۱۳۹۴ آبان ۲۲, جمعه

حسن روحانی یک جنایت کار است( شماده 1) شاگرد خمینی وبهشتی وهمه کاره رفسنجانی بوده کار اصلی اوسرکوبی مردم و حفظ نظام ولایت است.

حسن روحانی یک جنایت کار است( شماده 1) شاگرد خمینی وبهشتی وهمه کاره رفسنجانی بوده کار اصلی اوسرکوبی مردم و حفظ نظام ولایت است.
تولد کودکی ونوجوانی حسن فریدن روحانی تا سال 58
حسن روحانی در 28صفر یا 9دی 1327 در سرخه سمنان بدنیا آمد پدرش آخوند بود ودر خانواده وفامیل هم اخوند کم نبود .
بهمین دلیل از 12سالکی به حوزه میرود بگفته خودش از سال 1339 اسم خمینی را شنیده بود خودش میگوید دی ماه 1341 رسما بیشتر سمت شناختن خمینی رفتم زیرا اساتید ما شاگردان خمینی بودند وبعدا هم فهمیدم که اطلاعیه های خمینی با بقیه یک مقداری فرق میکرد.
سولیوان به خمینی نظر داشت در رابطه با خمینی بیشتر بدانید
حسن روحانی از شاگردان بهشتی هم بود جنتی ومشکینی وسعیدی هم از استادان او بودند  تعدادی از استادانش میخواستند که حوزه هم باید مدرن باشد ئمطرح میکردند که مینی مم باید دیپلم گرفت روحانی هم همین تصمیم را گرفت ودرس خواندودیپلم گرفت 
سال 1348دیپلم گرفت در سال 48 هم رانشگاه رفت وحقوق قضائی خواند بعد از دانشگاه هم به خدمت سربازی رفت .
حسن روحانی سال 47 با مطهری اشنا شد او یک آخوند زر دست با یک فن بیان بالا بودیعنی یک منبری کارکشته بود .
وقتی مصطفی خمینی مرد او با تشویق مطهری در مسجد ارک تهران سخنرانی کرد در همانجا بود که روحانی خمینی را با لقب امام خطاب کرد.
خودش میگوید بهمین دلیل سال 57 ساواک با اسم حسن فریدون دنبال او بود اوهم ایران را ترک وبه انگلیس رفت خمینی که به پاریس رسید روحانی هم به او پیوست.
پس تا همینجا او یک خمینی چی دبش است 39 اسم خمینی را شنید 41 بیشتر آشنا شد ومقلد او شر درمسجدارک هم خمینی را برای اولین بار امام خطاب کرد حالا هم در پاریس در ملا حمایت از ما بهتران در زیر درخت سیب در نئفل لو شاتوی پاریس یکی از ور دستهای جوان خمینی بود میگویند روحانی از زیر همین درخت سیب آموزشهای جنایت وفریب وریا و دروغ را با خمینی تمرین کرد.
خمینی که بعد از ذدوبندهای استعماری به ایران آورده شد روحانی نتوانست ویا نخواست با هواپیمای خمینی به ایران برگردد.
خودش بخش دیگری از زندگی اش را باز گو میکند :
اوایل سال 57 بود که مهمان خامنه ای بودیم خامنه ای از من خواست که بیایم در سروسامان دادن ارتش کمک کنم .
پادگانها را سامان بدهیم اعتصابهائی بودتا آن اعتصاب ها را بشکنیم .که من وارد شدم وهمه اعتصابها را شکستم وعوامل آنرا هم تعیین تکلیف کردم (نقل به مضمون)
آنروزها بحث حجاب گر گرفته بود
طرح اجباری کردن حجاب در ادارات ارتش بمن سپرده شد.من از ستاد مشترک ارتش شروع کردم خیلی از خانم ها مقاومت کردند وقبول نداشتند من محکم ایستادم واز ورود زنان بی حجاب ممانعت کردیم تا توانستیم حرف خودمان را پیش ببریم وهمه مجبور شدند حجاب بگذارند.
 از مقولات دیگر بحث ارتجاع ومرتجع بود وهمین جور بحث سپاه پاسداران که بسیار بحث انگیز شده بود ومن اقدامات موثری کردم وبهمین دلیل عید فطر 58 میخواستند مرا ترور کنند.
وهمان سال 58 یعنی آبان 58 سفارت آمریکارا میگیرند .


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر