۱۳۹۴ تیر ۱۰, چهارشنبه

مجاهدين خلق كس نخارد پشت من فسمت دوم- در دو قرن گذشته با هیچ حکو متی مانند ملاها مماشات نشده است.


تفاوت قوانین جهان دوقطبی وتک قطبی

قبل از فروپاشی شوروی كه دنيا دو قطبي بود بسياري جنبشهاي آزاديبخش و جريانات مترقي كه ميخواستند وابسته نشوند، ميتوانستند براساس قانون تعادل قوا بين دو ابر قدرت بازي كنند در شكافهاي بين دو ابرقدرت رشد كنند و از منافع ملتهاي خودشان ، دفاع كنند.
اما دردنياي تك قطب ، امكان زندگي درشكاف وجود ندارد. براي هر جنبشي دو راه بيشتر وجود ندارد يا وابسته به یک کشورخارجی بشود که معنی آن نابودي آن جنبش است و يا بایدخودش را آماده پرداخت بهايي گزاف کند،که بتواند  استقلال وحیات خودش را تضمين نماید.
اگر به تاریخچه مجاهدین توجه کنیم، می بینیم که غرب ، يك روز بدرخواست رژيم آخوندی، مجاهدين  را در ليستهاي  ترويستي قرار داد تا ازاین طریق به رژيم در ريختن خون هواداران و خانواده هايمان در ايران چراغ سبز نشان بدهد. يك روز پايگاه هاي مجاهدین را در نزديكي مرز ايران و عراق در یک شب 120 بار بمباران كرد، چرا كه رژيم از آنها خواسته بود، اگر میخواهید به خلبانهای شما که در آسمان عراق، برایشان مشکلی پیش آمد اجازه فرود در ایران بدهیم، باید مجاهدین را بمباران کنید. اگر میخواهید بمبهای کنار جاده ای را علیه نیروهای ائتلاف قطع کنیم، ۳۴۰۰  مجاهد ساکن اشرف را در يك محاصره جنايتكارانه  نگه دارید و.....
ازطرف دیگر، رژیم با باز كردن پرونده هاي قضايي ومالي ساختگي، يكي بعد از ديگري در كشورهاي مختلف تلاش كرد كه انرژي و منابع مالي و امكانات مقاومت را هدر بدهد ویا اگربتواند خشك كند. با حمایت مماشاتگران، يك كمپين شيطان سازي بي سابقه عليه مقاومت براه انداختند

 كه لابي هاي شركتهايي كه منافع كلان در ايران داشتند با لابي هاي رژيم در آن شريك شدند و به دروغ پراكني عليه مقاومت پرداختند, رسانه های به اصطلاح دموكراتيك را بسيج كردند، این مقاومت  را بايكوت خبري كردند، تلاش كردند كه شك و ترديد، حول اين مقاومت بپراكنند تا ته خط بگويند، خوب اپوزيسيون و آلترناتيو معتبر و قابل قبول ودموکراتیک و سراسری درايران وجود ندارد،  پس همان بهتر كه با همين رژيم معامله نماییم. این کرهماهنگ همه مزدوران رژیم با هر باندرولی میباشد.
براستی که هر كدام از توطئه هایی كه علیه اين مقاومت بکار گرفته شد،  براي نابودي و تلاشي آن كافي بود ولي اين مقاومت هر بار، از خاكستر خود برخاست و قدرتمند تر راه خود را به جلو بازکرد.
چه کسی فكر ميكرد بعد از اينكه خميني ۱۲۰۰۰۰ عضو و هوادار مقاومت را به شهادت رساند

, بعد از اينكه۳۰۰۰۰ زنداني سياسي كه اكثرا از هواداران مجاهدين بودند را در عرض سه ماه قتل عام كرد

 اين مقاومت دوباره سرپا بایستد؟ چه کسی فكر ميكرد كه بعد از بمباران سهمگين و مهيب نيروهاي ائتلاف عليه قرارگاه هاي مجاهدين كسي زنده بماند؟ چه کسی فكر ميكرد كه بعد از ۱۲ سال محاصره وحشیانه و فشار به مجاهدین اشرف ولیبرتی آنها دوام بياورند، پایداری کنند و در اثر این پایداری، خود تبديل به الهام بخش مقاومت در مقابل رژيم براي جوانان داخل كشور شوند؟ چه کسی فكر ميكرد كه بعد از زدن مارك دروغين تروريسم, اين سازمان موفق خواهد شد كه ازطریق مبارزه اي قضايي و سياسي خود را از ليستهای سیاه اروپا و آمریکا بيرون بكشد؟ چه کسی فكر ميكرد كه بعد از هشت سال كه فرانسه، تلاش كرد براي معامله با رژيم مارك تروريسم را روي مقاومت نگه دارد، قضات با شرف پرونده را ببندند و اعتراف كنند كه با يك مقاومت عليه استبداد سروكار دارند و نه يك سازمان تروريستي و سکت و فرقه ؟
طی این سالها، نه تنها هيچ دولتي به ياري و كمك مردم ايران نشتافت، بلكه همه دولتهاي قدرتمند جهان تا توانستند براي جلب رضايت ملاها كمر به نابودي اين مقاومت بستند. وقتي ۳۰۰۰۰ نفر درسال ۶۷ قتل عام شدند

نه تنها هیچ دولتی اعتراض نكرد بلكه در فرداي روي كار آمدن رفسنجاني همه با سر به ایران رفتند تا با این رژیم جنایتکار قرارداد اقتصادی منعقد کنند. وقتي كه در سال ۷۶ خاتمي سر كار آمد به تصور اينكه رژيم مدره خواهد شد آمريكا پيش قدم شد و گفت به عنوان علامت حسن نيت به رژيم, مجاهدين را در ليست تروريستي قرار ميدهم. در سال  ۱۳۸۰ انگلستان و برای بازکردن باب مذاکره با رژیم از آمريكا تبعيت كرد و مجاهدین را در لیست تروریستی قرارداد. در حالي كه مجاهدين  پرده از برنامه هسته اي مخفي نظامي رژيم برداشته بودند , ولی اتحادیه اروپا بجاي تشكر، مجاهدین را در ليست تروریستی خود قرار داد.
بجاي سخت گرفتن در مذاكرات اتمي با رژيم در سال ۱۳۸۳ اروپا به رژيم خائنانه پيشنهاد كرد كه در صورت راه آمدن رژیم ایران با غرب، ما به نگه داشتن مجاهدين در ليست تروريستي ادامه خواهیم داد.

امریکا، حتی مدتها دستور دادگاه خودش مبنی بر بازبینی در لیست تروریستی را اجرا نکرد تا روزی که مجبور شد این کار را بکند. در فردای روزی که آمریکا این مقاومت را در لیست تروریستی قرار داد، خاتمی با 77 موشک اسکاد قرارگاههای مجاهدین را بمباران کرد .
معني همه کارهای غرب این بود که به رژیم ایران رژيم كارت سفيد براي اعدام اعضاء و هواداران مجاهدین و مردم ایران میدهند. معنی آن این بود که رژیم با دست باز میتواند در اشرف کشتار کند و خون بریزد. 

مگر همین الان به خاطر مذاکرات هسته ای دولت روحانی بیدریغ اعدام نمی کند؟ و مماشاتگران سکوت نکرده اند؟
در چنين دنيايي كه هيچ ابر قدرتي در سمت این مقاومت  نيست و براي رضايت ملاها با ما خصومت ميكنند و دولتهايي هم كه حسن نيتي دارند از ترس ملاها روي خود را از این مقاومت بر ميگردانند ، سوال این است که این مقاومت چگونه طی این سالها با اين هيولا جنگيده است ؟
دلایل ماندگاری و چشم انداز آینده
علت این است که این مقاومت تاکنون روی چند عنصر اصلی ، پای فشرده است :
 اول : سرلوحه این مقاومت از روز اول فدا وصداقت بوده است و این مقاومت بیش از هر چیزی روی اصول و آرمانهای خود که همانا ، آزادی و صلح و اصول انساندوستانه میباشد ، ایستاده و به آن وفادار مانده است و دراین مسیر به انقلاب ایدئولژیک دست زده است .
دوم : دشمن اصلی را که رژیم خمینی است در هیچ شرایطی فراموش نکرده است و هر گز نگذاشته است که هیچ عاملی او را از این مبارزه منحرف کند، خیلی مسایل را فرو خورده است، تا دشمن اصلی سودش را نبرد.
سوم : از هر قطره آزادي و دمكراسي و عدالت در هرجای جهان استفاده کرده است، تا درچارچوب قوانین خودشان حقانیت آرمان مردم ایران را اثبات کند و این حق را ازحلقوم مماشاتگران خارج نماید.
چهارم : در درجه اول به حمایتهای مردم خودش تکیه کرده و بعد هم دست کمک به سوی مردم شریف سراسر جهان در هر کوی و برزن دراز کرده و آنها را به کمک کردن فرا خوانده است. در همه جا از پايين حركت كرد، قطره قطره حمايت انسانهاي شريف را جلب كرده و به همان میزان توانسته است، سم‍‍پاتی برخی از بالاهای دولت ها را بخودش جلب کند.
در همه كشورها ابتدا از خیابانها شروع کرده و نمايندگان مردم و پارلمانترها و شهرداران و منتخبين و شهروندان و استاتید دانشگاهها و شخصیت های حقوق بشری و ....را نسبت به حقانيت مبارزه اش جلب کرده است.
برخی به این مقاومت ميگويند: شما قدرتي نداريد، دولتي از شما حمايت نمي كند بلكه شخصيتهايي كه از شما حمايت ميكنند همه مقامات سابق و یا بازنشسته هستند و در مصدر امور نیستند، در جواب به آنها باید گفت: اين باعث افتخار است،كساني از این مقاومت حمايت ميكنند كه برده قدرت و حكومت نيستند.
به همين دليل این مقاومت ارزش تك تك حاميانش را ميداند.

یکی از دلایل ماندگاری هم همین حلقه حمايت مردم جهان بوده است كه رمز بقاء و رمز پايداري و رمز شكست ناپذيري مقاومت بوده است. به این حامیان افتخار میکنیم. آنها افرادی هستند که با عقاید وسلیقه های مختلف ولی به درجه ا ی در برخی زمینه ها از آرمان مردم ایران پشتیبانی میکنند.
اگر توانست عليرغم ۱۲۰۰۰۰ شهيد و تلاشي خانواده ها سرپا بماند به يمن حمايت تك تك مردم ایران بوده است .اگر توانسته است، حلقه محاصره اشرف را بشكند، به يمن تك تك حمايتها, تحصنها و كنفرانسهايي وتظاهرات و ...... بوده كه در ۵ قاره جهان برگزار کرده است.

 اگر توانسته است، ليست تروريستي را در هم بشكند، به يمن تلاش تک تك حقوقدانان شريف و نمايندگاني و شخصيتهايي بوده كه با ايمان به حقانيت اين مقاومت، خود عليه دولتهايشان شکایت کردند و دولتهایشان را مجبور کردند که این برچسب ظالمانه را بردارند.اگر توانسته است، توطئه دولت فرانسه را كه در همديستي با ملاها ميخواستند مقاومت را خفه كنند به شکست بکشاند، به يمن حمایت تك تك شهروندان فرانسوي و شخصيتها و وجدانهاي بيدار اين كشور بوده كه دور اين مقاومت حلقه زدند و اجازه ندادند ارزشهاي كشورشان پايمال شود.
این مسیری بوده است که طی این سالها مقاومت طی کرده است. بدون شک از این به بعد هم در هر تغییر و تحولی، همین مسیر را تا‍ پیروزی ادامه خواهد داد. آنچه كه مجاهدین را به یقین میرساند كه میتوانند از ساكنان ليبرتي حفاظت كنند و این رژیم را سرنگون کنند،  همین مسیر، پر افتخار و شکوهمند میباشد. البته هیچگاه نباید به دشمن درتاکتیک کم بهاداد و بازهم همواره آماده قیمت دادن بود، ولی به این یقین داشته باشیم  که بطور استراتژیک رژیم روز به روز توانش را برای نابودی مجاهدین بیشتر ازدست میدهد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر