رسالت «فرزندان رشید ایرانزمین»
- ایران
- 1402/08/05
معادلهٔ رهایی ایران از انقیاد دیکتاتوریهای موروثی بهطور عام و نجات آن از سلطهٔ اشغالگرانهٔ دیکتاتوری ولایت فقیهی بهطور خاص، چگونه حل خواهد شد؟
تجربههای انباشتهشده از تعامل و مماشات دولتهای غرب با دیکتاتوریهای شاهی و شیخی ــ بهطور خاص در صدارت اشغالگرانهٔ ارتجاع قرونوسطایی ــ چه رهنمودی برای تعیینتکلیف نهایی چنین وضعیتی میدهند؟
تجربههای قیامهای پیاپی علیه تمامیت نظام آخوندی طی بیش از دو دههٔ اخیر، چه افقی از راهحل نهایی را در منظر مردم ایران و نسلهای شورشی و قیامی آشکار کردهاند؟
اگر تجربههای داخلی و بینالمللی را به موازات هم در بستر تاریخ ۴۵ سال گذشتهٔ ایران بنگریم، این رهنمود مردمی و انقلابی را بهعنوان بزرگترین سرمایهٔ ملی گوشزد میکنند که تنها تکیهگاه برای پایان بخشیدن به دور باطل دیکتاتوریها، همانا فرمول طلاییِ «کس نخارد» است. تجسم عینی و سرمایهٔ فعلی و نقد اجتماعیِ «کس نخارد»، «فرزندان رشید ایران»اند که «با چنگ و ناخن و دندان بند از بند رژیم دجال و ضدبشری خمینی و خامنهای خواهند گسست» (۱).
این معدن بیانتها از سرمایهٔ ملی و انسانی در اختیار تکتک «فرزندان رشید» مرز و بوم پرگهر ایرانزمین میباشد. این سرمایه، همان «کوکب هدایت» نجاتبخش از ظلام تکرار دیکتاتوری و مماشات است. کافیست رشتههای قیامهای پیاپی دو دههٔ اخیر را بههم متصل کنیم تا بهعینه ببینیم چه توانمندی در مجموع آنها ظهور نمود که بهطور خاص در قیامهای ۹۸ و ۱۴۰۱ توانستند حاکمیت ملاسالار متکی به مماشات غرب را تا لب گور تاریخیاش ببرند.
اکنون که نظام آخوندی با جنگافروزی نیابتی، دنبال فرصتجویی برای گریز از بحران نقد سرنگونی است، ایرانزمین بیش از گذشته نیاز به گسستن پیوندهای این حاکمیت با تسلسل بحرانزاییاش بهمثابه تضمین تداوم عمر آن دارد. آن شمشیری که این گسست را بهیقین محقق خواهد کرد نیروی لایزال «فرزندان رشید»ی است که فرصت تاریخی کنونی را درمییابند تا راه ارتزاق دیکتاتوری ولایی از بحرانسازیهای نیابتی را سد کنند.
مماشات آمریکا و اروپا با رژیم ملایان در حین جنگ جاری در غزه و اسرائیل، هیچ تردیدی باقی نگذاشته است که چشمانداز نجات ایران از این شب ظلام سترون، نیروی لایزال «فرزندان رشید» ایران است تا حتا «با چنگ و ناخن و دندان، بند از بند رژیم دجال و ضدبشری خمینی و خامنهای» بگسلند. چنین گسستنیست که تضمین صلح پایدار در منطقه و رهایی تاریخیِ ایران از دیکتاتوری است.
یکی از اهرمهای بسیار کارا در مسیر تحقق چنین چشماندازی، افشاگری و روشنگری همگانی و عزم ملی در ضرورت لیستگذاری سپاه پاسداران بهعنوان بازوی جنایت و چپاول ولیفقیه در داخل و جنگافروزی در خارج ایران است. این ضرورت و فوریت که از قضا در خدمت پایان هر چه زودتر جنگ جاری میباشد، در پیام اول آبان مسؤل شورای ملی مقاومت ایران چنین تصریح شده است:
«اتحادیه اروپا و انگلستان باید بلادرنگ سپاه خامنهای را لیستگذاری کنند. فرصت دادن به دیکتاتوری جنگافروز تروریستی از جیب مردم و مقاومت ایران هزینهٔ سنگین برای منطقه و صلح در جهان دارد».
این جنگ نیابتی از جانب نظام ملایان، تأثیری مستقیم در روند تحولات آیندهٔ ایران خواهد داشت. رژیم ولایت فقیه میخواهد این روند را بهسود تداوم عمر خود و دور زدن بحران سرنگونی رقم بزند. همانطور که در پیام آقای مسعود رجوی تأکید شد، بزرگترین مانع در مقابل تاکتیک فعلی اتاق فکر نظام آخوندی، پاسخ قاطع «فرزندان رشید» ایرانزمین به این دوران مهم و سرنوشتساز است.
پانوشت:
۱ ـ از پیام مسعود رجوی در اول آبان ۱۴۰۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر