تن از زخمی شدگان نیز وخیم گزارش شده است.

روزنامۀ آمریکایی نیویورک تایمز به نقل از مقامات واشنگتن نوشته است که پیجرهای حزب الله را شرکت تایوانی "گُلد آپولو" تولید کرده و فروخته است و سرویس های اطلاعاتی اسرائیل موفق شده‌اند پیش از رسیدن آنها به لبنان مواد انفجاری کوچکی در کنار باطری‌های آنها کار بگذارند. برغم تکذیب شرکت تایوانی، مقامات آمریکایی به نشریۀ نیویورک تایمز گفته‌اند که سرویس های اطلاعاتی اسرائیل توانسته‌اند بمب‌های کار گذشته شده را دیروز سه شنبه هفدهم سپتامبر رأس ساعت پانزده و سی دقیقه به طور همزمان از راه دور منفجر کنند و به این ترتیب ضربۀ سنگین و بی سابقه‌ای به حزب‌الله لبنان وارد آورند.

یک منبع نزدیک به حزب‌الله لبنان به خبرگزاری فرانسه گفته است که پیجرهای منفجر شده بخشی از محموله‌ای است که حزب الله به تازگی وارد کرده بود.

فیگارو، روزنامۀ صبح پاریس، از انفجار همزمان این پیجرها به عنوان آخرین عملیات خیرکنندۀ سرویس های اطلاعاتی اسرائیل یاد کرده که توانستند در آستانۀ حمله‌ای گسترده به حزب الله در جنوب لبنان هزاران تن از اعضای این گروه را بدون شلیک یک گلوله خنثی کنند. با اقدام سرویس های اطلاعاتی اسرائیل، عملاً خود حزب‌الله صدها مادۀ انفجاری را در جیب اعضای خود قرار داد.ار اف ای

کنفرانس خبری پزشکیان، اذعان به بحرانهای فراگیر، لرزهٔ قیام در سرتاپای نظام آخوندی

 کنفرانس خبری پزشکیان، اذعان به بحرانهای فراگیر، لرزهٔ قیام در سرتاپای نظام آخوندی

پزشکیان
پزشکیان

کنفرانس خبری پزشکیان

اذعان به بحرانهای فراگیر

لرزهٔ قیام در سرتاپای نظام آخوندی

 

پزشکیان

ما در این وضعیت چه در انرژی چه در گاز

چه در برق چه در محیط‌زیست چه در پول

داریم به طرف فروپاشی می‌رویم

 

خیلی ناترازی‌هایی که داریم ایجاد می‌کنیم

و هر روز تویش داریم غرق می‌شویم

 

تلویزیون رژیم – ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

پزشکیان: اگر ما منابع رو نبینیم مصرف رو بالا ببریم قطعاً یک روزی نابود خواهیم شد، ما باید بین داشته‌هامون و اون نیازهایمان یک تعادلی ایجاد کنیم. الآن نشست زمین در تهران وحشتناک است از لحاظ محیط‌زیستی. آب‌های زیرزمینی دارند تمام می‌شوند، تمام سدهایی که کنار و دور و بر زدیم داریم با لوله می‌آوریم، تهران کافی است یک بار یک بارندگی کاهش پیدا کنه مشکل و بحران آب پیدا خواهیم کرد. . … باید ببینم که این روند، غیرقابل ادامه است، مثل خیلی ناترازی‌هایی که داریم ایجاد می‌کنیم و هر روز تویش داریم غرق می‌شویم، هی می‌گیم دست نزن صدا بلند می‌شه، خب بالاخره یک روز باید ما فکر کنیم که چی‌کار می‌خواهیم بکنیم ،اون روز نباید زمانی باشه که خیلی دیر شده باشه، اون روز باید زمانی باشه که همه چیز رو خراب نکرده باشیم که غیرقابل برگشت باشه. . … ما در این وضعیت چه در انرژی چه در گاز چه در برق چه در محیط‌زیست چه در پول داریم می‌رویم به طرف فروپاشی. . … کنار هم می‌آییم بر اساس چارچوب قانون، سیاست و قانون اون رهنمودهای مقام معظم رهبری عمل خواهیم کرد. . … ما باید کوتاه بیاییم زیر لوای به‌اصطلاح اعتقاد اسلام و رهنمود های مقام معظم رهبری بپذیریم اون چارچوب رو و عمل کنیم... ...

خبرنگار: آقای دکتر نان مجدد گران شد در حالی که هیچ‌کدام از مسئولان دولتی در این باره واکنشی نشان ندادند. خاطره‌ای از مخالفت امام با گرانی خصوصاً گران کردن اقلام مصرفی اقشار مستضعف و برخورد ایشان با مسئولان وقت وجود داره که حتی اجازه ندادند سیگاری که ارزانترین سیگار توی آن ایام بود و مورد مصرف قشر کارگر و فقیر بود گران بشه. آیا گران کردن نان که از اقلام اصلی سبد غذایی و قوت غالب محرومان و فقرا هست با دیدگاه امام، رهبری و حتی جنابعالی در حمایت از اقشار محروم و آسیب‌پذیر در تقابل نیست. ؟... .

پزشکیان: ببینید حق با شما است ما در تمام صحبت‌هایمان گفتیم که نگاه ما به طرف کسانی است که در حقیقت مشکل دارند و سفره‌های مردم نباید مشکل پیدا بکند. در جلسات دولت هم در تصمیم‌گیریها این را ابلاغ کردیم اعلام کردیم، مشکلاتی را هم که تا حالا داشتیم تلاش کردیم به طریقی اکثر اینها را تا جایی که از دستمان بر بیاد رفع و رجوع کنیم. ما مثلا بدهی گندم‌کارها را داشتیم آنهایی که گندم کاشته بودند پولی برایش وجود نداشت. ما حقوق بازنشستگان، پولی برایش وجود نداشت برای بیمارستانها و پرستارها و نمی‌دانم آنجاها مشکلات داشتیم و خیلی ناترازیهای دیگه‌ای که الآن با آن مواجه هستیم.

 

 

آزاداندیشی در دانشگاه در چارچوب طرح و برنامه خامنه‌ای

و حواله دادن توطئه‌گران به قضاییه جلادان

 

تلویزیون رژیم – ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

خبرنگار ایسنا: با وجود تأکیدات زیادی که رهبر انقلاب بر لزوم برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی داشتند به نظر می‌رسه تا الآن آن‌چنان حمایتی از این کرسی‌ها نشده. برنامه دولت جناب‌عالی برای احیای کرسی‌های آزاداندیشی و هم‌چنین حمایت از تشکل‌های دانشجویی چیه تا این تشکل‌ها بتونن در یک فضای باز به مسائل جاری کشور بپردازند ممنونم.

پزشکیان: ببینید پیام مقام معظم رهبری از کی بوده که ما کرسی آزاداندیشی بذاریم، بارها و بارها توصیه فرمودند که ما جهاد تبیین بکنیم ولی خب متأسفانه اینکارو نکردیم. . … ما از کرسی آزاداندیشی به دستور مقام معظم رهبری دفاع خواهیم کرد. . … در اون جلسه هم یه بار گفتم که این دانشجوها رو که اینا بیرون کردن بررسی کنید برگردن، صدا و سیما یک جلسه گذاشته یک عده را جمع کرده که یک عده اینها توطئه‌گرند و فلانند و یک عده آدمهایی که، مفهوم این قضیه این نیست که توطئه‌گر برگرده، توطئه‌گر را بدهید به‌اصطلاح قوه قضاییه محاکمه کنه، ولی اگه کسی حرفی گفته نظری داشته به‌خاطر نظر چرا ردش می‌کنیم. . … یک عده حرف می‌زدن که فلانی که اینجا بود ما مثلاً او الآن خارجه. این چیزیه که من خودم تبریز تو دانشگاه خیلی از دانشجوها می‌شه بیچاره‌ها فقط اعتراض کرده بودند که این مدارسی که خود مقام معظم رهبری فرمودند بررسی کنید و هر کی مثلاً مقصره باهاشون محکم برخورد بکنید. . …

به اقلیم کردستان عراق رفتیم اومدیم رفتیم بصره خیلی از ما استقبال خوبی بود. خیلی ما احساس خوبی داشتیم به‌خصوص در بصره و در کردستان خوب اصلاً ماها باهمیم. مثلا اون مسعود بارزانی تو مهاباد ما به دنیا آمده. مهاباد ایران به دنیا اومده. منم تو مهاباد به دنیا اومدم اونم مسعوده، من هم مسعودم. حالا عجب اتفاقی بود خلاصه. یعنی راحت، یعنی ما با هم خیلی قشنگ ارتباط می‌تونستیم. ما رو بیخود به دعوا انداخته‌اند بعد یک عده‌یی را اونجا مسلح می‌کنند، بیاین این‌ور با اینجا یک دعوا راه بیندازند. اینجا دعوا. اونها قرار شده امنیت رو حفظ کنند. . …

 

زمینه سازی رسوای پزشکیان برای حذف سوبسید بنزین

با توجیه پرداخت حقوق بازنشستگان و پرستاران

 

تلویزیون رژیم – ۲۶ شهریور ۱۴۰۳

پزشکیان: در رابطه با حقوق بازنشستگان، اقداماتی شکل گرفت. گفتم اول جلسه یه مقدار از اون بدهی‌های اینا رو پرداخت کردند کل پولی که باید به اینا بدیم بالای هفتاد همت. ولی کل اون چیزی که قانون دیدن بیست همته. داریم پیگیری می‌کنیم ببینیم اون پنجاه همت رو از کجا پیدا کنیم یعنی پنجاه هزار میلیارد تومن عین گندمه است عین پول پرستاره است عین دارو و چه می‌دونم تجهیزاته است. یعنی این مسائل همه‌اش بهم گره خورده یک توقعی ایجاد کردیم منابعی که براش دیدیم همخوانی نداره... ... پنج میلیارد پول می‌دیم به بنزین از خارج وارد می‌کنیم دارند مصرف می‌کنند اونو اگر نمی‌دادیم میتونستیم پول بازنشسته رو بدیم همسان بکنیم پول معلمو بدیم پول دارو رو بدیم پول گندم رو بدیم پول نهاده رو بدیم ولی خب هی با هم دعوا می‌کنیم. . … دیدگاه ما در تمام جنگ‌ها اینه که همه باید حریم خودشونو حفظ کنند. هیچ کشوری نباید به خاک کشور دیگر تجاوز کنه اما چرا شوروی اینکارو کرده از اروپایی‌ها بپرسید که چرا ناتو می‌خواد بیاد مرز شوروی چون قبلاً قرار بوده که این کارها را نکنند خودشون پیمان‌شکنی می‌کنن خودشون میان می‌گن حالا چرا پیمان‌شکنی کردید روسیه نه اروپا شوروی... باشه همونی که شما می‌گید.

(تلویزیون شبکه خبر رژیم ۲۷شهریور)


نیویورک تایمز: سفیر رژیم ایران در لبنان بر اثر انفجار پیجر یک چشمش را از دست داد

 نیویورک تایمز: سفیر رژیم ایران در لبنان بر اثر انفجار پیجر یک چشمش را از دست داد

انفجار پیجرها در لبنان
انفجار پیجرها در لبنان

نیویورک تایمز در گزارشی به تاریخ چهارشنبه ۲۸ شهریور خبر داد که مجتبی امینی سفیر رژیم ایران در لبنان بر اثر انفجار پیجر به‌شدت زخمی شده است.
نیویورک تایمز در ادامه گزارش خود به‌نقل از دو تن از پاسداران به شرط ناشناس ماندن نامشان نوشت: «به گفته دو تن از اعضای سپاه پاسداران در جریان این حمله، مجتبی امینی، سفیر ایران در لبنان، بر اثر انفجار پیجری که همراه او بود در موجی از انفجارهای همزمان وسایل الکترونیکی بی‌سیم منفجر شد، یک چشمش را از دست داد و چشم دیگرش به‌شدت مجروح شد. جراحات امینی جدی‌تر از آن چیزی است که ایران در ابتدا گزارش کرده بود و او برای مداوا به تهران منتقل خواهد شد».
به گفته یکی از اعضای سپاه پاسداران «پیجرها، از جمله پیجر مورد استفاده سفیر، قبل از انفجار حدود ۱۰ثانیه بوق می‌زدند که باعث شد برخی از قربانیان دستگاه را نزدیک چشم و صورت خود نگه دارند تا پیامی را بررسی کنند. این دو عضو سپاه گفتند که پیجرها فقط توسط اعضای حزب‌الله و عوامل عملیاتی استفاده می‌شد».
این در حالی است که حسین سلیمانی، سردبیر مشرق، پایگاه خبری سپاه پاسداران در پستی در شبکه اجتماعی ایکس با تأیید بر میزان جراحات امینی گفت: «جراحات وارده به سفیر ایران بسیار شدید و از دید ایشان بود».
به گفته نیویورک تایمز، ایران سفرای خود را در لبنان، سوریه، عراق و یمن، کشورهای متحدی که در منطقه به‌عنوان «محور مقاومت» شناخته می‌شوند از رده‌های ارشد سپاه پاسداران منصوب می‌کند، زیرا آنها هم‌چنین به‌عنوان رابط با گروه‌های شبه‌نظامی تحت حمایت ایران عمل می‌کنند.

اطلاعیه زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین در اوین، بندهای ۴ و ۸ و بند زنان

 اطلاعیه زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین در اوین، بندهای ۴ و ۸ و بند زنان

زندان اوین
زندان اوین
  • زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین در اوین، بندهای ۴ و ۸ و بند زنان در یک اطلاعیه مشترک به صدور حکم سبعانه اعدام در مورد بهروز احسانی و مهدی حسنی قویاً اعتراض و اعلام کردند:
  • صدور چنین احکامی همزمان با سالگرد قیام ۱۴۰۱ حاکی از وحشت رژیم آخوندی است. غافل از این‌که دوران ارعاب به سر آمده و «احکام بغی و اعدام، شعله زند در قیام».
  • ما زندانیان سیاسی بندهای ۴ و ۸ و زنان زندان اوین، ضمن محکوم کردن هر گونه حکم اعدام، از هموطنان خود می‌خواهیم که فریاد خود را علیه این‌گونه احکام جنایتکارانه بلند کرده و از جان بستگان و هموطنان خود دفاع کنند.
  • هم‌چنین برای نجات جان دو هم‌بندی خود از اجرای حکم ظالمانه اعدام از مجامع بین‌المللی مدافع حقوق‌بشر استمداد می‌طلبیم تا حداکثر تلاش خود را به‌عمل آورند.

زن مقاومت آزادی - سلسله تظاهرات و نمایشگاه در دومین سالگرد قیام ۱۴۰۱ در کشورهای مختلف جهان (قسمت چهارم)

 زن مقاومت آزادی - سلسله تظاهرات و نمایشگاه در دومین سالگرد قیام ۱۴۰۱ در کشورهای مختلف جهان (قسمت چهارم)

دانمارک - برگزاری نمایشگاه تصاویر شهیدان قیام
دانمارک - برگزاری نمایشگاه تصاویر شهیدان قیام

در دومین سالگرد قیام

زن مقـاومـت آزادی. .

پیش به‌سوی انقلاب و جمهوری دموکراتیک

ما زن و مرد جنگیم می‌جنگیم می‌میریم ایران را پس می‌گیریم

 

مقاومت ایران

سلسله تظاهرات و نمایشگاه در کشورهای مختلف جهان

تجدید عهد با شهیدان سرفراز قیام

حمایت از حق مقاومت کانون‌های شورشی در برابر رژیم ضدبشری

فراخوان به لیست‌گذاری تروریستی سپاه خامنه‌ای

زن مقـاومـت آزادی

 

  • تظاهرات در مقابل پارلمان سوئد - استکهلم
  • تظاهرات درونکوور
  • نمایشگاه در سیدنی
  • هانوفر
  • لینشوپینگ - سوئد
  • نمایشگاه در تروسا - سوئد
  • نمایشگاه مقابل وزارت‌خارجه هلند
  • نیکو بینگ - دانمارک
  • نمایشگاه در منتانا - ایتالیا
  • نمایشگاه در ترنی - ایتالیا
  • تورکو - فنلاند
  • تظاهرات در آمستردام

 


فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام - زن مقاومت آزادی

 فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام -  زن مقاومت آزادی

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان به‌مناسبت دومین سالگرد قیام
فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن:

تهران، مشهد، کرج، رشت، مرودشت، الیگودرز، زاهدان، سراوان، اهواز، شیراز، اردبیل، سیرجان، بوشهر، شهرکرد، بابلسر، رامسر

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام

فعالیت کانون‌های شورشی قهرمان در شهرهای میهن به‌مناسبت دومین سالگرد قیام


حکم اعدام دو زندانی سیاسی هوادار مجاهدین، فراخوان به اقدام فوری برای نجات زندانیان سیاسی زیر اعدام

 حکم اعدام دو زندانی سیاسی هوادار مجاهدین، فراخوان به اقدام فوری برای نجات زندانیان سیاسی زیر اعدام

اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران
اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران

شورای ملی مقاومت ایران -سربرگ

حکم اعدام دو زندانی سیاسی هوادار مجاهدین، فراخوان به اقدام فوری برای نجات زندانیان سیاسی زیر اعدام

قضاییه جلادان دو زندانی سیاسی هوادار مجاهدین بهروز احسانی و مهدی حسنی را محکوم به اعدام کرد. این حکم که به وکیل این زندانیان ابلاغ شده توسط قاضی جنایتکار «ایمان افشاری» رئیس شعبه ۲۶ بیدادگاه ضد انقلاب تهران صادر شده است. این دو زندانی سیاسی به اتهام «بغی، محاربه و افساد فی الارض، عضویت در مجاهدین، جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» محکوم به اعدام شده‌اند.

زندانی سیاسی بهروز احسانی ۶۹ ساله، روز ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ در تهران دستگیر و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات (بند ۲۰۹ اوین) منتقل شد و زیر شکنجه قرار گرفت. وی در حال حاضر در بند۴ زندان اوین به‌سر می‌برد.

مهدی حسنی ۴۸ساله ۲۰شهریور ۱۴۰۱ در زنجان دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل و زیر شکنجه‌های فیزیکی و روانی قرار گرفت. او هم‌اکنون در بند ۸ زندان اوین محبوس است.

مقاومت ایران در اطلاعیه خود در ۲۰فروردین ۱۴۰۳ خبر دستگیری بهروز احسانی و مهدی حسنی را اعلام کرد و گفت دادستان رژیم آخوندها برای شماری از زندانیان سیاسی، از جمله مهدی حسنی و بهروز احسانی تقاضای حکم اعدام کرده است.

خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت پیش از این اعلام کرد رژیم آخوندها با اعدام و کشتار آن هم در سالگرد قیام ۱۴۰۱ می‌خواهد از انفجار خشم مردمی که خواهان سرنگونی آخوندها هستند جلوگیری کند و افزود رژیم بی‌عملی جامعه جهانی در برابر موج اعدامها را چراغ سبزی برای ادامه جنایت و قانون‌شکنی بین‌المللی تلقی می‌کند.

مقاومت ایران بار دیگر ملل متحد و عموم مدافعان حقوق‌بشر و هم‌چنین اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به اقدام فوری برای آزادی زندانیان سیاسی و نجات جان بهروز احسانی و مهدی حسنی و دیگر زندانیان در معرض اعدام فرامی‌خواند و بار دیگر بر ضرورت بازدید هیأت حقیقت‌یاب بین‌المللی از زندانهای ایران و دیدار با زندانیان به‌ویژه زندانیان سیاسی تأکید می‌کند.

 

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

۲۷ شهریور ۱۴۰۳ (۱۷ سپتامبر ۲۰۲۴)

۱۴۰۳ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

رویداد تاریخی ۲۲شهریور ۱۲۹۹ - شیخ محمد خیابانی به‌شهادت رسید- سرداری سربدار در دفاع از مشروطه

 

رویداد تاریخی

۲۲شهریور ۱۲۹۹ - شیخ محمد خیابانی به‌شهادت رسید

شیخ محمد خیابانی
شیخ محمد خیابانی
«من کشته شدن را به تسلیم ترجیح می‌دهم. من پیش دشمن زانو بر زمین نمی‌زنم. من فرزند انقلاب مشروطیت ایرانم. من از اعقاب بابک خرم‌دین هستم که در نزد خلیفهٔ عرب آن‌چنان رشادت و عظمت از خود بروز داده است».
 
این قسمتی از سخنان پرشور و تکان‌دهندهٔ شیخ محمد خیابانی از رهبران جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران پس از مشروطه است. او که برای ممانعت از به انحراف کشیده شدن آرمان‌های انقلابی و آزادی‌خواهانهٔ جنبش مشروطیت مردم ایران قیام کرده بود ـ و هنوز خون ستار‌خان‌ها و باقر‌خان‌ها و دیگر سرداران و سالاران مشروطه در رگ‌هایش جریان داشت ـ در عنفوان جوانی به عهدش وفا کرد و در تاریخ ایران جاودانه شد.
 
شیخ محمد خیابانی پس از پیروزی جنبش مشروطه در سال ۱۲۸۵ دست به تأسیس انجمن ایالتی در تبریز زد و در جریان محاصره تبریز بسا رشادت‌ها از خود نشان داد. بعد از خلع محمدعلی شاه از سلطنت، او به‌عنوان نمایندهٔ مردم تبریز راهی مجلس شد. اولین حرکت سیاسی شیخ محمد خیابانی در مجلس دوم، طی یک نطق یک ساعته مخالفت با اولتیماتوم روسیه بود.
 
هم‌چنین پس از عقد قرارداد ننگین وثوق‌الدوله با دولت انگلستان، به مخالفت با آن پرداخت. شیخ محمد خیابانی با اعلام غیرقانونی شدن «حزب دموکرات آذربایجان» از سوی وثوق الدوله به تبریز رفت و در تاریخ ۱۷فروردین ۱۲۹۹ در آن شهر دست به قیام زد.
 
۲روز پس از این قیام، شیخ محمد خیابانی، تبریز را آزاد ساخت و «دولت آزادی‌ستان» را در آن شهر برقرار نمود. قیام شیخ محمد خیابانی به‌مدت بیش از ۵ماه در تبریز ادامه یافت.
 
سرانجام روز ۲۲شهریور ۱۲۹۹ تبریز از سوی قوای مخبر السطنهٴ هدایت، والی منصوب شدة‌ آذربایجان، با هدف سرکوب قیام به محاصره درآمد.
 
شیخ‌محمد خیابانی مبارز پرشور و آزاده میهن‌مان در نیمه‌شب ۲۲شهریور ۱۲۹۹ در حالی‌که در مخفیگاهش در شهر تبریز به‌محاصره قزاقان استبداد به‌سرکردگی مخبر‌السلطنه درآمده بود، پس از چند ساعت نبرد دلیرانه با مهاجمان به‌شهادت رسید و به ‌عهد و میثاق خونین خود در راه آزادی ایران، عاشقانه وفا نمود. خیابانی هنگام شهادت ۴۱سال داشت.
 
شیخ‌محمد خیابانی در شب شهادتش فریاد کشید:
«ای آزادی‌خواهان که عهد و میثاق بسته‌اید یا بمیرید و یا ایران را آزاد کنید».
 
میرزاده‌ عشقی در مورد این شهید راه وطن سروده است:
«پرد ز فلک بر اوج فواره خون، هر روز
تا غوطه خورد خورشید در خون خیابانی»
 
قیام مردم آذربایجان به‌رهبری شیخ محمد خیابانی با انقلاب میرزا کوچک‌خان در گیلان و قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان در خراسان، در یک دوره تاریخی مشخص و در یک راستا و هدف واحد شکل گرفتند؛ هدفی که حفظ استقلال کشور از دست‌اندازی‌های استعماری، برقراری حکومت جمهوری و رهایی از استبداد فاسد سلطنتی در ایران بود.
 
 

۲۲شهریور ۱۳۹۹ – ۱۳سپتامبر ۲۰۲۰ اعدام قهرمان کشتی نوید افکاری

 ۲۲شهریور ۱۳۹۹ – ۱۳سپتامبر ۲۰۲۰ اعدام قهرمان کشتی نوید افکاری

نوید افکاری از قهرمان کشتی تا قهرمان ملی
نوید افکاری از قهرمان کشتی تا قهرمان ملی

نوید افکاری قهرمان کشتی و از فرزندان استان فارس متولد ۳۱تیر ۱۳۷۲ در کارزون بود. وی به‌همراه ۲برادرش حبیب و وحید به‌اتهام شرکت در اعتراضات سراسری مرداد ۱۳۹۷ بازداشت شدند. این تظاهرات در اعتراض به افزایش تورم و گرانی افسارگسیخته‌ای بود که بسیاری از خانواد‌ه‌ها را به زیر خط فقر کشانده بود. نوید افکاری در طول بازداشت خود تحت شکنجه‌های متوالی قرار گرفت تا علیه برادران خود اعتراف کند. دستگیری برادران افکاری ابتدا به‌دلیل مشارکت در تظاهرات بود، اما در دادگاه مجدد به آنها اتهام محاربه و قتل داده شد.

نوید افکاری در بی‌دادگاه حکومت آخوندی به ۲بار اعدام محکوم شد. این بی‌دادگاه برادران نوید، وحید افکاری را به ۵۴سال و ۶ماه حبس و حبیب افکاری را به ۲۷سال و ۳ماه حبس محکوم کرد.

نوید افکاری پیش از دستگیری هیچ‌گونه سابقه کیفری نداشته و در میان اهالی محل فردی بسیار خوش‌نام و اهل معرفت بود. وی در نوجوانی به فینال کشتی نوجوانان و در بزرگسالی نیز به قهرمانی کشوری رسیده بود.

 

افشای شکنجه‌های نوید افکاری توسط یک هموطن

برادران افکاری، پس از دستگیری به‌سرعت زیر شکنجه‌های شدید قرار گرفتند تا مجبور به اعتراف اجباری شوند. شاهین ناصری، یک فوق‌لیسانس بازرگانی که شاهد شکنجه شدن نوید افکاری بوده است، با انتشار یک فایل صوتی به افشای این موضوع پرداخته و می‌گوید:

«یک روز در آگاهی در راهرو صدای داد و بی‌داد شنیدم. سروان همراهم از من خواست که در راهرو بایستم تا او برگردد. رفت در یک اتاق را باز کرد. من هم از روی کنجکاوی رفتم ببینم چه خبر است. دیدم ۲نفر لباس‌شخصی در یک اتاقی با فحاشی و باتوم و لوله نوید را با بی‌رحمی تمام کتک می‌زنند. بهش می‌گفتند هر چی ما می‌گیم درسته. چیزایی که می‌گیم می‌نویسی یا نه؟ نوید هم التماس می‌کرد نزنید، من کاری نکردم. دست‌هاش هم می‌آورد روی سرش. یکی از مامورهایی که بعدا فهمیدم اسمش عباسی است هم‌چین کوبید روی دستش که نوید ضجه بلندی زد و از حال رفت».

 

وحید افکاری برادر نوید درباره شکنجه‌هایش گفته است:

«روی صورتم پلاستیک می‌کشیدند و مرا تا مرز خفگی و مرگ پیش می‌بردند. دست‌ها و شکم و پاهایم را به وسیله باتوم و اجسام سخت به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و مکررا با الفاظ توهین‌آمیز و رکیک اهانت می‌کردند. مرا محکم می‌بستند و در بینی‌ام الکل می‌ریختند».

او در یک فایل صوتی اعلام می‌کند، مجبور شده علیه خودش اعتراف کند.

نوید افکاری در تاریخ ۲۲شهریور ۱۳۹۹ در حالی اعدام شد که مردم ایران، در چندین رشته کارزار توئیتری خواستار توقف این حکم شده‌ بودند. اما سران رژیم‌ آخوندی به‌قول نوید برای طناب‌هی دار خود گردن می‌خواستند. آنها در هراس از بازشدن شکاف در دستگاه سرکوب و جرات‌یافتن بیشتر مردم، حکم اعدام را به‌اجرا درآوردند.

اجرای حکم اعدام نوید افکاری با محکومیت‌های بسیار در داخل و خارج کشور همراه بود.

 

یادداشتی در باره قهرمان خلق نوید افکاری

قیام علیه استبداد دینی، سمبل‌ها، قهرمانان و اسطوره‌های خود را می‌آفریند. این قهرمانان و اسطوره‌ها را نمی‌توان کشت، از حافظه‌ها زدود یا با شیطان‌سازی به تخطئه و تخریب آنها نشست. اینجا جایی است که کمیت دیکتاتوری می‌لنگد؛ زیرا با بگیر و ببند و شکنجه و زندان و به گلوله‌بستن نمی‌توان کاری از پیش برد. به‌طور قانونمند هر اقدامی برای ویران کردن یا نادیده گرفتن این اسطوره‌ها به بالیدن و دیده شدن آنها می‌انجامد. پهلوان نوید افکاری یکی از این قهرمانان ملی است.

جرم او، تنها جرم او، آری به تأکید تنها جرم او، درافتادن با هیمنه دیکتاتوری دینی بود. او این درافتادن را استمرار داد، در زندان نیز نشکست. با این‌که در زیر شکنجه‌های هولناک برای او اعتراف‌سازی کردند ولی در دادگاه به افشاگری پرداخت و سیستم آخوندی را به محاکمه کشید.

به برخی از اتهامات او در دادگاه نمایشی آخوندها نگاهی می‌اندازیم:

ـ شرکت در تجمعات غیرقانونی

ـ اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به‌قصد برهم‌زدن امنیت کشور

ـ اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/خارجی

ـ توهین به رهبری

ـ اخلال در نظم و آسایش عمومی

ـ شرکت در تجمعات و دسته‌های معاند نظام

ـ فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی

ـ محاربه و افساد فی‌الارض از طریق تشکیل گروه معاند نظام

ـ توهین به مأموران دولتی

ـ عضویت در جمعیت‌های معارض کشور

ـ تمرد نسبت به مأموران حین انجام وظیفه

ـ ترغیب مردم به شورش

...

چه اتهام‌های زیبایی! همه آنها را روی هم بگذاریم، می‌رسیم به کلید‌واژه‌های «شورشی» و «برانداز». اسم دیگر «تجمعات غیرقانونی»! همان قیام برای آزادی است. «محاربه و افساد فی‌الارض»! اتهامی است که رژیم آن را در مورد مجاهدین به‌کرات استفاده کرده است. «ترغیب مردم به شورش»! این کاری است که کانون‌های شورشی اکنون به آن مشغول‌اند. هر ایرانی شرافتمند به‌ستوه آمده از این نظام نیز لاجرم خود را در کنار آنها خواهد یافت؛ بنابراین جرم نوید افکاری، تنها جرم او و جرم نابخشودنی او شوریدن بر این نظام اهریمنی بود.

او که بنا به‌گفته خود تمام عمر خود را روی تشک کشتی گذرانده بود، این را آموخته بود که تن به ستم و دروغ ندهد. رنگ زرد فقر را در گونه‌های تکیده محرومان برنمی‌تافت و قلب حساس او به‌درد می‌آمد. راهی که پی می‌گرفت ادامه مسیری بود که پوریای ولی، غلامرضا تختی، حبیب خبیری، فروزان عبدی، حمید عترتی، صمد منتظری، هوشنگ منتظرالظهور و دیگر قهرمانان ورزشی در آن گام نهاده و با منش و مناعت خود به آن معنایی دیگر داده بودند.

 

آنها به‌جای تبدیل شدن به وسایل زینتی در دست دیکتاتور و رنگین کردن بساط او در ازای یک زندگی مرفه، تصمیم گرفتند در سمت مردم بایستند. البته این ایستادگی، آنها را از دستیابی به مدارج ورزشی و شهرت و امتیازهای بادآورده محروم کرد ولی شهرت و مرتبتی به آنها داد که زوال‌ناپذیر است.

خامنه‌ای بسیار کوشید تا نوید افکاری را با انواع شکنجه‌ها، اعتراف ساختگی، پرونده‌سازی و دستگیری و ضرب و شتم برادرانش و نیز تهدید به بازداشت و شکنجه مادر و خواهر او، درهم‌بشکند و لجن‌مال کند؛

زیرا اگر می‌توانست او را درهم‌بشکند، مردمی را که نوید الهام‌بخش آنان بود، دلسرد می‌کرد.

نوید با پایمردی ورق را چرخاند؛ طرح و برنامه شکنجه‌گران و مرگ‌فرمایان را به‌هم‌زد. از این‌رو آوازه مقاومت و نامش در شبکه‌های اجتماعی دست به دست و قلب به قلب چرخید و موجی عظیم از همدری و همبستگی برانگیخت.

او با جاری کردن خود در جریان نیرومند قیام، از یک قهرمان کشتی به قهرمان خلق و قهرمان ملی قیام تبدیل شد و در قلب ایران جا گرفت.

طناب دار اگر چه جسم او را از مردم گرفت ولی روحش، خاطراتش، مقاومتش را جاودانه کرد. او رفت تا این رسم را به‌یادگار بگذارد که در حاکمیت دیکتاتور، قهرمان واقعی کسی است که در سمت مردم بایستد.

حلقه طناب دار بر گردن پهلوان نوید افکاری، در حقیقت مدالی از طلای ناب آزادگی است. این مدال کهنه نمی‌شود. با گذشت زمان از یاد نمی‌رود. اینک عمله استبداد حتی از سنگ‌های مزارش نیز وحشت دارند. می‌دانند کسی که در برابر آنها سر تسلیم فرود نیاورده باشد، خطرناک است حتی اگر حیات فیزیکی نداشته باشد، الهام‌بخش قیام و مقاومت است. این رسمی است که ۳۰هزار قهرمان سربدار آزادی آن را ماندگار کرده‌اند و به‌همین دلیل فروغ‌شان سر خاموشی و فراموشی ندارد.

بهترین تجلیل از نوید چه می‌تواند باشد جز این‌که بگوییم او زنده‌تر از هر گاه حضور دارد و بیش‌از‌پیش الهام‌بخش شورشگران و براندازان برای سرنگونی استبداد دینی است.

۲۵شهریور ۱۴۰۱ - ۱۵سپتامبر ۲۰۲۲ آغاز قیام سراسری ۱۴۰۱

 

۲۵شهریور ۱۴۰۱ - ۱۵سپتامبر ۲۰۲۲ آغاز قیام سراسری ۱۴۰۱

قیام ۱۴۰۱
قیام ۱۴۰۱

سال ۱۴۰۱ را باید سال قیام‌های گسترده دانست. در این سال شاهد چندین سلسله تظاهرات و اعتراضات عمومی بودیم. اعتراض و قیام چهره آشنای جامعه ایران است. اما تداوم اعتراضات در سال ۱۴۰۱ پدیده کم‌نظیری در ۴دهه گذشته می‌باشد.

 

۱- قیام گرسنگان

پس از گرانی کالاها در آغاز سال ۱۴۰۱ مردم در استان‌های خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کرمانشاه و لرستان دست به اعتراض و تظاهرات زدند. در جونقان جوانان شورشی مرکز بسیج این شهر را تصرف کردند. نیروهای سرکوبگر ده‌ها تن از جوانان و معترضان را دستگیر کردند که از سرنوشت آنها اطلاع دقیقی در دست نیست.

 

۲- قیام متروپل

روز ۲خرداد ۱۴۰۱ برج نیمه‌تمام متروپل در آبادان فروریخت. مردم در اعتراض به کشته شدن عزیزان‌شان دست به اعتراض زدند. علت حادثه استفاده صاحب این برج از رانت‌های دولتی و امنیتی و رعایت نکردن موارد ایمنی بود. اعتراضات از آبادان و خرمشهر آغاز شد و سریعاً به سایر شهرهای استان خوزستان گسترش یافت. جوانان و مردم معترض در سایر شهرها نیز به‌ این اعتراضات پیوستند. این اعتراضات تا ۱۰خرداد در بیش از ۱۰استان ادامه داشت.

رژیم به‌منظور سرکوب این اعتراضات اقدام به بازداشت گسترده جوانان و مردم معترض نمود.

 

۳- قیام سراسری ۱۴۰۱

قیام سراسری ۱۴۰۱ پس از مرگ مهسا امینی توسط گشت ارشاد آغاز شد. در روز ۲۵شهریور مردم و جوانان خشمگین در اطراف بیمارستان کسری و میدان آرژانتین با شعار «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» دست به تجمع زدند. این اتفاق جرقه‌ای بر خشم فروخفته مردم در سراسر ایران بود که بیشتر شهرهای و استان‌های کشور را دربرگرفت و قیام سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱ را رقم زد.

قیام ۱۴۰۱ یک ضربه کمرشکن به حاکمیت ولایت فقیه بود که در انظار جهانیان نیز بی‌آیندگی و عدم مشروعیت رژیم را به اثبات رساند. مردم در این قیام فروریختن بنیان‌های دیرپاترین استبداد مذهبی معاصر ایران را به همه جهان نشان دادند.

نیروهای امنیتی رژیم در این قیام نزدیک به ۸۰۰نفر را شهید و بیش از ۴۰هزار نفر را دستگیر و روانه زندان کردند. بزرگ‌ترین کشتارهای مربوط به کشتار نمازگزاران زاهدان در تاریخ ۸مهر بود. هم‌چنین نیروهای سرکوبگر در بیشتر شهرهای استان کردستان از جمله جوانرود، بوکان، سنندج، پیرانشهر و... دست به کشتار معترضان زدند. نیروهای سرکوبگر هم‌چنین در تهران و بیشتر شهرهای به دانشگاه‌ها حمله کرده اما دانشجویان به‌مقابله با آنها پرداختند.

 

قیام سراسری ۱۴۰۱ و اثبات استراتژی مقاومت برای سرنگونی

قیام و تحولات ناشی از آن بار دیگر ثابت کرد که اگر همه مدعیان و دولت‌های بزرگ جمع شوند و بزرگ‌ترین سانسور قرن را بر آلترناتیو دموکراتیک انقلابی تحمیل کنند، باز هم قادر به ساختن آلترناتیوی برای این رژیم نیستند و تا به‌حال نتوانستند برای برگرداندن تاریخ به عقب حتی به اندازه انگشتان یک دست نماینده پارلمان جمع کنند.

تحولات پس از قیام ۱۴۰۱ نشان داد، حکومت آخوندی هرگز به تعادل پیشین باز نخواهد گشت.

روند تحولات در قیام ۱۴۰۱ قبل از هر چیز اصالت و درستی استراتژی مقاومت برای سرنگونی را ثابت کرد. از جمله نشان داد وابستگی و تکیه به خارجی همراه با دعاوی خشونت پرهیزی و رؤیای انقلاب مخملی و گذار مسالمت‌آمیز، مقولات و خواب و خیال‌هایی است که تنها به‌نفع رژیم تعبیر می‌شود و منشأ بسیاری از آنها به‌ویژه وقتی کار به خصومت با مقاومت می‌رسد، ولایت خامنه‌ای است.

 

ضرورت شعار «نه شاه و نه شیخ»

قیام ۱۴۰۱ ثابت کرد، ضرورت شعار «نه شاه و نه شیخ»، تنها معطوف به آینده و ضرورت ساختار دموکراتیک ایران فردا نیست، بلکه قبل از آن، ضرورت سرنگونی استبداد دینی است. بچه شاه و محفل‌های ارتجاعی و استعماری حول و حوش او، یک ماه پس از شروع قیام، وقتی احساس کردند موضوع بسیار جدی است، به‌فرموده به صحنه آمدند و قدم به قدم ماهیت و مأموریت واقعی خود را برملا کردند.

۲وجه ممیزه آنها یکی دشمنی با شورا و مجاهدین و دیگری پیوند با سپاه، به‌وضوح بارز شد. آش آن‌قدر شور بود که صدای برخی از بازماندگان رژیم و دربار شاه مخلوع هم درآمد که اینها چه کسانی هستند که مستقیماً از دستگاه‌های حکومتی در ایران، در لباس اپوزیسیون به حلقه نزدیکان سلطنتی نقل مکان می‌کنند! راه‌انداختن دار و دسته‌های چماقداری و قمه‌کش ساواکی در تظاهرات و بالابردن عکس دژخیم ساواک پرویز ثابتی هم نیازمند توضیح نیست.

مسئول شورای ملی مقاومت در این رابطه گفته بود: «ماحصل تمام نمایش‌های بچه‌ شاه و حاجبان و جارچیان «دربار» مربوطه، به جیب شیخ ریخت و بس. والا جبهه خلق در برابر فاشیسم دینی معادله ساده‌تر و روشن‌تری داشت و یک‌دست بود. چنین است که مقاومت ایران بر پایه «نه شاه نه شیخ» بر جبهه خلق پا می‌فشارد».

 

برگشت‌ناپذیری شرایط به پیش از قیام ۱۴۰۱

بازگرداندن جامعه شورشی ایران به مختصات قبل از قیام شهریور ۱۴۰۱ درست مانند برگرداندن یک گلوله شلیک‌شده به دهانه تفنگ و سپس به جان لوله و معکوس کردن فرایند انفجار است.

شلیک گلوله از دهانه تفنگ و پخته‌شدن یک کیک در فر بیانگر فرآیندهای برگشت‌ناپذیر هستند. این فرایند‌ها را با استفاده از قانون دوم ترمودینامیک می‌توان تبیین کرد.

به فرایندی در یک سیستم ترمودینامیک برگشت‌ناپذیر می‌گوییم که یکی از حالت‌های ترمودینامیک در آن تغییر کرده باشد به‌گونه‌یی که برگشت به‌ حالت نخستین ناممکن باشد. به‌عنوان مثال وقتی یک کیک پخته می‌شود، دیگر نمی‌توان مواد تشکیل‌دهنده آن را به‌ حالت اول برگرداند. یا وقتی یک گلوله شلیک می‌شود، دیگر نمی‌شود گازها و انرژی ناشی از انفجار باروت را به مبدأ برگرداند و در قالب یک فشنگ در کنار دیگر گلوله‌های شلیک‌ناشده قرار داد.

یک جامعه‌شناس حکومتی به‌نام «امان‌الله قرایی مقدم» در گفت‌و‌گویی به‌ این تحول کیفی در جامعه ایران اذعان کرده است. وی در مصاحبه با رسانه حکومتی ستاره صبح آنلاین می‌گوید:

«نسل جوان تغییر کرده و تحمیل را نمی‌پذیرد. تجربه نشان داده هرگاه در مسائل اجتماعی و عقیدتی اجبار و تحمیل باشد نتیجه عکس خواهد شد... جوان امروز خودمختار و خردگرا است. از عقل، دانش و درک خودش پیروی می‌کند، نه آن چیزی که خواسته دولت است. جوان امروزی دیگر دنباله‌روی حرف پدر و مادر نیست، بلکه از هم‌سن و سالانش، رسانه و فیلم الگوبرداری می‌کند. وقتی یک جوان از خانواده خود که او را تربیت کرده‌اند، حرف شنوی ندارد، چطور می‌توان از حاکمیت توقع داشت که باور آن را تغییر دهد. مگر آن‌همه سخت‌گیری ابتدای انقلاب جواب داد که این آقایان می‌خواهند با این سخت‌گیری‌ها با جوانان برخورد کنند و جواب بگیرند؟ به‌نظرم جامعه کار خودش را می‌کند و هر چه سخت‌گیری بیشتری کنید، آنها مقابله به‌مثل می‌کنند و صرفاً با این فشار‌ها علاوه بر این‌که فاصله خودتان را با نسل جدید بیشتر می‌کنید، پرخاشگری هم بیشتر می‌شود»(ستاره صبح آنلاین ۱۹فروردین ۱۴۰۲).

وی در پایان به‌صراحت پایان کار خامنه‌ای و رژیم را اعلام کرده و می‌گوید:

«جامعه دیگر به ۶ماه قبل برنمی‌گردد و این سیاست‌گذاران هستند که باید تغییر کنند، چرا که جوانان راه خودشان را می‌روند»(ستاره صبح آنلاین ۱۹فروردین ۱۴۰۲).

 

قطب‌بندی جامعه پس از قیام سراسری در ۱۴۰۱

یکی از ویژگی‌های برجسته قیام ۱۴۰۱، بارز کردن قطب‌بندی اصلی در جامعه ایران است. ممکن است خیلی از افراد یا جریان‌های سیاسی خارج کشوری بنا به مصالح و منافع خود نخواهند به این قطب‌بندی اعتراف کنند یا به درجاتی آن را از تیزی بیندازند اما از آنجا که صحنه رویارویی بین این دو قطب مضمون اصلی انقلاب دموکراتیک مردم ایران از بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ را تشکیل می‌دهد، انکار آن به هر میزان و با هر شدت و حدت، انکارکنندگان را از واقعیت دور می‌سازد و به مواضع چپ‌اندرقیچی وامی‌دارد که در نهایت به‌سود فاشیسم دینی است.

 

تنها قطب‌بندی حاکم از ۳۰خرداد ۶۰ تاکنون

از ۳۰خرداد ۶۰ تاکنون در صحنه سیاسی ایران بیش از یک قطب‌بندی اصلی حاکم نبوده است. در یک سر این قطب نیروی برانداز و سرنگونی‌طلب اصلی یعنی مجاهدین و مقاومت ایران قرار دارد، در سر دیگر نظام ولایت فقیه با تمام باندها و گروه‌بندی‌های آن. به عبارت دیگر، یک قطب به سرنگونی تمامیت رژیم با همه دسته‌بندی‌ها و باندهای درونی آن معتقد است، قطب دیگر حفظ اصل نظام (ولایت‌ فقیه) و تمامیت حاکمیت را تبلیغ می‌کند. این عینی‌ترین، واقعی‌ترین و ملموس‌ترین قطب‌بندی از نظر سیاسی در جامعه ایران است. این قطب‌بندی در قیام سراسری ۱۴۰۱ به‌وضوح مشخص و بارز شد. شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر» نشان داد که مردم هر گونه بازگشت به دیکتاتوری را رد کرده و خواهان یک جامعه بر مبنای آزادی و برابری هستند.

 

صحنه‌گردان اصلی رویدادها در قیام ۱۴۰۱ مجاهدین بودند

یادداشت مندرج در روزنامه فرهیختگان، وابسته به باند علی‌اکبر ولایتی، در تاریخ ۲۷فروردین ۱۴۰۲ اگر چه با هدف هشدار به خودی‌ها و نخودی‌های باند حاکم و آلترناتیوهای فتوشاپی و فیک نگاشته شده اما به اندازه کافی گویاست:

«سازمان مجاهدین‌خلق وسط میدان است اما اعضای اپوزیسیون حکومت ایران، همه خودشان را به آن راه زده‌اند. همه در حال رد شدن از کنار آنها‌، سرشان را پایین انداخته‌اند یا به بالا خیره‌اند و سوت‌زنان می‌گذرند. هیچ‌کس این خصوصیت جنبش را گردن نمی‌گیرد که سازمان مجاهدین‌خلق، قلب آن است. این واقعیت نفرت‌انگیز مرتب انکار می‌شود یا عمداً به آن بی‌محلی می‌کنند اما تأثیر عینی و عملی‌اش را نمی‌شود نادیده گرفت. این سؤال که چرا چنین شد، یک بخش اصلی و مهم از پاسخ خود را در نقش انکارشده اما واقعی و حقیقی مجاهدین‌خلق خواهد یافت»(روزنامه فرهیختگان ۲۷فروردین ۱۴۰۲).