۱۴۰۳ مرداد ۲۹, دوشنبه

دولت «وفاق» یا «شقاق» ؟

 

دولت «وفاق» یا «شقاق» ؟

دولت وفاق یا شقاق؟
دولت وفاق یا شقاق؟

در شناخت ماهیت و نقطه‌عزیمت تدارکاتچی جدید نظام «مسعود پزشکیان» هنوز باندهای حکومتی به یک تعریف واحد نرسیده‌اند. برخی او را اصلاحاتی می‌نامند، برخی اصول‌گرا. پاره‌یی اصول‌گرا اصلاحاتی، عده‌یی اصلاحاتی اصول‌گرا.

جوان، روزنامهٔ سپاه پاسداران او را اصلاح‌طلبی می‌خواند که «نگاه جریانی دارد» و «در کنار اصول‌گرایی بال دیگر نظام محسوب می‌شود و حاضر به رقابت و فعالیت در درون نظام برای اعتلای آن است»؛ نه این‌که «در صدد اتخاذ مواضع اپوزیسیونی در قالب اپوزیسیون در قدرت»! باشد (جوان. ۲۸ مرداد ۱۴۰۳)

 

مأموریت نجات نظام از کدام «خطر» ؟!

تا همین‌جا در بازی سخیف با کلماتی بی‌محتوا و مسخ‌شده مانند «اصلاح‌طلب و اصول‌گرا» فهمیدیم که پزشکیان یک آش شله قلمکار و ناهم‌جوش، مرکب از رذل‌ترین مهره‌های وابسته به باندهای مختلف نظام است. وزرای دستچین‌شده و سفارشی او، از لابیرنت تاریکخانهٔ اشباح حکومت عبور کرده‌اند. بی‌جهت نیست که پاسدار قالیباف خطاب به نمایندگان مجلس ارتجاع می‌گوید:

«صلاحیت همه ۱۹ عزیزی که دولت به مجلس به‌عنوان منتخب معرفی کرده تا نمایندگان مجلس بررسی کنند، در دستگاههای ذی ربط تأیید شده است که به اینجا آمده‌اند» (ایرنا. ۲۸ مرداد ۱۴۰۳).

پزشکیان هر چه هست به‌قول خودش آمده است که نظام را از خطر نجات دهد. این «خطر» چیزی جز سرنگونی نیست که سرخ و آتشین در بیخ گوش نظام ایستاده است.

رئیس‌جمهور جدید ارتجاع با دجالیت و پاچه‌ورمالیدگی تمام «دولت دوم رئیسی» را، «دولت وفاق ملی»! می‌نامد این عنوان مضحک و بی‌مسما، از هم‌اکنون باعث تمسخر و اما و اگر در باندهای نظام شده است. روزنامهٔ ستارهٔ صبح (۲۸ مرداد ۱۴۰۳) نوشته است: «آیا به‌راستی می‌توان کابینه پیشنهادی را نشانه‌ای از وفاق ملی دانست»؟

منظور پزشکیان از عنوان مسخرهٔ «وفاق ملی»، جوش‌دادن باندهای فاسد و غارتگر نظام با یکدیگر در مقابله با یک جامعهٔ انفجاری است.

یک‌دست کردن حاکمیت برای مقابله با قیامهای آتشین، همان آرزویی است که ابراهیم رئیسی، گماشتهٔ مخصوص خامنه‌ای آن را به گور برد. مأموریت اخص او پیشبرد خط «خالص‌سازی» نظام در مواجهه با خطر سرنگونی بود. پزشکیان به‌عنوان دولت دوم رئیسی می‌خواهد با ایجاد یک کابینهٔ شترگاوپلنگ به‌قول خودش نظام را از این خطر نجات دهد؛ اما آیا ممکن است؟!‌

مگر جنگ قدرت در بین باندهای نامتجانس حاکمیت را می‌توان با یک کابینهٔ شترگاوپلنگ مهار کرد؟ با کابینهٔ چسبانکی، از هم‌اکنون حتی در مجلس ارتجاع، شاهد اظهاراتی هستیم که به‌قول پاسدار قالیباف طرح آنها باعث ایجاد «دوقطبی» [بخوانید شقه و شکاف در حاکمیت] می‌شود.

 

قسیم عثمانی، مجلس ارتجاع ۲۷ مرداد ۱۴۰۳:

«جناب آقای رئیس‌جمهور، وفاق ملی با جمع اضداد محقق نمی‌شود شما دولت اشتراکی تشکیل داده‌اید و دولت اشتراکی خیلی زود ناهماهنگی به‌دنبال خواهد داشت و باید شما مرتب گزینه‌هایتان را تغییر دهید و این تغییرات جابه‌جایی‌های آینده باعث خواهد شد امور کشور معطل بماند.»

 

پاسدار قالیباف، مجلس ارتجاع ۲۷ مرداد ۱۴۰۳؛

«من فقط یک نکته را جناب آقای عثمانی عرض کنم نگاه کنید... بعضی اوقات با بعضی صحبت‌ها از این تریبون ملی که بلندترین منبر جمهوری اسلامی است حرفهایی به دفاع از قومیتها و مذاهب می‌زنیم که عملاً به روشی می‌بریم که با دوقطبی‌های جعلی باعث مشکلات بیشتر بشویم»

 

خامنه‌ای و تکرار اشتباه شاه

جنگ سهم‌خواهی در بین باندهای تشکیل‌دهندهٔ حاکمیت [اعم از غالب و مغلوب] با تحولات اجتماعی - سیاسی ارتباط تنگاتنگ دارد. این همان اشتباهی است که شاه در اواخر سلطنت خود با آن مواجه بود. او گمان می‌کرد با عزل هویدا و تعویض پی‌درپی ویترین نخست‌وزیری می‌تواند از وقوع یک انقلاب اجتناب‌ناپذیر جلوگیری کند. با هر بار تعویض نخست وزیر، جامعه رادیکال‌تر می‌شد. مردم با «اصل سلطنت» او مخالف بودند. هدف آنها سرنگونی سلطنت و برکناری شاه بود.

خامنه‌ای نیز اکنون دارد بخت خود را با تغییر تدارکاتچی می‌آزماید ولی از سیاست انقباض دست برنداشته است. جز این چاره‌یی ندارد؛ زیرا دیگر راه‌کارهای به بن‌بست رسیده‌اند.

سیاست‌های اصلی خامنه‌ای برای مهار قیام همان سرکوب در داخل و جنگ‌افروزی و تروریسم در خارج از کشور است. فیلترینگ اینترنت، زن‌ستیزی و حفظ گشت ارشاد، همگام با هزینه کردن بودجهٔ کشور برای تولید بمب‌اتمی، موشک و پهپاد و پروار کردن سپاه پاسداران و شبه‌نظامیان مزدور از سیاست‌هایی هستند که این حکومت یک روز هم نمی‌تواند از آنها عدول کند. اگر در فرض نامتصور، چنین چیزی رخ دهد آن‌وقت دیگر ولایت فقیه و سلطنت خامنه‌ای مفهوم خود را از دست می‌دهد.

 

کابینهٔ شقاق

خامنه‌ای با انداختن پاره استخوانی از قدرت در پیش پای اصلاحاتی‌ها به‌طور موقت آنها را در حاکمیت شریک کرده است ولی با پذیرش یک کابینهٔ چسبانکی و نامتجانس بیش‌از‌پیش راه شقه و شکاف در حاکمیت را هموار نموده است. چنین کابینه‌یی در مواجهه با امواج متلاطم اعتراضات اجتماعی از هم وا خواهد رفت. نه تنها پزشکیان که روح «امام راحل»! هم اگر از قبر بیرون بیاید، قادر به حفظ نظام در چنین مختصاتی نخواهد بود.

***

بهتر است در توصیف این کابینهٔ شترگاوپلنگ، به جای واژهٔ «وفاق» از «شقاق» استفاده کنیم. این شقه را جامعه و پیشرفت قیام به آن تحمیل خواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر