۱۴۰۲ بهمن ۲۹, یکشنبه

قطر؛ امیرنشین کوچک خلیج فارس چرا در مناقشات پیچیده جهانی میانجی‌گری می‌کند؟

 قطر؛ امیرنشین کوچک خلیج فارس چرا در مناقشات پیچیده جهانی میانجی‌گری می‌کند؟

دیدار وزیر امور خارجه ایالات متحده با نخست وزیر و وزیر خارجه قطر در امان، پایتخت اردن در بحبوبه درگیری‌های جاری بین اسرائیل و حماس – ۴ نوامبر ۲۰۲۳

منبع تصویر،GETTY IMAGES - JONATHAN ERNST

توضیح تصویر،

دیدار آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده ، با محمد


 بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر

  • نویسنده,

قطر از روز یکشنبه (۲۹ بهمن-۱۸ فوریه) به مدت دو روز میزبان نشست دو روزه سازمان ملل درباره افغانستان است. نمایندگان کشورها در این امیرنشین کوچک گردهم جمع می‌شوند تا درباره یکی از پیچیده‌ترین وضعیت‌های سیاسی حال حاضر جهان رایزنی کنند. همزمان، این کشور کوچک کم‌جمعیت در قلب مذاکرات برای رسیدن به نقطه ترک مخاصمه یا آتش‌بس در جنگ خون‌بار اسرائیل در غزه است.

کمی دورتر از این روزها و همچنین قطر در پشت صحنه مذاکرات تبادل اسرای اوکراینی گرفتار در روسیه تلاش کرده و می‌کند.

بی‌شک یکی از طولانی‌ترین تلاش‌ها برای میانجی‌گری‌های سیاسی قطر نامش به تهران و واشنگتن گره خورده است؛ آن جا که دوحه بارها تلاش کرد بستری برای تبادل پیام بین دو کشوری ایجاد کند، که نزدیک به نیم قرن است رابطه سیاسی ندارند. تلاش‌هایی که توانست مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای ایران را گاه جلو ببرد و در برهه‌هایی هم آزادی و تبادل زندانیان دو طرف را رقم زد.

اما قطر، این امیرنشین کوچک کم‌جمعیت خاورمیانه چه دیپلماسی را به کار گرفته که در سطح جهانی و در مناقشاتی بزرگ و پیچیده نام خود را به عنوان میانجی‌گر تثبیت کرده است و اصولا دوحه با این رویکرد به دنبال چیست؟

از روزگار صید مروارید تا ابرقدرت گازی جهان

تا حدود سه دهه پیش کشور کوچک قطر در حاشیه خلیج فارس برای باقی دنیا تقریبا ناشناخته بود.

شبه‌جزیره امیرنشینی که تنها با عربستان سعودی مرز خاکی مشترک دارد و تا آن زمان زیر سایه این قدرت منطقه‌ای در عرصه جهانی آن چنان نامی از آن شنیده نمی‌شد.

دولتمردان این کشور رفاه مردم سرزمین خود را که قبل از اکتشاف نفت به ماهیگیری و صید مروارید مشغول بودند، پس از کشف نفت در اواسط قرن بیستم عملا به درآمد صادرات طلای سیاه گره زده بود و در صحنه سیاسی جهان فعالیتی آنچنانی نداشت.

تصویر آرشیوی مربوط به سال ۱۹۵۵ کارگرانی را نشان می دهد که اولین خطوط لوله نفت را که از دخان به ام سیعب در قطر می‌رسید، نصب می‌کنند

منبع تصویر،

GETTY IMAGES - QATARI MINISTRY OF INFORMATION

توضیح تصویر،

تصویر آرشیوی مربوط به سال ۱۹۵۵ کارگرانی را نشان می دهد که اولین خطوط لوله نفت را که از دخان به ام سیعب در قطر می‌رسید، نصب می‌کنند

با کشف میدان گازی «پارس جنوبی» یا آن طور که قطری‌ها می‌‌گویند، میدان «گنبد شمالی» در اوایل دهه هفتاد میلادی، قطر کوچک و کم‌جمعیت ناگهان غول گازی جهان شد و صادرات گاز رفته درآمدهای عظیمی را روانه خزانه این کشور کرد و موقعیت استراتژیک قطر را ارتقا داد.

قطر حالا سرزمینی با رفاه چشمگیر و درآمد سرانه بالاست. وابستگی انرژی قدرت‌های بزرگ به ویژه اروپایی‌ها به آن رفته رفته فرصت را برای مدرنیزاسیون و حتی جاه‌طلبی‌های سیاسی در این کشور فراهم کرده است.

تلاش‌های یک امیرنشین ثروتمند برای ارتقای جایگاه سیاسی؛ قطر به دنبال چیست؟

حاکمان دوحه در تلاش‌های خویش برای نوگرایی سیاسی گاه تصمیم‌های متهورانه‌ای هم اتخاذ کردند؛ مانند سرمایه‌گذاری‌های عظیم رسانه‌ای و ورزشی که شاید بتوان گفت که از آنها برای تقویت سیاست خارجی خود بهره می‌برد.

قطر ماهیتا به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی خود، ناگزیر به توسعه روابط خود با قدرت‌هایی بوده است که بعضا منافع متضاد داشته‌اند یا حتی در مخاصمه و منازعه بوده‌اند: اتخاذ دیپلماسی ماوریک، یا همان سیاست‌ورزی سرخود و تصمیم‌گیری‌های سیاسی نامتعارف و بحث‌برانگیز و گاه خلاف نظم متعارف و قوانین موجود.

پایگاه العدید، یکی از مهم‌ترین مقرهای نظامی ایالات متحده در خاورمیانه

منبع تصویر،

GETTY IMAGES – CHERIE A. THURLBY

توضیح تصویر،

پایگاه العدید یکی از مهم‌ترین مقرهای نظامی ایالات متحده در خاورمیانه است

از جمله استفاده از خاک این کشور کوچک در اواسط دهه نود قرن پیش، برای تاسیس پایگاه العدید، یکی از مهم‌ترین مقرهای نظامی ایالات متحده در خاورمیانه: پایگاهی که ساختش به مذاق بعضی از جمله ایران، همسایه شمالی قطر خوش نیامد.

سال‌ها بعد هم در محافل غیررسمی شنیده شد که کاربرد این پایگاه در کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران تهران را به شدت «ناخشنود» کرده است، هرچند که انتقاد جدی علنی در این رابطه هیچگاه مطرح نشد.

از روابط دوحه با حماس و حتی میزبانی دفتر سیاسی این گروه، همواره بسیاری و در صدر آن اسرائیل ناراضی بوده‌اند.

اما قطر توانسته حدی از تعادل را در روابط خارجی خود نگه دارد که حتی روابط کاری خود با اسرائیلی‌ها را هم به رغم همه انتقادهای این کشور، حفظ کند. البته سایه بحران فعلی در غزه، این روابط را ممکن است در آینده‌ای نزدیک زیر و زبر کند.

البته باید در نظر داشت که رابطه بسیار نزدیک دوحه و واشنگتن در قدم اول، فراهم‌کننده اعتماد به نفس کافی و بستر مناسب روابط جنجالی قطر با گروه‌ها و کشورهای دارای منافع متضاد بوده است.

جورجیو کافیرو، مدیر موسسه «گلف استیت آنالیتیکس»، مستقر در واشنگتن که درباره خطرات ژئوپلیتیکی مشاوره می‌دهد، درباره انگیزه دوحه از پیش گرفتن چنین سیاستی به بی‌بی‌سی فارسی گفت: «قطر، کشوری بسیار کوچک در همسایگی کشورهای بزرگ، از توانایی‌های دیپلماتیکش استفاده می‌کند تا آمریکا و دیگر کشورها، ارزش بیش‌تری برای روابط‌شان با این کشور قائل شوند. دوحه با تبدیل این سرزمین به بستری برای مذاکره میان بازیگران دولتی و غیردولتی که به دلایل سیاسی قادر به گفت‌وگوی مستقیم با یکدیگر نیستند، نفوذش را بر عرصه بین‌الملل افزایش داده است.»

در طول سه دهه گذشته کمابیش ثابت شد این دیپلماسی محتاطانه اما جسورانه دوحه، مانند یک بندبازی طولانی موفق، جایگاه قطر را در عرصه روابط بین‌الملل نه تنها ارتقا داده که حالا این امیرنشین کوچک به عنوان یک کشور میانجی با کارنامه‌ای حاوی موارد چشمگیر نام خود را در عرصه جهانی تثبیت کرده است.

در مواردی حتی چنین سیاستی موجب نجات قطر از بحران‌های کمرشکن شده است: از جمله بحران دیپلماتیک قطر در سال ۲۰۱۷ که عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی و بحرین و چند کشور دیگر به تبعیت از ریاض و قاهره، روابط سیاسی خود را با قطر ناگهان قطع کردند و اگر دوحه در آن تقریبا محاصره سیاسی و اقتصادی تام و تمام، پیوندهای دوستانه خود را با کشورهایی مانند ایران و ترکیه حفظ نکرده بود، شاید برایش گذر از بحران مقدور نمی‌بود.

سینا عضدی، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه جورج واشنگتن، با اشاره به این دست‌انداز سیاسی تاریخی برای قطر به بی‌بی‌سی گفت: «درسی که قطر از بحران دیپلماتیک سال ۲۰۱۷ گرفت، این بود که عربستان سعودی یک سیاست خارجی مستقل را تحمل نخواهد کرد. از همین رو آن‌ها تلاش می‌کنند دیپلماسی خود را، آرام و بی‌هیاهو پیش ببرند: به ویژه درباره ایران که رویکردشان مسالمت‌آمیز است. با توجه به ابعاد قدرت و ضعف نسبی دوحه در قیاس با ریاض، فکر می‌کنم که همین رویکرد را در آینده هم ادامه دهند.»

حفظ رابطه سیاسی توامان با تهران و ریاض، آن هم در برهه‌ای از زمان که دو غول منطقه‌ای مدت‌ها با یکدیگر در تنش بودند، برگ برنده و هوشمندانه قطری‌ها بود.

نزدیکی دوحه به تهران باعث شد، به ویژه در طول یک دهه و نیم گذشته بارها در نقش میانجی، بستری برای مذاکرات ایران و غرب و در صدرش ایالات متحده باشد: از مذاکرات پشت پرده برای حل و فصل بحران هسته‌ای ایران تا میانجی‌گری برای آزادی زندانی‌های چند تابعیتی در ایران.

شهروندان آمریکایی - ایرانی، سیامک نمازی (وسط-بالا)، عماد شرقی (پایین-چپ) و مراد طاهباز (پایین-راست) پس از ورود به فرودگاه بین المللی دوحه در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳ از یک جت قطری پیاده می شوند

منبع تصویر،

GETTY IMAGES – KARIM JAAFAR

توضیح تصویر،

شهروندان آمریکایی - ایرانی، سیامک نمازی (وسط-بالا)، عماد شرقی (پایین-چپ) و مراد طاهباز (پایین-راست) پس از ورود به فرودگاه بین المللی دوحه در ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۳ از یک جت قطری پیاده می شوند

نمونه اخیر که خبرش به رسانه‌ها آمد، آزادی پنج ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران و انتقال شش میلیارد دلار پول مسدود شده نفت ایران به دلیل‌ تحریم‌های آمریکا، ‌به بانک‌های قطر بود. هواپیمای دوتابعیتی‌ها ابتدا در دوحه بر زمین نشست و پول هم همزمان به بانک‌ها رسید. هرچند که به نظر، تا زمان تهیه این مقاله، ایران به دلیل فشارهای سیاسی بر سر فعالیت‌های هسته‌اش نتوانسته به آن پول دسترسی پیدا کند.

اما انگیزه قطر از میانجی‌گری، به ویژه در مذاکرات میان تهران و واشنگتن، فقط کسب جایگاه سیاسی است یا انگیزه‌های دیگری هم دارد؟ سینا عضدی معتقد است قطر نگرانی‌های دیگری هم دارد که با این دیپلماسی تلاش بر کاهش آن‌ها دارد: «قطر کشور عربی بسیار کوچکی است که باید با همسایه غول‌پیکر شمالی، یعنی ایران همزیستی کند. روابط تیره با ایران هم تهدید امنیتی است و هم تهدید تجاری. جنگ در منطقه خلیج فارس برای قطر بزرگ‌ترین تهدید اقتصادی است و از همین رو در تلاش است که با میانجی‌گری بین ایران و ایالات متحده، تنش میان آن‌ها را کاهش دهد.»

ورای روابط مناقشه‌برانگیز دوحه و تهران، قطر در سال‌های اخیر با یک گروه جنجالی دیگر هم رابطه داشت: طالبان.

هرچند که این روابط هم با هماهنگی دقیق کاخ سفید و در اصل بستری برای مذاکرات دولت وقت آمریکا به ریاست جمهوری دونالد ترامپ با طالبان بود.

مایکل پمپئو وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده با ملا عبدالغنی برادر مسئول امور سیاسی طالبان در دوحه قطر در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰ ملاقات کرد

منبع تصویر،

GETTY IMAGES – U.S. DEPARTMENT OF STATE / HANDOUT

توضیح تصویر،

دیدار مایکل پومپئو وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده با ملا عبدالغنی برادر مسئول امور سیاسی طالبان در دوحه قطر در ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰

رابطه با طالبان در اسفند سال ۱۳۹۸ - فوریه ۲۰۲۰ موجب امضای توافق تاریخی صلح میان ایالات متحده و این گروه پرقدرت شد و سپس با آمدن جو بایدن، رئیس جمهوری بعدی به کاخ سفید به خروج نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان بعد از دو دهه و روی کار آمدن دوباره طالبان انجامید.

در نزدیک به دو سالی که از تهاجم روسیه به اوکراین گذشته، قطر باز هم بر نقش میانجی خود تاکید داشته است. جایی که دیگر پای قدرت‌های منطقه‌ای وسط نیست و یک قدرت هسته‌ای در حال جنگ در مرزهای اروپا یک طرف مناقشه است.

در همین مذاکرات بود که کمتر از سه ماه پیش، روسیه به واسطه قطر شش کودک اوکراینی را آزاد کرد و به کشورشان بازگرداند.

دیپلماسی قطر در بوته آزمایش

سیاست‌ورزی ماهرانه دوحه و تعادل در نگه داشتن جانب دوستان و دشمنان در روابط تاکنون مواهب زیادی برای قطری‌ها به ارمغان آورده است.

در بحران بزرگ اخیر در خاورمیانه، یعنی جنگ اسرائیل در غزه هم دوحه از همان در وارد سیاست‌ورزی شده است.

با این همه این موقعیتی استثنایی است که دیپلماسی همیشگی قطر را به بوته آزمایش گذاشته است.

بعد از حمله خون‌بار هفتم اکتبر حماس، حالا نورافکن افکار عمومی جهان بر تامین‌کنندگان مالی این گروه و پشتیبانان‌شان هم افتاده است.

اهتزاز پرچم فلسطین در جریان تظاهرات در مقابل مسجد امام محمد عبدالوهاب در حمایت از مردم فلسطین دردوحه، قطر، ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳

منبع تصویر،

GETTY IMAGES – KARIM JAAFAR

توضیح تصویر،

اهتزاز پرچم فلسطین در جریان تظاهرات در مقابل مسجد امام محمد عبدالوهاب در حمایت از مردم فلسطین دردوحه، پایتخت قطر، ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳

آیا قطر می‌تواند سر میزی به عنوان میانجی‌گر بنشیند که دست‌کم بخشی از آن سوی میز، درست یا غلط، قطری‌ها را به نوعی شریک آن سوی دیگر می‌دانند؟

آيا دوحه قادر است از اعتبار و حیثیت سیاسی خود دفاع کند و نقشش را به عنوان میانجی احیا و تثبیت کند؟

به نظر راه میانجی‌گری این بحران به سادگی موارد دیگر نباشد.

هرچند که جنگ غزه چنان بحرانی را در خاورمیانه آفریده که ممکن است همه طرف‌ها را به اغماض از استانداردهای‌شان ناگزیر کند.

همچنان که جورجیو کافیرو معتقد است دلایلی عمده برای این اغماض وجود دارد: «در میانه‌ صحنه سیاسی هم آمریکا و هم اسرائیل، انتقادهای بسیار تندی از قطر به دلیل رابطه‌اش با حماس وجود دارد. با این همه، حماس حتی پس از جنگ اسرائیل در غزه، قرار است به عنوان بازیگری اصلی هنوز در صحنه سیاسی فلسطین باقی بماند. از همین رو، بخت بالایی وجود دارد که هم آمریکا و هم اسرائیل، کماکان قطر را به عنوان پل سیاسی بسیار مهمی میان اسرائیل و حماس ببینند؛ حتی با اینکه روابط قطر با حماس در برخی جناح‌های سیاسی آمریکا و اسرائیل همچنان بحث‌برانگیز و باعث اختلاف نظر بماند.»



  • شغل,بی‌بی‌سی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر