سروهای استواری ومقاومت ،عیاران مجاهد شهید صفی قلی اشرفی ویاران پاکبازش
مجاهد شهید صفی قلی اشرفی مسئول ورهبر عیاران
مجاهد شهید صفی قلی اشرفی ۲۷ ساله دانشجوی دانشگاه تهران
مجاهد شهيد صفی قلی اشرفی در سال ۱۳۳۹ بدنيا آمد
پدرش محمد ولی اشرفی رهبر ومراد يک اقليت حق بود
صفی قلی دردوران انقلاب انقلاب ضد سلطنتی دانشجوی
فعالی بود که مخفيانه با جنبش دانشجوئی برای
سرنگونی شاه تلاش ميکرد.
از فعالیتهای صفی قلی در فاز سیاسی پخش نشریه
مجاهد درکرج وسرخ حصار وقلعه حسن خان و....بود
همچنین برای بالا بردن آگاهی ایدئولوژیک تعدادی را
برای کلاسهای تبیین به تهران میبرد وبسیاری از جوانان
را هم
عضوگیری کرد .
از طرفی فعایتهای مردمی برای ایجاد شغل وگذران
زندگی وکمک به آنها شرکت بزرگ زراعی ایجاد کرده
بود که بسیاری از مردم در آن کار میکردند ودر آمد
داشتند
او مجاهدی دلیر وتشکیلاتی ووصل بود وآرمان جامعه بی
طبقه توحیدی را دنبال میکرد.
معتقد به مبارزه مسلحانه با نظام خمینی وولایت فقیه
خونریز وپاسدارن جنایتکار بود.
مهمتر از این او خمینی را کامل نفی میکرد ومیدانست آرمانش را در کجا بجوید در سال ۶۴ یکی از نفرات پرسید نظرشما در رابطه با انقلاب ایدئولوژیک ۶۴ چیست ؟
صفی قلی قهرمان پاسخ داد : ما باید سرسپاری را از خواهر مجاهد مریم رجوی بیاموزیم
صفی قلی قهرمان: ما باید سرسپاری را از خواهر مجاهد مریم رجوی بیاموزیم
بله صفی قلی قهرمان در اواخر سال ۱۳۶۴ به اسارت پاسداران خمینی جلاد در آمد و۸
بهمن ۱۳۶۷ بعد از ۲سال شکنجه ورنج اسارت همراه یار وفا دارش روح الله اشرفیان در زمین چمن سرخه حصار سربدار شدند وهمان روز هم
یار وفادار وغم خوار وهمرزم دیگر صفی قلی مجاهد شهید احمد زنگی در فلکه مرکزی
شهریار بدست دژخیمان وپاسداران شقاوت پیشه
بدار آویخته شد که در اطلاعیه رژیم هم آمده روزنامه اطلاعات ۱۰ بهمن ۱۳۶۷
مجاهد شهید صفی قلی اشرفی ومجاهد شهید وروح الله اشرفیان در روز ۱۰ بهمن ۱۳۶۷ در زمین
چمن سرخه حصار سربدار شدند
نقشه منطقه فعالیت گروه عیاران برهبری مجاهد دلیر صفی قلی اشرفی
نکته مهم که برای رژیم یک شکست آنهم در برابر چشمان بیش از ۱۰۰۰۰مردم گرد
آورده شده رقم خورد .
مدتی قبل از اعدام ، جنایتکاران دادستانی وپاسداران که رئیسی آنها را هدایت میکرد
مجاهد شهید صفی قلی اشرفی را به
سرخه حصار بردند وبیش از ده هزار نفر از مردم آن منطقه را با تزویر وتطمیع واجبار
گرد آورده بودند تا مجاهد دلیر صفی قلی اشرفی برای آنها سخنرانی کند واز راه ورسمش
واز مجاهدین خلق تبری بجوید اما او با
سخنان قاطع به مردم حاضر که محوطه ورزشی بودند واطراف آنرا باپاسداران و
تیربارسنگین چیده بودند سخن گفت گفت که من از روزی که این راه پر افتخار راه
انتخاب کردم میدانستم که عاقبتش چیست
لحظات قبل از اعدام مجاهد شهید صفی قلی اشرفی
صفی قلی اشرفی کفت تا آخرین قطره خون به آرمانم وراهم استوارم
ومن بر سر موضع خودم استوارم وتا به
آخر وفا دار خواهم ماند
صفی قلی اشرفی در لحظات اعدام از مردم وآرمانش دفاع کرد
از طرفی برای
اینکه پاسداران ودژخیمان دادستانی از او آتو بگیرند پرسیدند سلاح ها را
برای چی میخواستی ؟
صفی قلی اشرفی آن مجاهد قهرمان گفت ما سلاح را برای دفاع از مردم وآرمانمان تهیه کرده بودیم
صفی قلی اشرف
با لبی خندان وتبسمی تمسخر آمیز رو به دژخیمان جنایت کار خمینی گفت سلاح برای چه
میخواستیم ؟روشن است برای اینکه در برابر دیو جماران خمینی وپاسدارانش که میخواهند
همه را نابودکنند از خود دفاع کرده وبجنگیم .
پاسداران که
بور وکور وزبون شده بودند این مجاهد
قهرمان را به شکنجه گاه بر گردند وچند روز
بعد صفی قلی قهرمان را همراه یکی از یاران
وفادارش ، روح الله اشرفیان به همان محل یعنی زمین چمن منطقه سرخه حصار که متعلق
به گروه عیاران بود وصفی قلی بانی آن بود، آوردند و با فتوای خمینی بدلیل اینکه
مجاهدان سر موضع بودند بشهادت رساندند .
چگونگی وجزئيات حلق آويز کردن مجاهد دلير صفی قلی اشرفی وياروهمرزم دليرش مجاهدشهيد روح اﷲ اشرفی در قتل عام 67 در سرخ حصار کرج ووحشت دژخيمان
مجاهد دلير وقهرمان خلق صفی قلی اشرفی که رهبر
اقليت اهل حق بود ولی در کسوت يک قهرمان مجاهد خلق از آرمان جامعه بی طبقه توحيدی
دفاع ميکرد برای دومين بار توسط پاسداران خمينی دستگير شدالبته قبل و بعد ازاو
بسياری از تحت مسئولين ،ياران وهم رزمان او را که عياران ناميده ميشدند نيز تنها
به جرم مجاهد بودن ومعتقد به جامعه بی طبقه توحيدی وتن ندادن به خليفه وقت ارتجاع
خمينی دجال ضد بشر به اسارت درآورده بودند.
خمينی وپاسداران از وحشت گسترش نيروهای مجاهد در
سرخه حصار وايستادگی ودفاع جانانه آنها از آزادی وحقوق مردم ومحبوبيتی که صفی قلی
اشرفی ويارانش داشتند نميتوانستند به همين راحتی آنها را اعدام نمايد.
خمينی ودژخيمان مثل هميشه به چاره جوئی پرداخت
وبدليل ماهيت دجالگرايانه وضد خلقی ، تصميم گرفتند ۳مجاهد خلق بنامهای صفی قلی
اشرفی وروح اﷲ اشرفيان واحمد زنگی را در پوش باندهای شرور ومواد مخدر وسارق مسلح
بدار بياويزند وازمردم وجوانان سرخ حصار کرج واقليت اهل حق وعياران انتقام
بگيرند.
اقدامات جنايتکارانه خمينی وپاسداران وبسيجيان
جنايتکار حدودا از 6بهمن 1367علاوه بر همه دروغ پردازی عليه اين مجاهدان قهرمان ويارانشان
1-رژيم با ماشين های
تبليغی سيارهمراه با باند ها وبلندگوهای بزرگ در
شهرک های
حومه کرج
مانند وروآورد،اسماعيل
آباد،کاوسيه،بهشتی،شهرک قدس قلعه حسن خان وسرح حصارتبليغ براه انداختند که بسيار
تحريک کننده وهيستريک بود آنها مستمر ميگفتند که بزودی يک باند جنايتکار سارق مسلح
وباند مواد مخدر را بدار مجازات خواهيم آويخت وهزاران اکاذيب ديگر که فقط شايسته خمينی
وآخوندهای خمينی صفت وپاسداران جنايتکار بود.
2- همزمان در روز 8بهمن تمامی ادارات منطقه
مخصوصا آموزش وپرورش ومدارس را تعطيل کردندوکارمندان ودانش آموزان رابالاجبار به
محل اعدام آوردنددر اين رابطه معلمان ومسئولان مدارسرا تهديد کرده بودند که حتما
بايد دانش آموزان بيشتری را به محلاعدام بياورند
3-از ساعت 30،8- هم مجددا ماشين تبليغی را در قلعه حسن خان وسرخ حصارراه انداختند
ومستمرا تبليغات بالا را تکرار کردند.
4-در تمامی تپه هاوکوه پايه های اطراف قورت داغی در غرب وشمال غربی
سرخ حصارتيربارهای سنگين ونيمه سنگين کار گذاشته بودند
5-در سرخ حصار بالای ساختمانهای بلند تير بار کار گذاشته
بودند.
6-در باغهای شمال وشمال
شرقی زمين چمن گله های امنيتی ولباس شخصی های جنايتکارمستقرکرده بودند.
7-برف سنگينی قبلا باريده بود که از صبح مجددا باريدن گرفت همه جا
سفيد بود اما دلهای بسياری از مردم پرخون شده بود که ناجی قومی مومن ومجاهدی
وارسته وسرشار از عشق به خدا وخلق بدار آويخته خواهد شد . دژخيمان درميان مردم هم
قدم به قدم مامور ولباس شخصی چيده بودند که قيام نکنند ، مجاهد قهرمان صفی قلی
اشرفی که مردم سرخ حصار از شدت علاقه به او آقاجون ميگفتند را از يک مسير ناشناخته
واز پشت جايگاه تماشاگران ،واز درب فرعی وشمالی استاديوم در حالی که دستانش بسته
بود وارد کردند صحنه ها درست شبيه صحنه اعدام قهرمان فيلم شيردل ويليام قهرمان
اسکاتلند بودبغض وکين از چشمان پيدا بود وخار در چشم واستخوان در گلو به آقاجون
وشقاوت خمينی وپاسداران خيره بودندودر دل منجی ای را فرياد ميزدند ۲جراثقال در زمين چمن آماده کرده بودند ابتدا
مجاهد شهيد روح اﷲ اشرفی را حلق آويز کردند هرکس چيزی را زير لب زمزمه ميکرد
ودژخيمان سلاح بدست بپای مردمان بودند دقايقی بعد بشهادت رسيد وبه عهدش با خداوخلق وفا نمود.
نوبت به آقاجون يعنی مجاهد قهرمان صفی قلی اشرفی
رسيد،وقتی او را بالای نيمکت قرار دادند همراه با آرامشی بسيار چشم گير به جمعيت
که در هر سوی زمين چمنی که خود او ويارانش برای جوانان ساخته بود نگاه ميکرد
ودژخيمان هم طناب را آماده ميکردند تا به گردنش اندازندزير لب زمزمه نام خدا
وشهدای کربلا ميگفت وبا فرياد يا حسين قبل از اينکه دژخيمی چهارپايه را از زيرپايش
خالی کنند خود با فرياد يا حسين از روی چهارپايه پريد وبه سوی خدا شتافت.
شقاوت
دژخيمان خمينی
مجاهد شهيد صفی قلی اشرفی مدتی زيادی در سر دار
درحال رقص عشق بود که چند دژخيم برای اينکه مردم شورش نکنند به پاهايش
آويزان شدندتاکاررا زودتر
تمام کنند وبروند.
در اين زمان تعداد زيادی از مردم بی هوش شده واز
حال رفتند که تعدادی از آنها توسط پاسداران برده شدند آری دژخيمان اين مجاهدان را
باسم قاچاق چی مواد مخدر وسارق مسلح سربدار کردند ولی چرا ۲ سارق را بصورت حکومت
نظامی اعدام کردند؟ از چی وحشت داشتند تيربار وافرادمسلح برای چی بود؟ چون
ميدانستند آنها مجاهدان وارسته جانباز وعاشق خدا وخلقند آنها از ترس قيام مردم
حکومت نظامی اعلام نشده برپا کردند .
به اعتراف پاسدار ناصح درنشریه ویژه رژیم بنام رمز
عبور شماره ۲۱
پاسدار ناصح درنشریه ویژه رژیم بنام رمز عبور
شماره ۲۱ در رابطه با صفی قلی اشرفی ویارانش اعتراف
کرد
آری اين خونهای پاک ،پاک ،پاک وسرخ ،سرخ بودند
برای آزادی مردم وبرای برپائی جامعه بی طبقه توحيدی به ناحق بفرمان خمينی وبدست
لاجوردی ودژخيمانش بزمين ريخت ديديد نتوانستيد بعد ازاينهمه سال با دروغ وتزوير
و...اين خونها را بپوشانيد ديديد چگونهجنبش دادخواهی دامن شما را گرفت وميرود تا
با محاکمه عاملانوآمرن عدالت را بر پا نگر دارند ديديد چه نسلی از پس اين
مجاهداندلير برخواست وزهر به حلقوم خمينی ووارث خونريزش ريخت پس ما تا سرنگونی
تماميت ولايت خون ريزولايت فقيه ( ولايت قتل عام ) از پا نخواهيم نشست تعهد ما
سرنگونی آنهاست وآنرا محقق خواهيم کرد
ياد قهرمان سرفراز خلق صفی قلی اشرفی وهمرزمان شهيدش
گرامی وراه سرخشان پر رهرو باد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر