"رایت مسعود"
بر بلندای زمان
در کبود آسمان
جلوه ای دیگر نمود رایت مسعود
او مرد تنگه های بی عبور است
او تکیه گاه دل شکستگان
او ره فروز رزم تا به آخر
در شب ستم چو رعد بی امان
رسم وراه مسعود افتخار ماست
او امید خلقی خسته از جفاست
از تبارش اینک ارتشی به پاست
از نبرد او شب کهکشان سراست
شهید لحظه لحظه حماسه ها
به نام او به دارها چه بوسه ها
نثار او درود ما دعای ما
در این زمانه پر ابتلا
اگر فدای بی گرانه اش نبود
اگر وفای صادقانه اش نبود
اگر فروغ جاودانه اش نبود
افق چگونه چهره می گشود
رسم وراه مسعود افتخار ماست
او امید خلقی خسته از جفاست
از تبارش اینک ارتشی به پاست
از نبرد او شب کهکشان سراست
گوید آری بی امان
تکیه کن بر خلق خویش
می خروشد بی امان
هان یگانها به پیش
فرمانده نبرد سرنگونی
در صحنه های سخت وبی خطر
ما در رهش به پای سر روانه
تا طلوع مهر مرز پر گهر
رسم وراه مسعود افتخار ماست
او امید خلقی خسته از جفاست
از تبارش اینک ارتشی به پاست
از نبرد او شب کهکشان سراست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر