۱۴۰۲ آبان ۶, شنبه

با یاد مجاهد شهید دکتر احمد طباطباییاز قهرمانان پیشتاز نبرد علی دو دیکتاتوری شاه وشیخ ار آران کاشان اولین استاندار مازندران بعد از انقلاب ضد سلطنتی

با یاد مجاهد شهید دکتر احمد طباطباییاز قهرمانان پیشتاز نبرد علی دو دیکتاتوری شاه وشیخ ار آران کاشان اولین استاندار مازندران بعد از انقلاب ضد سلطنتی


 

مجاهد شهید احمد طباطبایی

محل تولد: کاشان- آران
شغل: اولین استاندار مازندران ،پزشک و مسئول امداد پزشکی
سن: 36
تحصیلات: دکترا
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 2-8-1359
محل زندان: -

زندگینامه شهید


زندانی زمان شاه: ۱۳۵۰ / ۷سال

نحوه شهادت: تصادف حین ماموریت

مجاهد شهید احمد حسین بختیاری، یکی از هواداران مجاهدین بود که به فراخوان سازمان مجاهدین در اوایل انقلاب و همزمان با حمله عراق به خاک ایران در سال۱۳۵۹ به جبهه‌های جنگ ایران و عراق شتافت.

در آن ایام خمینی دجال پس از غصب حاکمیت مردم ایران و تکیه بر کرسی ولایت، از همان روزهای اولیه حکومت برای دولتهای منطقه خصوصاً برای دولت عراق خط و نشان کشید، و از مردم این کشور خواست علیه دولت خود قیام کنند. او تنها به دعوت مردم عراق برای شورش اکتفا نکرد و خواهان سرنگونی دولت عراق شد. سلسله‌ای از موضع‌گیریهای خمینی علیه دولت عراق و تحرکات نیروهای مزدورش در داخل عراق وهم‌چنین در مرزهای این کشور زمینه‌ساز جنگ ایران و عراق شد.

در مقابل دولت عراق در تاریخ ۳۱شهریور ۱۳۵۹ تهاجم گسترده‌یی را به مرزهای غربی و جنوبی کشور آغاز کرد و نیروهای نظامی عراق وارد خاک ایران شده و چند شهر مرزی از جمله خرمشهر به اشغال نیروهای عراقی درآمدند.

از آنجایی که مرزهای کشور مورد تجاوز یک نیروی خارجی قرار گرفته بود، سازمان مجاهدین خلق ایران طی اطلاعیه مبسوطی تجاوز عراق به خاک میهن را محکوم کرد و از مردم و نیروهای هوادار سازمان خواست تا با تمام قوا با نیروی اشغالگر وارد نبرد شوند. در این رابطه بخشی از نیروها و میلیشیای مجاهد خلق، همراه با شماری از کادرهای مسئول سازمان راهی جبهه نبرد شدند.

اما رژیم آخوندی که هدفش از تحریک جنگ، سرکوب نیروهای انقلابی بود بلافاصله در واکنش به این اقدام، نیروهای سازمان مجاهدین را از جبهه‌های جنگ اخراج و شماری از آنها را نیز دستگیر کرد. با این وجود تعدادی از هواداران و کادرهای ارتشی هوادار مجاهدین، به توصیه سازمان در جبهه ماندند و در جریان درگیریها بشهادت رسیدند.

یکی از کادرهای مسئولی که سازمان به همراه یک اکیپ امداد پزشکی مجاهدین به جبهه اعزام کرد مجاهد شهید دکتر احمد طباطبایی بود.

احمد طباطبایی در سال۱۳۲۲ در آران کاشان در یک خانواده متوسط به دنیا آمد.

از اواخر دوره دبیرستان فعالیت‌های اجتماعی‌اش را در دبیرستان مروی تهران آغاز کرد. سپس به دانشکده پزشکی دانشگاه رفت. او در سالهای دانشگاه دو بار به‌دلیل مبارزات دانشجویی توسط شهربانی دستگیر و بازجویی شد. ولی احمد مجدد به فعالیت‌های سیاسی‌اش ادامه داد. در همین دوران بود که در جلسات درس پدر طالقانی با بنیانگذاران سازمان مجاهدین و مجاهدان خلق رضا رضایی و علی باکری آشنا شد و درک عمیق‌تری از مبارزه؛ پیدا کرد و اشتیاقش در پیمودن این مسیر بیش از‌ پیش شد.

بعد از تأسیس سازمان مجاهدین توسط بنیانگذاران، احمد طباطبایی در اواخر دهه۴۰ در کنار شهید احمد رضایی و مصطفی جوان خوشدل، در گروه ویژه بازار فعالیت می‌کرد.

احمد که با سختی‌های زندگی روستاییان و مردم آشنا بود و می‌دانست مسبب همه بدبختیها دیکتاتوری شاه خائن است، وقتی در رشته پزشکی فارغ‌التحصیل شد، همان را فرصتی ساخت که هم بتواند از این طریق به مردم خدمت کند و هم در کنارش آنها را نسبت مسبب این وضعیت آگاه سازد. از جمله وقتی سال۴۸ به‌عنوان افسر وظیفه بهداشت در دهکده‌ای از توابع تارون مردم را مداوا می‌کرد، برای روستاییان درمانگاه ساخته بود.

اهالی روستاها و شهرهای محل خدمت احمد او را بسیار دوست داشتند و مجذوب ویژگی‌های انسانی بی‌نظیرش بودند.

بعد از سربازی مدتی در بخش رادیولوژی بیمارستان هزار تخت‌خوابی تهران، و بعد از آن در شیر و خورشید کهک در قم به طبابت مشغول شد.

دکتر احمد قهرمان در اول شهریورماه ۱۳۵۰ که ساواک به پایگاههای مختلف مجاهدین در تهران وحشیانه حمله کرد به همراه مجاهد کبیر شهید رضا رضایی در پایگاه گلشن تهران دستگیر و روانه شکنجه‌گاههای ساواک شد.

دکتر احمد تا چندین ماه زیر شکنجه قرار گرفت و دژخیمان با کابل به کف پایش می‌زدند شدت شکنجه به حدی بود که گوشت کف پای وی ریخته و به استخوان رسیده بود. با این حال سرفراز و وفادار این دوران را پشت سرگذاشت و در بی‌دادگاه ساواک شاه به ۱۵سال زندان محکوم شد و به زندان قزل‌حصار و سپس قصر منتقل شد.

دکتر احمد به‌رغم این همه شکنجه با روحیه‌ای بالا و سرشار در قصر و قزل‌حصار به‌عنوان یک پزشک دلسوز به زندانیانی که زخم شکنجه‌های ساواک را بر تن داشتند یاری می‌رساند.

دکتر احمد مانند همه مجاهدان دیگر در سال۵۷، به‌همت خلق قهرمان ایران از زندان شاه آزاد شد. او به کاشان رفت و در سازماندهی قیام نقش فعالی داشت از جمله توانست شهربانی آران را با کمک جوانان کاشانی تصرف کنند.

پس از انقلاب مجاهد خلق دکتر احمد به‌دلیل سوابق انقلابی و محبوب بودنش در روز ۲۷اسفند استاندار مازندران شد.

با استقرار دکتر احمد در استانداری سطح همکاری و همیاری و مایه‌گذاری شخصیتهای شناخته شده استان، اقشار مختلف به‌ویژه جوانان به‌طور چشمگیری بالا رفت. شوراهای مردمی در شهرها و به‌خصوص شوراهای روستایی شکل گرفت و بیلان بی‌سابقه‌یی از عمران و آبادی در استان نمودار شد.

اما ارتجاع انحصارطلب حاکم که جای خودش را با وجود دکتر طباطبایی و سازمان کاری که او با مردم و برای مردم چیده بود تنگ می‌دید، با فشارهای بی‌سابقه، دکتر طباطبایی را که قلبش برای رهایی مردم و خدمت به آنان می‌تپید در تاریخ ۲۷مهر ۵۸ مجبور به استعفا کرد.

از جمله کسانی که در استان به‌دنبال این استعفا و کناره‌گیری او بودند، پاسدار مرتضی حاجی از فرماندهان جنایتکار بابل بود که بعد از دکتر احمد به استانداری مازندران گمارده شد. پاسدار جنایتکاری که در شکنجه و کشتار مجاهدین در بابل و آمل نقش اول را داشت و از عناصر اصلی جنگ در ترکمن‌صحرا بود. جنایتکاری که البته بعدها رنگ عوض کرد و وزیر آموزش و پرورش و وزیر رفاه و تعاون دولت خاتمی شد.

دکتر احمد طباطبایی در حالی که مسئولیت امداد پزشکی مرکزی تهران را به‌عهده داشت و در حمله و هجوم پاسداران و چماقداران مورد تهدید دائمی قرار داشت، همزمان مسئولیت شعبات مختلف امداد پزشکی در گودنشین‌های جنوب تهران از جمله یاغچی‌آباد و خزانه را هم عهده‌دار بود. ضمن این‌که مسئولیت امدادرسانی به جنگ ایران و عراق از جانب مجاهدین را نیز به دوش می‌کشید کاری که به‌دلیل مانع‌تراشی‌های مرتجعین، به سختی انجام می‌شد.

دکتر احمد نوشته بود که «ارتجاع حاکم مانع از جنگیدن ما در جبهه‌ها هم می‌شوند و نمی‌گذارند ما به وظایف مردمی خود عمل کنیم»

نهایتا در همین مسیر دکتر احمد روز دوم آبان ۱۳۵۸ با یک اکیپ امداد پزشکی مجاهدین راهی جبهه‌های جنوب شد. اما در نیمه‌شب ۲آبان ۱۳۵۸ در تاریکی شب طی تصادف دلخراشی جان سپرد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر