۱۳۹۴ آبان ۲۴, یکشنبه

دانشگاه، هم‌چنان سنگر آزادی



خامنه‌ای در ماههای اخیر چندین‌بار نسبت به فضای دانشگاه ابراز وحشت کرده که یک نمونه‌اش روز سیزدهم آبان بود که در دیدار با عده‌یی که به اسم دانشجو، نسبت به شکست خط سرکوبش در دانشگاهها ابراز نگرانی کرد و گفت:
امروز با ابزارهای جدید، این اعتقادات و ارزشها را آماج حمله قرار داده‌اند اما دانش‌آموزان، دانشجویان و همه‌ی جوانان ما، این حیله را بی‌اثر خواهند کرد. (شبکه1 تلویزیون رژیم 12/8/94)
اما  علی خامنه‌ای  به همین بسنده نکرد و این بار در روز بیستم آبان در دیدار با رؤسای رژیم در دانشگا‌هها حرفهایی زد که تلویزیون رژیم به‌نقل از وی گفت:
.. خامنه‌ای خودکم‌بینی را بزرگترین خطر خواندند و افزودند: خودکم‌بینی و دست‌کم گرفتن توانایی و قدرت ملت و کشور باعث می‌شود، در شرایطی که همه به قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، اذعان دارند، فردی در داخل بگوید «ما کسی نیستیم و منزوی هستیم
ایشان تربیت جوانان معقتد به استقلال فکری، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را از دیگر کارهای فرهنگی لازم در دانشگاهها دانستند و گفتند: خبرهایی که به من از برخی دانشگاهها می‌رسد و امیدوارم که درست نباشند، برخلاف این موارد است به‌گونه‌یی که تشکل‌های مؤمن و انقلابی و خوش‌فکر را تحت فشار قرار می‌دهند.... باید به جوانهای انقلابی و مؤمن، خوش‌روحیه، متدین و دارای عزت نفس میدان بدهید به‌گونه‌یی که فضا دست آنها باشد. (شبکه1 تلویزیون رژیم ۲۰/۸/۹۴)
در همین قسمت کوتاه، خامنه‌ای سه بار اعتراف کرده که نظامش منزوی است و فضای دانشگاهها در دست دانشجویان مخالف خامنه‌ای است. یک بار با این جمله که «فردی در داخل بگوید که ما کسی نیستیم و منزوی هستیم»، یک بار با این جمله که «خبرهایی که به من از برخی دانشگاهها می‌رسد و امیدوارم که درست نباشند» و یک بار هم با گفتن این‌که باید به جوانهای انقلابی و مؤمن که منظورش بسیجی هاست، میدان بدهید به‌گونه‌یی که فضا دست آنها باشد.
حالا این‌جا برمی‌گردیم به اعتراف پاسدار فیروز آبادی در مصاحبه با روزنامه حکومتی جوان، ارگان  سپاه پاسداران  در بیست نهم شهریورماه سال 85. پاسدار فیروز آبادی گفته بود: «اول انقلاب… مقابله با جریان فکری نفاق بود که یک هجمه بسیار سنگین در درون جوانان مبارز ایران بود و هر یک از ما جوانهای مسلمان دانشگاهی تنها ۵ درصد برای انقلاب ماندیم و ۹۵ درصد در سایه تبلیغات مسموم منافقین از صحنه انقلاب خارج شدند؛ یا معدوم شدند یا بی‌خاصیت».
خمینی در سال 59 تحت نام  انقلاب فرهنگی  خاک دانشگاه را به توبره کشید و همین‌طور که پاسدار فیروزآبادی اعتراف کرده، نسلی را اعدام کرد و به‌شهادت رساند، ... . کشتار و شکنجه و سرکوب دانشجویان 35سال است که ادامه دارد و کاری نبوده که خمینی و خامنه‌ای برای سرکوب دانشگاه نکرده باشند، از اخراج ها و تعلیق‌ها گرفته تا سهمیه 40 درصدی برای بسیجیها و دفن کشته‌های جنگ در دانشگاهها. اما نتیجه‌چی شده؟ نتیجه همین است که خامنه‌ای به آن اعتراف کرده، دانشگاه هم‌چنان سنگر آزادی است و فضای دانشگاه در دست نیروهای ضد ولایت‌فقیه است.
این‌جا این سؤال پیش می‌آید که چرا طی این همه سال سرکوب، خمینی و خامنه‌ای نتوانستند دانشگاه را تحت کنترل خود دربیاورند. پاسخ این است که علم و آگاهی و آزادی پدیده‌هایی هستند که بالکل با جهل و سرکوب متضادند. به عبارت دیگر دانشگاه که محیط علم و آگاهی است و از 16آذر 32 به سنگر آزادی تبدیل شده هرگز نمی‌تواند محیط جهل و سرکوب و افکار قرون‌وسطایی آخوندها بشود. نقش آزادیخواهانه و فرادانشگاهی دانشجویان دانشگاههای ارومیه و تبریز و زنجان، در خیزش روزهای اخیر آذربایجان هم نمودی از همان چیزی است که خامنه‌ای از آن وحشت دارد. دانشجویان در این خیزش به مسئولیتشان در برابر آگاهی‌ها پاسخ دادند و با شعارهای خود که تیز و مستقیم خامنه‌ای را هدف قرار می‌داد، نقش خودشان را ایفا کردند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر