۱۳۹۴ تیر ۱۰, چهارشنبه

مجاهدین خلق ایران- كس نخارد پشت من .....(قسمت اول) بر گرفته از پژواك ايران زمين نوشته سياوش جعفري



مسعود رجوي، از روز  اول گفت، “كس نخارد پشت من جز ناخن  انگشت من“ ، اوگفت، تا ميتوانيد حمايت خارجي از پايين كسب كنيد، تا ميتوانيد حمايت ارگانهای بین المللی و سازمان ملل و.... را بدست بياوريد، ولي استراتژي و سياست خودتان را هرگز روي اين حمايت ها سوار نكنيد. چشم اميد به هيچ نيروي خارجي ندوزيد. هيچكس براي شما كاري نميكند زيرا همه دولتها درنهایت به دنبال منافع خودشان  هستند. اين تنها ما بعنوان نیروی پیشتاز و توده های مردم خودمان هستیم كه منافع مردم مان را ميخواهيم. سرنگونی این رژیم مسولیت مردم و مقاومت ایران است و نه هیچ قدرت خارجی.
سیاوش جعفری 
برگرفته از وبلاگ پژواك ايران زمين
مجاهدین خلق ایران در تاریخ میهن ما یک ویژگی منحصر به فرد دارند. اگربه تاريخ مبارزات سازمانيافته وسراسري مردم ايران، حداقل ازمشروط تا به امروز نظري بيفكنيم. يك چيز خودش را بخوبي نشان ميدهد و آن اين است كه بجز مجاهدين خلق ا يران، تاكنون هيچ سازماني و حزبي نبوده است كه ۵۰ سال


 بدون انقطاع و اكتيو ،آنهم نه بعنوان یک گروه کوچک، بلکه بعنوان اصلي ترين جريان مبارزاتي عصر خود به مبارزه و پيكاربا دو دیکتاتوری ادامه داده باشد.بهمين دليل هم هست كه تاكنون  به اين اندازه توطئه وخيانت و مماشات و شيطان سازي عليه هيچ سازمان انقلابي صورت نگرفته است،با تمام اینها ، همه اين توطئه ها نه تنها نتوانسته است، مجاهدين راخسته كرده و از ميدان خارج كند، بلكه آنها، روز بروز گسترش يافته وقدرتمند ترشده اند. خودشان خسته نشده اند و لي دشمنان و اضداد و مماشاتگران را خسته كرده اند.
رمز و راز ماندگاری
سوال اين است كه آيا ماندگاري مجاهدين خلق ایران، در مقابل این همه توطئه امري تصادقي وخود بخودي بوده؟يا آنطور كه رژيم و اضداد مجاهدين مدعی هستند که  محصول بند بازي سياسي، خريدن سياستمداران و شخصیت های خارجي و .... بوده است؟ يا اين كه این ماندگاری شگفت انگیز، قانونمند بوده و حساب وكتابي داشته است ؟
ماندگاري درمقابل يك ديكتاتوري مهیب مذهبي كه روي دوپايه سركوب و صدورتروريسم و بينادگرايي سوار بوده است، نميتواند تصادقي و يا ناشي اززد و بند سياسي باشد، زيرا كه دشمن آنها يعني ولي فقيه استاد و هفت خط زد و بند سياسي و شيادي طی این سالها  ميباشد. طی این سالها برای بقای حکومتش دست به هر زد و بندکثیفی زده است .
آیا مجاهدین شخصیت های خارجی را می خرند؟
مجاهدین نمیتوانند ارتشی از شخصیتهای طراز اول از ۵ قاره جهان را خریداری کرده باشند. زیرا اگر این افراد خریدنی بودند، رژیم آخوندی که فقط در دوران احمدی نژاد، ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است، رژیمی که سالانه ۳۵ میلیارد دلارفقط به بشاراسد کمک میکند، زودتر از مجاهدین میتوانست آنهارا بخرد. راستی آقای جک استراو که در دهه ۶۰ هم از مجاهدین حمایت میکرد، یا آقای دوویل‍‍پن، بوشکافیشر، ایمانیکلسون وگری سیک و ... که سینه چاکان رژیم جنایتکار آخوندی هستند را چرا مجاهدین نمی توانند بخرند؟ گردهمایی بزرگ ویلپنت ۲۰۱۵ بیش از هر زمان دیگری این ارتش جهانی هوادار مقاومت را بخوبی به نمایش میگذارد.
اين رژيم درزمينه سركوب بسا بسا فراتر ازديكتاتوريهاي كلاسيك عمل كرده است. صدورتروريسم او باعث شده است كه كشورهاي مختلف بخاطر منافع اقتصادي ويا ترس از تروريسم درمقابلش کوتاه بیایند و تمكين كنند.
در دو قرن گذشته با هیچ حکو متی مانند ملاها مماشات نشده است.
براستي كه در دو قرن گذشته تاریخ ايران، هيچ حكومتي به اندازه حكومت ملاها از مماشات و تسليم و سر خم كردن كشورهاي غربي و ديگر قدرتهاي جهان بهره نبرده است. درسال گذشته شايد به جرآت بتوان گفت كه بيشترين وقت وزير خارجه آمريكا و بالاترين مقامات اتحاديه اروپا، صرف مذاكره با رژيم ايران و وزيرخارجه ملايان شده است. خامنه ای به وزير خارجه اش اجازه ميدهد كه ساعتها با وزير خارجه آمريكا مذاكره كرده و درخيابانهاي ژنو به قدم زدن بپردازند و ازتيم مذاكره كننده  درمقابل دلواپسان نظام دفاع كند. درحالي كه عربده های ضد آمريكاي خامنه اي، گوش فلك را كر كرده و خامنه ای مدعي است آمريكا دشمن اصلي ماست، ولي همزمان، بدفعات نامه محرمانه با اوباما رد و بدل می کند. آخرین پیغام و پسغام آنها هم هفته گذشته  بوسیله عبادی انجام گرفته است.
با اين وجود همين رژيم در تبليغات خود چنين وانمود ميكند كه اين مقاومت وابسته به اين و یا آن كشور است. يك روز ميگفت مجاهدين وابسته به شوروي هستند, يك روز میگفت مزدورآمريكا, يك روز اسرائيل , يك روز عراق , اخیرا هم میگویند عربستان. مضحک تراین است که بعضي وقتها هم مجاهدین را درآن واحد، وابسته به همه  اينها با هم معرفی میکند!؟؟
 گاه مجاهدین را گروهک معرفی میکند و درهمانحال مجاهدین را سازمانی بسیار قدرتمند معرفی میکند که هم  در عراق و سوریه و یمن و عربستان و ... حضور دارند و نیروهای این کشورها را آموزش میدهند. آدم گیج میشود که بالاخره این مجاهدین گروهک هستند یا یک قدرت بزرگ و مهیب که در چند جبهه برعلیه رژیم می جنگند؟
خامنه اي سال گذشته درمشهد از“چالش بزرگ “نام برد وگفت  معروف اول “حفظ نظام “است. منظورخامنه اي از نظام، اسم مستعارخودش است. هم چنان كه خميني نام مستعارش “اسلام عزيز“ بود. همین چند روز قبل باز هم از دشمنان نظام صحبت کرد که قصد بهم زدن امنیت نظام را دارند.
چه کسی نظام را تهدید میکند؟
راستي چه كسي نظام را تهديد ميكند؟ چه كسي خواهان سرنگوني اين رژيم از آغاز تاكنون بوده و هست و خواهد بود؟ اين كه خامنه اي ميگويد ميخواهند “امنيت نظام“ را به خطر بیندازند چه  نيرويي است؟ چه نيرويي ميخواهد توده هاي مردم را بر عليه رژيم سازماندهي كرده و آنها را به ايستادگي و قيام بکشاند؟ خامنه ای گاه برای ردگم کردن، به آمریکا و غرب اشاره میکند ولی همه میدانند و خودخامنه ای ازهمه بهتر میداند که تا همین امروز غرب و امریکا تا توانسته اند، چوب زیر بغل این رژیم گذاشته اند تا رژیم سر پا بایستد و هنوز هم درب برهمین پاشنه می چرخد.
پس منظور خامنه ای، همان نيرويي است كه ۳۶ سال  است شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه سر ميدهد. اين همان نيرويي است كه از آرتش آزادي بخش و موسسان چهارم دم ميزند؟ اين همان نيرويي است كه درسرتاسرجهان با رژيم آخوندي درهمه ابعاد چنگ درچنگ است .اين همان نيرويي است كه خودش را آنتي تز بينادگرايي معرفي ميكند وهمه خلقها را برای جنگ با این هیولا در قرن بیست و یکم بسیج میکند.
برغم همه توطئه های خامنه ای علیه این نیرو، اقدامات خامنه ای برای درهم شکستن این نیرو شکست خورده است، راستی چرا؟
آنچه که باعث شده مجاهدین طی ۵۰ سال گذشته ماندگار باشند، بها و قیمتی بوده است که در مسیر  این مبارزه پرداخته اند. بسا بسا فراتر از قیمت مادی و پول، قیمت انسانی و عاطفی یعنی خون گرم آگاهترین فرزندان این مرزو بوم و ترک خانه و خانواده و فرزند و عواطف انسانی و.... بوده است. آنها ازعواطف خانوادگی دست شسته اند تا عواطف خلق محبوب خودشان و عواطف میلیونها کودک بی سرپرست و زنان خیابانی و خانواه هایی که لقمه نانی در سفره شان نیست و ....را جایگزین آن بنمایند، تا بتوانند روزی خوشبختی و سعادت را برای مردم میهنشان به ارمغان بیاورند .
معمار اصلی انقلاب : کس نخارد پشت من .....
معمار اصلي اين انقلاب
 مسعود رجوي، از روز  اول گفت،
“كس نخارد پشت من جز ناخن  انگشت من“ ، اوگفت، تا ميتوانيد حمايت خارجي از پايين كسب كنيد، تا ميتوانيد حمايت ارگانهای بین المللی و سازمان ملل و.... را بدست بياوريد، ولي استراتژي و سياست خودتان را هرگز روي اين حمايت ها سوار نكنيد. چشم اميد به هيچ نيروي خارجي ندوزيد. هيچكس براي شما كاري نميكند زيرا همه دولتها درنهایت به دنبال منافع خودشان  هستند. اين تنها ما بعنوان نیروی پیشتاز و توده های مردم خودمان هستیم كه منافع مردم مان را ميخواهيم. سرنگونی این رژیم مسولیت مردم و مقاومت ایران است و نه هیچ قدرت خارجی.
مريم رجوي درپارلمان اروپا به همه دولتها اعلام كرد
 كه ما ازشما نه پول ميخواهيم و نه سلاح، ما ازشما فقط يك چيز ميخواهيم، به دشمن ما برعليه ما و مردم ما كمك نكنيد، همین وبس، آنگاه ببینید که ما چگونه این رژیم را در مدت کوتاهی به زباله دان تاریخ می افکنیم.
اگر مقاومت روي پاي خود اصالت نداشت و اگر تكيه اش مردم خودش و وجدانهاي بيدار در جهان نبود، نميتوانست چند دهه در مقابل رژيمي كه قدرتهاي بزرگ در مقابلش ترجيح ميدهند مماشات کنند و یا حتی زانو بزند, دوام بياورد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر