۱۳۹۴ بهمن ۲۵, یکشنبه

انتخابات و رأی‌گیری از سمبل آزادی و دموکراسی تا ابزار سرکوب

از زنداني سياسي مقاوم ابوالقاسم فولادوند 

هرگاه و هر زمانی صحبت از رأی‌گیری و انتخابات می‌شود، ناخودآگاه و بلافاصله در ذهن آدمی آزادی و دموکراسی چهره می‌نمایاند و خود را نشان می‌دهد و گویا این دو واژه انتخابات و آزادی مانند دو همزاد همیشه باهم در ذهن انسانها ظاهر می‌شوند ولی افسوس و صد افسوس که واقعیات همیشه با ذهنیات همخوانی ندارند. تا آنجایی که ذهنم یاری می‌کند، اولین انتخاباتی که به یاد دارم (البته نه به‌عنوان شرکت‌کننده) به سالهای ٥٤یا ٥٥ مربوط می‌شود و دقیقا یادم نیست برای نمایش انتخابات شورای شهر بود یا مجلس شورا، افرادی را می‌دیدم که برای جمع کردن رأی به روستاهای اطراف می‌رفتند و با دادن ولیمه‌یی یا وجهی (ناخودآگاه به یاد ساندیس خوران می‌افتم) به کدخدا شناسنامه افراد ده را جمع می‌کردند و می‌آوردند و روستاییان و حتی گاهی تعدادی از هم‌محله‌یی‌ها و همشهریها هم نمی‌دانستند که ولیمه را کدخدا و یا کارگزار و مباشر فلان نماینده خورده است و نصیب آنها سختیها و مشقات روزافزون خواهد بود. تا در اثر ظلم و جور رژیم ستم شاهی و کشتار پیشتازان آگاهی بخش مقاومت، شراره‌های انقلاب جان گرفت و به‌رغم خواست استعمار و به واسطه مقاومت و بهای پرداخت سنگین نسل پیشتاز و انقلابی مجاهد و فدایی در زندان و پا گرفتن قیامهای مردمی دیوار زندانها فرو ریخت و زنجیرها از دست و پای مردم گسسته شد و هر آنچه دزدان انقلاب و شرکای جدید استعمار عربده کشیدند که ما اعلام جهاد نمی‌کنیم و ما را نه تنها کاری با انقلاب و مبارزه نیست،بلکه با شرکای خود قرار گذاشته‌ایم که مأموریت رژیم پهلوی را به اتمام برسانیم و همه انقلابیون را یکسره نابود کنیم.
با فرارسیدن ٢٢بهمن ١٣٥٧ دیوچه رفت و نره دیو آمد و تمامی وعده خود در پاریس را نفی کرد و برای خود نمایی به‌رسم آزادیخواهان و پیروان دموکراسی و به قول خودش اولین انتخابات را برگزار نمود و البته از همان اولین قدم ثابت نمود که این جرثومه بنیادگرایی مار نخورده افعی است و با تجاوز به ناموس کلمات، شمشیر را برای زیر پا گذاشتن خواستهای برحق مردم از رو بسته است. و با نادیده گرفتن خواسته ٣٠ میلیون ایرانی فقط به یک به ظاهر انتخابات، آری یا نه به‌اصطلاح جمهوری اسلامی بسنده کرد و علناً هم گفت معنای این نمایش این است که با حکومت شیخ و یا حکومت شاه، مابقی مردم هم ول معطلند و به سلامت. و از آن زمان به بعد هم در هر نمایش انتخابات به انحاء مختلف، حق انتخاب واقعی مردم را سلب نموده و با انواع اهرم های فشار و سرکوب فقط و فقط مزدوران خودش را به نام نمایندگان مردم راهی مجلس و یا مسند ریاست‌جمهوری می‌نماید و این بازی دجالانه که البته طرفدارانی نیز در بین اصحاب استعمار دارد و نه تنها بدشان نمی‌آید بلکه خیلی هم خوشحال می‌شوند که با جلب رضایت بنیادگرایان، چهار چنگولی به جان منابع این مملکت بیفتند و با غارت تام و تمام این مملکت، مشکلات اقتصادی خود را حل نمایند و اگر هم کسی به آنها ایراد بگیرد و نقض حقوق‌بشر و ظلم و ستمی که از جانب آخوندها به مردم روا می‌شود را متذکر شود برای توجیه خود، بلافاصله به صندوق های رأی‌گیری و انتخابات و بیرون آمدن جنایتکارانی مانند سردار سازندگی، ملا فیگور خاتمی جنایتکار و حسن کلید ساز روحانی جلاد و رئیس‌جمهور اعدام از صندوق رأی ولایت و اطلاعات آخوندی استناد می‌کنند. هر گونه اعتراض و احقاق حقی هم در داخل با تمسک به همین نمایش انتخابات و به شدیدترین وجهی سرکوب می‌گردد.
البته در به اصطلاح قانون اساسی خودشان به‌وضوح گفته‌اند که اگر آحاد مردم بگویند ما این رژیم را نمی‌خواهیم، صرف این‌که ولی وقیح ارتجاع بگوید شما عقلتان نمی‌رسد کافی است و همه باید ساکت شوند و فرمانبردار، و بعضی جاها هم که با سگ دعواهای باندی بین خودشان و صرفاً به علت کسب قدرت و مال منال بیشتر، ببینند جنگ در حال مغلوبه شدن است به حکم حکومتی می‌آویزند و قضیه را در جهت سرکوب مردم و چپاول و قتل و غارت بیشتر فیصله می‌دهند. می‌توانم بگویم در طول 40سالی که من یادم میاید و شاهد بوده‌ام، هیچگاه آنطور که شایسته بوده با انتخابات و رأی‌گیری برخورد نشده و همیشه این دو مورد ابزاری بوده است در دست حکام ستمگر. در نتیجه در نظامهای دیکتاتوری و حاکمان ستمگر هیچ جزیی از ارکان حکومت یافت نمی‌شود که به‌صورت منطقی و درست در جای خود قرار گرفته باشد و هر آنکس به هر جزیی از ورزش، هنر، ادبیات، انتخابات، علم... . استناد کند و حساب این اجزا را از حساب کلیت حکومت جدا در نظر بگیرد از دو وجه خارج نخواهد بود یا به‌دنبال سهم خود از قدرت و مال و منال است و در نتیجه علناً به‌دنبال شراکت کردن در ظلم کردن به مردم و کشتار و به زنجیر کشیدن آنان است و یا به علت این‌که نمی‌خواهد در جهت نیل به وظایف انسانی و نوعدوستی هیچگونه بهایی بپردازد و یا قدرت تمیز را بین ستمگر بودن یا نبودن حاکمان ندارد؟ ؟ به‌صورت آگاهانه و یا ناخود آگاه به ابزاری در دست ستمگران برای اعمال ظلم و ستم بیشتر به مردم خواهد بود و در هر صورت در یک جبهه قرار دارند.
مخلص کلام این‌که در این دور و زمانه نمایش انتخابات، ابزار سرکوب و مشروعیت بخشیدن به حاکمان ستمگر است و هر آنکس با هر دید و توضیحی در آن شرکت نماید و یا با آوردن هر هیمه‌ای بخواهد حرارت آن را بیشتر کند بدون شک و بلا استثناء در اردوگاه آخوندی قرار دارد و جزو قصابان ملت ایران و تاراج دهندگان این آب و خاک است و لعن و نفرین را در طول تاریخ برای خود کسب خواهد کرد. و هر آنکس و هر گروهی با هر نوع نگرشی و به هر میزان در نفی و طرد نمایش انتخابات آخوندی گام بردارد در مسیر راه گشایی و سعادت و اعتلاء ایران‌زمین حرکت کرده و شایسته درودهای بی‌شمار در طی تاریخ خواهد بود.
زندان رجایی شهر
ابوالقاسم فولادوند

٢٠ بهمن ١٣٩٤

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر