نفوذ ونفوذی شماره ۱۳ چهره ها وافراد یا شخصیتها وجریاناتی که در این امر نقش داشتند ویا دارند - خاندان نمازی های شیراز تا محمد باقر وسیامک نمازی
به گزارش مشرق، موسوی، فعال رسانهای درباره خانواده نمازی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: خانوادۀ نمازی از خانوادههای بزرگ شیراز بود. یکی از اعضای خاندان نمازیها، محمد نمازی فرزند محمد حسن نمازی است. شهرت محمد نمازی به «نیکوکاری» است. در این باره فراوان تبلیغ شده؛ درباره نیت واقعی و سوءاستفادههای محمد نمازی و پدرش، از «امور خیریه» حرف و حدیث فراوان است. اما جالب است بدانید محمد نمازی عضو رسمی فراماسونری بود و لژ روشنایی را اداره میکرد.
لژ شیراز، وابسته به گراندلژ اسکاتلند، از کهنترین و مهمترین لژهای ماسونی ایران است. این لژ به عنوان تداوم «لژ روشنایٔی در ایران» در شیراز تأسیس شد. لژ روشنایی در ایران را انگلیسیها در سال 1919 م. در شیراز ایجاد کردند.
از سالهای 1320 ابتدا محمد نمازی و مظفر خان فرخ و سپس دکتر ذبیح قربان و عبدالحسین دهقان گردانندگان تشکیلات ماسونی شیراز بودند. عکس محمد نمازی و گروهی دیگر در لباس ماسونی موجود است.
محمد نمازی پسر حاج محمد حسن در سالهای جنگ اوّل جهانی در شراکت با آقا جان کلیمی (نیای خاندان کهن صدق)، «رشندار» (سررشتهدار) قشون انگلیس در جنوب ایران بود.
محمد نمازی بخش عمده عمرش را در آمریکا سپری کرد. او برای فرار از پرداخت مالیات ثروت هنگفتی که در این کشور انباشته بود، به احداث برخی تأسیسات خیریه در شیراز، بهویژه بیمارستان نمازی و لولهکشی آب شیراز، دست زد. او از این طریق هم سود قابل توجهی برد و هم «خوشنام» شد. طبق قوانین آمریکا، صرف پول در امور خیریه، در هر جای دنیا، پرداخت مالیات را به شدت کاهش میدهد. در بسیاری از اسناد و منابع تاریخی از محمد نمازی تصویری مثبت دیده نمیشود.
دکتر محمد مصدق به شدت به نمازی بدبین بود و او را عامل انگلیسیها میدانست. بهنوشته دکتر غلامحسین مصدق، در زمان سفر مصدق برای شرکت در اجلاس شورای امنیت به نیویورک (مهر 1330)، محمد نمازی «مرد اوّل سفارت» بود و تمامی کارکنان سفارت ایران حقوقبگیر او. «مثل ریگ پول خرج میکرد. وی قصد داشت با استفاده از قدرت مالی خود اعضای هییٔت نمایندگی ایران حتی پدرم را زیر نفوذ خود درآورد. پدرم در حین مسافرت به آمریکا به من، صالح و دکتر فاطمی و یکی دو نفر دیگر از همراهان گفت: ما در این مأموریت بهجز انگلیسیها و عوامل آنها در آمریکا با دو ایران متنفذ هم سروکار داریم: یکی محمد نمازی و دیگری گالوست گلبنگیان، باید مراقب آنها نیز باشیم. صحت پیشگویی پدر و سوءظنب که نسبت به نمازی داشت پس از کودتای 28 مرداد به اثبات رسید.
همانطوری که گفته شد برخی از اعضای این خانواده مانند محمد نمازی عضو لژ فراماسونری روشنایی، افرادی مثل مهدی نمازی عضو حزب ایران نوین و خود محمد باقر نمازی هم دارای مسئولیتهای مهمی در رژیم پهلوی بودهاند.
محسن نمازی
حجتالاسلام محسن نمازی پدر محمد باقر نمازی هم در سال 1283 هجری شمسی در نجف اشرف متولد شده و در سال 1344 در هندوستان از دنیا رفت. وی که علاقه زیادی به تحصیل دروس دینی داشت، توانست در دوران جوانی به درجه اجتهاد برسد. وی پس از آن به کلکته هند رفته و مدیر بخش عربی و فارسی رادیو کلکته میشود. آنطور که خود محمد باقر نمازی درباره پدرش میگوید: محسن نمازی در همان دوران، مسئولیت کرسی مطالعات اسلامی دانشگاه کلکته را برعهده داشه و تا آخر عمر در این مسئولیت میماند.
همچنین محسن نمازی بعد از کودتای 28 مرداد 1332، به مجله spotlight، که توسط فردی به نام جیلانی که اصالتی ایرانی داشت، از طریق تجار ایرانی کلکته کمک مالی میکرد. اما از آنجایی که این مجله مقالاتی در علیه کودتا مینوشت با پیگیری سفارت ایران در هند بسته شد.
محمد باقر نمازی
محمد باقر نمازی دوران تحصیلاتش را در مدارس خصوصی و دانشگاههای انگلیسی گذرانده است و تحصیلات ابتدایی تا متوسطه خود رادر مدرسه انگلیسی- مسیحی کلکته گذرانده میگذراند. خود او در این باره میگوید:" اولین دوران تحصیلات ابتدایی در مدرسه سنت جوزف کونل گذشت و از همان کودکی با زبان انگلیسی آشنا شدم." باقر نمازی دوره کارشناسی را در رشته علوم اقتصاد در دانشگاه سنت خاویر میگذراند و پس از اخذ مدرک کارشناسی در دفتر اقتصادی سازمان برنامه و بودجه مشغول به کار میشود.
نمازی برای طی دوران فوق لیسانس از دانشگاه واندر بیلت آمریکا بورسیه تحصیلی میگیرد اما برای خروج از کشور با مشکل خدمت سربازی مواجه میشود ک هاین مشکل بعدها حل میشود. وی در دوران تحصیل در آمریکا با گروهی از دانشجویان از کشورهای مختلف آشنا میشود که ارتباط با آنها را در دوران فارغ التحصیلی هم ادامه میدهد و بعدها در زمان کار در بخش اوراسیای سازمان ملل از آنها استفاده میکند.
باقر نمازی پس از طی مقطع فوق لیسانس برای تحصیل در دوره دکترا در دانشگاه اقتصاد لندن پذیرفته میشود اما به دلیل آنچه خود او به عنوان مشکلات مالی از آن یاد میکند، از تحصیل در دوره دکترا صرف نظر کرده و به ایران باز میگردد اما از همان زمان تا کنون با عنوان دکتر خطاب میشود.
مسئولیتهای محمد باقرنمازی در رژیم پهلوی
نمازی پس از دوران تحصیل با سفارشنامهای از پدرش خطاب به علی اصغر حکمت که سمتهایی همچون وزیر خارجه و سفیر ایران در هند را در کارنامه داشت به ایران باز میگردد و پس از آنکه برای اشتغال به ادارات مختلفی مراجعه میکند، اولین شغل جدید خود را در کیهان انگلیسی تجربه میکند.
نمازی از طریق فردی به نام "آذر پورآذر " به سازمان برنامه معرفی می شود و در سال 1339 در دفتر اقتصادی سازمان برنامه مشغول به کار میشود و پس از مدتی به سمت ریاست دفتر بودجه وزارت بهداری آن زمان منصوب میشود.
با استخدام نمازی در سازمان برنامه و بودجه، منتقد دیروز تبدیل به یکی از خدمتگزاران رژیم پهلوی میشود به طوری که به دلیل خدمات فراوان به رژیم، در سال 54 نشان درجه 3 همایونی را دریافت میکند.
محمد باقر نمازی مسئولیتهای مختلفی را طی میکند تا زمانی که از سال 53 تا سال 57، چهار مسئولیت را با حکم مستقیم محمدرضا پهلوی عهدهدار میشود. این مسئولیتها عبارتند از: عضویت در هیئت امنای دانشگاه سیستان و بلوچستان، معاون امور سازمانهای محلی و عدم تمرکز وزارت کشور، استاندار خوزستان و معاونت امور محلی و عمران شهری وزارت کشور.
بیشتر بخوانید:
چگونه پای «جاسوسهای USAID» به کشور باز شد
شبکهسازی ۳ تشکیلات برای نفوذ و براندازی در ایران
از نکات قابل توجه دوران مسئولیتی نمازی، حادثه سینما رکس آبادان است که در دوران استانداری او بر خوزستان اتفاق افتاده است. نکته دیگر، تاریخ انتصاب نمازی به آخرین مسئولیتش است که تنها 4 ماه پیش از پیروزی انقلاب صورت پذیرفته و به همین جهت برای دست بوسی به دیدار شاه رفته است.
یکی از مهمترین افراد مرتبط با محمد باقر نمازی همسر اوست. "افتخار السادات طباطبایی زواره" که خاندان نمازی او را با نام "افی نمازی" میشناسند، از دانشجویان ممتاز دانشگاه تهران در سال 54 بود که به همین دلیل نشانی ویژه از شاه هم دریافت کرده بود. وی پس از ازدواج با نمازی به استخدام سازمان امور استخدامی کشور درآمد و به سرعت مراتب ترقی را طی کرد. افی نمازی در خلال انقلاب به همراه دو فرزند خود، سیامک و بابک، از ایران فرار میکند و در سال 59 به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم میشود.
محمد باقر نمازی پس از پیروزی انقلاب از آنجایی که پیش از انقلاب به مدت دوسال با یونیسف همکاری داشته، از سوی سازمان ملل دعوت به کار میشود و طبق ادعای خود به طور غیرقانونی و از مرز سیستان و بلوچستان از کشور خارج میشود.
طبق شواهد موجود، تا سال 89 که دادسرای انقلاب درخواست قطع حقوق نامبرده را میکند، از جمهوری اسلامی حقوق دریافت میکرده است. وی پس از خروج از ایران به پاکستان رفته و از آنجا به آمریکا و نزد خانواده خود میرود و با قبول تابعیت آمریکا در این کشور ساکن میشود تا اینکه در ابتدای دهه هفتاد دوباره به ایران باز میگردد.
محمد باقر نمازی پس از فرار از ایران، در اوایل دهه 70 و در دوران دولت سازندگی به ایران باز میگردد. این مقطع زمانی همزمان با پایان جنگ و آغاز راهبردهای جدید نظام آمریکا در مواجهه نرم با جمهوری اسلامی است.
با روی کار آمدن دولت اصلاحات در ایران، بحث برقراری رابطه بین ایران و آمریکا قوت میگیرد. در سال 76 سازمانی، تحت عنوان همیاران غیر دولتی ایران (غدا) با هدف آموزش، تربیت و ایجاد ارتباط بین سازمانهای مردم نهاد با مشارکت NGOها، با همکاری برخی مسئولان داخلی و سازمانهای بینالمللی راهاندازی میشود. در همان ابتدا محمدباقر نمازی به عنوان مدیرعامل این سازمان انتخاب میشود.
از جمله مهمترین اقدامات این سازمان ارتباط با سازمانهای بین المللی مانند بنیاد برانداز اوراسیا و شورای جهانی جمعیت است. همچنین بررسی فعالیتهای این سازمان نشان میدهد که سازمان همیاران غدا (غیر دولتی ایران)، یکی از مجریان پروژه کاهش نسل در دهه 70 و 80 شمسی در ایران از طریق ارتباط با کمیته جمعیت سازمان ملل بوده است.
باقر نمازی در دورانی که در خارج از ایران به سر میبرده است، به عنوان نماینده سازمان ملل و یونیسف، در کشورهایی همچون مصر فعالیت میکرده است. از دیگر اقدامات نمازی در دوران اقامتش در خارج از ایران، راهاندازی شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) با همکاری فرزندش سیامک نمازی و تریتا پارسی رئیس نایاک است.
دیدار سیامک نمازی و تریتا پارسی در همایش تعامل ایران و آمریکا در سال 1380 زمینه ساز تشکیل شورای ملی ایرانیان آمریکا و با حمایت محمد باقر و سیامک نمازی میشود و از همان زمان تریتا پارسی دیدارهایی با برخی مقامات ایرانی به منظور گسترش نقش نهادهای اجتماعی مردمنهاد انجام میدهد. پس از آن در سال 1382 دیداری با محمد باقر نمازی در واشنگتن ترتیب میدهد و بر ظرفیت سازی برای ایجاد نهادهای غیر دولتی در ایران توافق میکند.
**نمازیها و کرسنت
باقر نمازی با کمک پری نمازی (خواهرزاده) و همسر او بیژن خواجهپور موسسه آتیه بهار را با هدف ارائه خدمات حقوقی و اقتصادی به شرکتهای خارجی و فراهم آوردن زمینه حضور آنها در ایران تاسیس میکند. در سال 74 آمریکا تحریمهای یک جانبهای را علیه ایران وضع میکند و در این زمان سیامک و بابک فرزند دیگر باقر نمازی به شرکت آتیه بهار میپیوندند.
از دیگر اقدامات پری نمازی و همسرش بیژن خواجهپور راهاندازی "بنیاد سیمرغ" در شهر وین و با عضویت یکی از مدیران ارشد بیناد برانداز اوراسیا است. بنیاد سیمرغ که به واسطه حضور اعضای بنیاد اوراسیا در آن، ارتباطات گستردهای با این بنیاد دارد، تحت پوشش عناوین جذابی همچون "برقراری تعامل فرهنگی بین مردم ایران و اروپا" برای نفوذ در ایران، فعالیت میکند.
موسسان بنیاد سیمرغ در اصل همان موسسان شرکت آتیه بهار هستند که در دوران تحریم ایران، به دلالی اقتصادی بین شرکتهای بزرگ خارجی و ایران میپرداختند و از این مسیر میخواستند در قراردادهای کلان اقتصادی نفوذ کنند.
اما با ورود سیامک نمازی به شرکت آتیه بهار در سالهای 1378 تا 1386 او مدیریت این شرکت را برعهده میگیرد. از جمله مهمترین اقدامات وی در این زمان، ایفای نقش به عنوان دلال عقد قرارداد ایران با برخی شرکتهای بزرگ نفتی از جمله کرسنت است. سیامک نمازی در پروژه کرسنت، مدیر پروژههای استراتژیک این شرکت بوده است.
سیامک نمازی در زمان همکاری با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، بانی کنفرانس کار آفرینی 2015 آی بریج آلمان هم بوده است. آنطور که از اسناد بر میآید سیامک نمازی در برگزاری کنفرانس آی بریج در حقیقت به دنبال آن بوده تا با استفاده از فضای بوجود آمده در حوزه کسب و کارهای اینترنتی، از طریق راهاندازی استارت آپهای بین المللی، نخبگان کشور را شناسایی و با فریب آنها، شبکه نخبگان ضدایرانی را راه اندازی کند.
وی برای اجرا کردن این هدف با موسسهای آمریکایی به نام "سایپ" هم همکاری میکرده است. این موسسه که در پوشش گسترش دموکراسی در جهان را از طریق فعالیت بخشهای خصوص دنبال میکند، یکی از 4 مرکز وابسته به "بنیاد ملی اعانه برای دموکراسی" است که برنامههای خود را از وزارت امور خارجه آمریکا دریافت میکند. موسسه سایپ در ایران برنامههای فراوانی از جمله نفوذ در مدیریت میانی و کلان کشور را دارد.
سیامک نمازی بین سالهای 2010 تا 2012 به مدت 19 ماه و به صورت رسمی تحت عنوان عضو کمیته مشورتی خاورمیانه با موسسه سایپ همکاری داشته و برای این مدت 19 هزار دلار حقوق دریافت کرده است.
وی در دوران اقامت خود در آمریکا با دانشگاه دفاع ملی آمریکا (NDU) که به نوعی ارگان علمی و اطلاعاتی پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) محسوب میشود، همکاری داشته و در جلسات محرمانه این نهاد شرکت داشته است. سیامک نمازی همچنین با موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل (INSS) که مقر آن در تلآویو است، همکاری داشته است. به عنوان مثال، وی در جلسهای در 22 فروردین 92 و تنها دو ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران، شرکت کرده و به بررسی میزان تغییرات در جمهوری اسلامی پرداخته است.
سرانجام در سال 1394 و پس از بازداشت سیامک نمازی در ایران، محمدباقر نمازی که برای رسیدگی به پرونده پسرش به ایران آمده بود نیز دستگیر شده و به این ترتیب یکی از مهرههای مهم شبکه نفوذ در ایران به تور دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی میافتد.
این، تنها بخش از اقدامات صورت گرفته توسط خانواده نمازی در ایران برای پیادهسازی نفوذ و شبکهسازی در حوزه جاسوسی از کشور، است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر