مریم رجوی: پیام حماسه میهنی و آرمانی ۱۹بهمن سال ۱۳۶۰
مجاهدان قهرمان،
آذر رضايي با طفل بدنیا نیامدهاش، محمد مقدم، فرمانده گرد و دلیر تهرانو خواهران دلیر و عزیزم مهشيد فرزانهسا، تهمينه رحيمينژاد، ثريا سنماري، مهناز كلانتري، فاطمه نجاريان و ناهيد رأفتي.و برادران مجاهد و قهرمانم طه ميرصادقي،عباسعلي جابرزاده، شاهرخ شميم، حسن مهدوي، محمد معيني، خسرو رحيمي، كاظم مرتضوي، حسن پورقاضي، سعيد سعيدپور و حسين بخشافر.به راستی که خون سرخ شما قهرمانان، در تمام سالهای نبرد با رژیم جنایتکار آخوندی، همواره جاری و جوشان بوده و هست.
امروز از آن سپیده دم سرد و خونبار در ۱۹بهمن سال۱۳۶۰،۳۴سال میگذرد. در سراسر ساعات و لحظات آن نبرد عاشورایی، پایداری سرسخت سالیان بعد متولد شد، رشد کرد و به گُل نشست.
و اینچنین، اشرف نامی شد، تکثیر شده در رزم هر زن مجاهدخلق ودر پایداری سترگ اشرفیانو تکثیر شد.... دریک – دو- سه – صد و هزاران اشرف در ایران و در سراسر جهان.
اشرف قهرمان!
شهادت تو در رٰاس این جنبش، پیام اعتماد بود برای خلقی که تنها سرمایهاش، یعنی اعتمادش به سرقت رفته بود.شهادت تو و یارانت،نشانة صداقت جنبشی بوده و هست که سودایش، تنهاآزادی مردم ایران است و همواره قیمت را از بالاترینها می دهد.
گواهی میدهم که تو با پیمانت، با مقاومتت و با شهادتت، بر اصالت و حقانیت مسعود،بر راه مسعود و بر آرمان مسعود گواهی دادی و درست در نقطة مقابل خمینی دجال، فدای بیکران مسعود را در صحنة داخلی و بین المللی به ثبت دادی. و اینچنین پایداری این سالیان را تضمین کردی.
آری خون تو ناجوانمردانه و ظالمانه بر زمین ریخت، اما همه میٰدانند که با این فدا و با این خون، هزاران خون دیگر را برای این جنبش ذخیره کردی. زیرا این خونی بود که از رأس این جنبش، یعنی از پیکر مسعود جاری شد.
اشرف عزیزم!
هنوز چهره ات با همان قاطعیت، با همان صمیمیت و با همان عزم وصف ناشدنی پیش روی من است. چه بی نام و نشان، اما چه استوار و با صلابت، همواره و همیشه در همه جا حاضر بودی و به راستی الگو و سمبلی جاویدان برای زن انقلابی مجاهد خلق هستی و خواهی بود.
تو بی تاب و سبکبال همراه شدی با کبوتران خونین بال میلیشیا،
با همان خواهرانی که قلبت هر لحظه با آنها میتپید و بیقرارشان بود.
همانها که در نامه ات به مسعود نوشته بودی که با شهادت هر کدام شهید میشوی وآتش سوزان و گدازان از اینهمه ظلم وجودت را فرا گرفته است.
از آن سپیدهدمگلگوننام تو و راه تو، نام و رسم عقیدتی هر زن مجاهد خلقی شد. نام هر کس که به رزم با جلادان و دجالان حاکم برخاست. و با این پشتوانه و با الگو و سمبلی چون تو، حالا مجاهدین با هزار شورای مرکزی و با اصل طلایی فدای بیچشمداشت و بینام و نشان از تو الهام میگیرند و پیشتاز راهگشایی هزار اشرف شدهاند.
پیام سرخ شمایان،مقاومت به هر قیمت برای آزادی بود. راهی خونبار که هنوز ادامه دارد.و من و ما سوگند خوردهایم و حاضریمتا مردم را به مقصد نهایی پیروزی برسانیم.
درود بر اشرف و موسی و درود بر مجاهدان قهرمانی که در زندان اوین بر اجساد مطهر شما حاضر شدند و ادای احترام کردند، تا که دژخیم از این همه دلیری و غیرت برآشفته شد و با کینه و خشم، آنها را به شهادت رساند.بهراستی که مردن
وقتی که انسان مرگ را شکست داده است، خود زندگیست.
یقین دارم که خون سرخ شما، سوگند و پیمانی است جاویدان برای هر جوان آزادیخواهی که امروز یا فردا به این جنبش میپیوندد و تضمین دگرگونی عظیم و میلاد شورانگیز آزادی در میهنمان ایران است.درودی بیکران بر اشرف و موسی و یاران دلیر و قهرمانشان، از امروز تا هر زمان که نبرد برای آزادی شعلهور و فروزان است.
شهادت تو در رٰاس این جنبش، پیام اعتماد بود برای خلقی که تنها سرمایهاش، یعنی اعتمادش به سرقت رفته بود.شهادت تو و یارانت،نشانة صداقت جنبشی بوده و هست که سودایش، تنهاآزادی مردم ایران است و همواره قیمت را از بالاترینها می دهد.
گواهی میدهم که تو با پیمانت، با مقاومتت و با شهادتت، بر اصالت و حقانیت مسعود،بر راه مسعود و بر آرمان مسعود گواهی دادی و درست در نقطة مقابل خمینی دجال، فدای بیکران مسعود را در صحنة داخلی و بین المللی به ثبت دادی. و اینچنین پایداری این سالیان را تضمین کردی.
آری خون تو ناجوانمردانه و ظالمانه بر زمین ریخت، اما همه میٰدانند که با این فدا و با این خون، هزاران خون دیگر را برای این جنبش ذخیره کردی. زیرا این خونی بود که از رأس این جنبش، یعنی از پیکر مسعود جاری شد.
اشرف عزیزم!
هنوز چهره ات با همان قاطعیت، با همان صمیمیت و با همان عزم وصف ناشدنی پیش روی من است. چه بی نام و نشان، اما چه استوار و با صلابت، همواره و همیشه در همه جا حاضر بودی و به راستی الگو و سمبلی جاویدان برای زن انقلابی مجاهد خلق هستی و خواهی بود.
تو بی تاب و سبکبال همراه شدی با کبوتران خونین بال میلیشیا،
با همان خواهرانی که قلبت هر لحظه با آنها میتپید و بیقرارشان بود.
همانها که در نامه ات به مسعود نوشته بودی که با شهادت هر کدام شهید میشوی وآتش سوزان و گدازان از اینهمه ظلم وجودت را فرا گرفته است.
از آن سپیدهدمگلگوننام تو و راه تو، نام و رسم عقیدتی هر زن مجاهد خلقی شد. نام هر کس که به رزم با جلادان و دجالان حاکم برخاست. و با این پشتوانه و با الگو و سمبلی چون تو، حالا مجاهدین با هزار شورای مرکزی و با اصل طلایی فدای بیچشمداشت و بینام و نشان از تو الهام میگیرند و پیشتاز راهگشایی هزار اشرف شدهاند.
پیام سرخ شمایان،مقاومت به هر قیمت برای آزادی بود. راهی خونبار که هنوز ادامه دارد.و من و ما سوگند خوردهایم و حاضریمتا مردم را به مقصد نهایی پیروزی برسانیم.
درود بر اشرف و موسی و درود بر مجاهدان قهرمانی که در زندان اوین بر اجساد مطهر شما حاضر شدند و ادای احترام کردند، تا که دژخیم از این همه دلیری و غیرت برآشفته شد و با کینه و خشم، آنها را به شهادت رساند.بهراستی که مردن
وقتی که انسان مرگ را شکست داده است، خود زندگیست.
یقین دارم که خون سرخ شما، سوگند و پیمانی است جاویدان برای هر جوان آزادیخواهی که امروز یا فردا به این جنبش میپیوندد و تضمین دگرگونی عظیم و میلاد شورانگیز آزادی در میهنمان ایران است.درودی بیکران بر اشرف و موسی و یاران دلیر و قهرمانشان، از امروز تا هر زمان که نبرد برای آزادی شعلهور و فروزان است.
اینچنین، اشرف نامی شد، تکثیر شده در رزم هر زن مجاهدخلق و در پایداری سترگ اشرفیان
در سالگرد حماسة عاشورای مجاهدین، در حالی که هنوز درد و رنج آن روز را حس میکنیم،اما با غرور، هزاران بار بیشتر از همیشه درودهایمان را نثار اشرف شهیدان، سردار خیابانی و یاران صدیق و پاکبازشان میکنیم.
در سالگرد حماسة عاشورای مجاهدین، در حالی که هنوز درد و رنج آن روز را حس میکنیم،اما با غرور، هزاران بار بیشتر از همیشه درودهایمان را نثار اشرف شهیدان، سردار خیابانی و یاران صدیق و پاکبازشان میکنیم.
مجاهدان قهرمان،
آذر رضايي با طفل بدنیا نیامدهاش، محمد مقدم، فرمانده گرد و دلیر تهرانو خواهران دلیر و عزیزم مهشيد فرزانهسا، تهمينه رحيمينژاد، ثريا سنماري، مهناز كلانتري، فاطمه نجاريان و ناهيد رأفتي.و برادران مجاهد و قهرمانم طه ميرصادقي،عباسعلي جابرزاده، شاهرخ شميم، حسن مهدوي، محمد معيني، خسرو رحيمي، كاظم مرتضوي، حسن پورقاضي، سعيد سعيدپور و حسين بخشافر.به راستی که خون سرخ شما قهرمانان، در تمام سالهای نبرد با رژیم جنایتکار آخوندی، همواره جاری و جوشان بوده و هست.
امروز از آن سپیده دم سرد و خونبار در ۱۹بهمن سال۱۳۶۰،۳۴سال میگذرد. در سراسر ساعات و لحظات آن نبرد عاشورایی، پایداری سرسخت سالیان بعد متولد شد، رشد کرد و به گُل نشست.
و اینچنین، اشرف نامی شد، تکثیر شده در رزم هر زن مجاهدخلق ودر پایداری سترگ اشرفیانو تکثیر شد.... دریک – دو- سه – صد و هزاران اشرف در ایران و در سراسر جهان.
مادر عقیدتی و خواهر عزیزم اشرف!
غم از دست دادن تو،غم از دست دادن موسی و غم از دست دادن یاران شما، همیشه سنگین است و سخت. اما حقیقت این است که راه انقلابهای بزرگ با قیمتهای سنگین گشوده میشود.
توهمیشه و همه جا حاضر هستی و خودت فرماندة رزم این سالیان بودهای. زیرا که من هر روز و هر ساعت، تو را در قهرمانیهای این نسل میبینم.از شکوفة نام تو، گلستانی سرخ و سپید و سبز در این مقاومت رویید.و از عزم و ایمان موسی و یارانش، نسلی فداکار و صادق در ایران زمین قیام کرد.
غم از دست دادن تو،غم از دست دادن موسی و غم از دست دادن یاران شما، همیشه سنگین است و سخت. اما حقیقت این است که راه انقلابهای بزرگ با قیمتهای سنگین گشوده میشود.
توهمیشه و همه جا حاضر هستی و خودت فرماندة رزم این سالیان بودهای. زیرا که من هر روز و هر ساعت، تو را در قهرمانیهای این نسل میبینم.از شکوفة نام تو، گلستانی سرخ و سپید و سبز در این مقاومت رویید.و از عزم و ایمان موسی و یارانش، نسلی فداکار و صادق در ایران زمین قیام کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر