۱۴۰۲ مهر ۲۱, جمعه

با یاد مجاهد شهید خسرو رحیمی از دانشجویان پیشتاز در نبرد با دو دیکتاتوری شاه وشیخ از تهران

 با یاد مجاهد شهید خسرو رحیمی از دانشجویان پیشتاز در نبرد با دو دیکتاتوری شاه وشیخ از تهران

مجاهد شهید خسرو رحیمی
مجاهد شهید خسرو رحیمی

 

زندگینامه شهید


زندانی زمان شاه: ۶ماه در سال ۵۴ در زندان مشهد
نحوه شهادت: درگیری


خسرو رحیمی (رحمان) در سال ۱۳۳۳ در تهران بدنیا آمد. وی پس از دوره دبستان و دبیرستان در سال ۵۲ وارد دانشگاه مشهد در رشته فیزیک شد. ورود به دانشگاه سرآغاز فصل نوینی از حرکت و مبارزه انقلابی برای خسرو بود. صداقت و شور و شوق مبارزاتی خسرو موجب شد که به‌محض ورود به دانشگاه با فرهنگ مبارزاتی آن زمان آشنا گردد.
در ادامهٔ همین فعالیت‌های مستمر و خستگی‌ناپذیر بود که توانست یکی از بنیانگذاران تشکلهای دانشجویی در سالهای خفقان‌بار دوران شاه در مشهد بشود. خسرو در همین سال‌ها با سازمان مجاهدین خلق ایران و فرهنگ انقلابی آن آشنا شد و تمام هم وغم خود را صرف مبارزه با رژیم شاه و شناساندن مواضع و اهداف انقلابی و توحیدی سازمان نمود.
خوشرویی، صفا و صمیمیت و برخوردهای گرم در کنار روحیه بالای مبارزاتی وی مایهٔ دلگرمی و پشتکار سایر همرزمانش بود. به‌گفته یکی از همرزمانش وجود خسرو در هر جمعی باعث می‌شد که بچه‌ها بیش از هر چیز به وحدت نظر در مسیر مبارزه و انسجام در تشکلهای دانشجویی فکر کنند و به مسأله اصلی یعنی مبارزه با دیکتاتوری شاه بپردازند.
خسرو هم‌چنین به‌دلیل عشقی که به مردم محروم داشت همواره در رسیدگی به آنها پیشقدم بود و در این زمینه بارها از آنها به طرق مختلف کمک می‌کرد.
خسرو که خود یکی از گردانندگان و سازماندهان حرکتهای دانشجویی بود، در تابستان سال۵۴ در صف مقدم یک تظاهرات دانشجویی در مشهد دستگیر و به زندان ساواک منتقل گردید. او پس از تحمل شکنجه‌های زیاد، با وجود این‌که ساواک مدرکی برعلیه او به دست نیاورده بود، به ۶ماه زندان محکوم شد و به زندان وکیل‌آباد منتقل گردید. آشنایی نزدیک او با مجاهدین در دوران کوتاه زندان و کسب آموزشهای انقلابی، فصل نوینی در زندگی انقلابی او گشود.
او دربارهٔ آشنائیش با برادران مجاهد در زندان می‌گفت: «وقتی بچه‌های مجاهد را در زندان دیدم مثل این‌که بال در آورده و در آسمانها پرواز کردم. از ذوق و خوشحالی در پوستم نمی‌گنجیدم شب اول اصلاً نخوابیدم، گفتم: خدایا، بیدارم یا خواب می‌بینیم؟ خدا را شکر کردم و با خودم عهد بستم که از این شرایط باید بهترین استفاده را ببرم».
وی در همان مدت کوتاه زندان مجدانه به فراگیری آموزشهای سازمان پرداخت و پس از ۶ماه که از زندان آزاد شد به همراه مجاهد شهید قاسم مهریزی به تجدید سازمان تشکلهای دانشجویی پرداختند. همزمان با شروع تظاهرات ضدسلطنتی، اولین تظاهرات دانشجویی را در مشهد سازماندهی کرده و به‌راه انداختند. تظاهراتی که به‌دلیل شعارهای انقلابی که جوشیده از آرمانهای مجاهدین بود، مردم و جوانان زیادی را به خود جذب کرد.
خسرو بعد از پیروزی قیام در رابطه فعال با سازمان قرار گرفت و مسئولیت انجمن دانشجویان مسلمان را عهده‌دار شد. مدتی بعد مسئولیت بخش محلات و سپس مسئولیت بخش اجتماعی سازمان در مشهد را عهده‌دار شد. اواخر سال ۵۹ به تهران منتقل شد و در بخش حفاظت سازمان به وظایف انقلابی خویش ادامه داد.
خسرو به‌دلیل پروسهٔ مبارزاتی‌ای که طی کرده بود، از روحیهٔ بالای انقلابی برخوردار بود و به همین دلیل بسیار منظم، پرتحرک و قاطع بود. ضمن این‌که در سخت‌ترین شرایط شادابی و نشاط خود را از دست نمی‌داد.
صبح روز ۱۹بهمن خسرو چند ساعت قبل از شهادت خودش، زمانیکه خبر شهادت سردار کبیر خلق موسی و سمبل زن انقلابی مجاهد اشرف را شنید، دستور آماده‌باش به پایگاه داد و مرتباً سرود برخیز ای خلق ستمدیده را زیر لب زمزمه می‌کرد. سرانجام فرمانده خسرو در عاشورای مجاهدین در ۱۹بهمن ۶۰ در جریان حمله دژخیمان خمینی به پایگاهشان تا آخرین گلوله جنگید و قهرمانانه به‌شهادت رسید.

 

یادش گرامی باد و راهش پر رهرو باد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر