۱۴۰۲ مهر ۲۱, جمعه

با یاد مجاهد شهید محمود (حامد) صادق‌نژاد از دانشجویان پیشتاز نبرد با دو دیکتاتوری شاه وشیخ

 با یاد مجاهد شهید محمود (حامد) صادق‌نژاد از دانشجویان پیشتاز نبرد با دو دیکتاتوری شاه وشیخ 

مجاهد شهید محمود (حامد) صادق نژاد
مجاهد شهید محمود (حامد) صادق نژاد

محل تولد: خوانسار
شغل: مهندس راه و ساختمان
سن: 32
تحصیلات: مهندس راه و ساختمان
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 14-1-1361
محل زندان: -

زندگینامه شهید


زندانی زمان شاه: به مدت چند ماه
محل شهادت: تهران


محمود صادق نژاد در سال۱۳۲۹ در خانواده‌ای زحمتکش در خوانسار متولد شد. او دوران کودکی و نوجوانی خود را با تحمل سختیها و مشکلات سپری کرد و در این مسیر ضمن آشنایی با درد و رنج محرومان، به عامل این وضعیت که همانا دیکتاتوری حاکم سلطنتی بود آگاهی یافت و در این مسیر از شخصیتی استوار و روحیه‌ای رزمنده و پرشور برخوردار گردید.
محمود پس از گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان در خوانسار در سال۴۸ در رشته راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته و وارد دانشگاه شد.
وی از ابتدای ورود به دانشگاه فعالیت‌های مبارزاتی خود را علیه استبداد حاکم شروع کرد و یکی از پیشتازان مبارزات دانشجویی آن بود.
محمود در جریان یکی از این حرکتهای دانشجویی توسط ساواک دستگیر گردید و مدت چند ماهی را زیر فشار ساواک در زندان گذراند ولی به‌دلیل هوشیاری محمود، ساواک مدرکی بر علیه او به‌دست نیاورد و پس از مدتی آزاد گردید. وی در رابطه با همین مدت کوتاه محکومیتش گفته بود: «این دوران برای من دوره تعمیق انگیزه‌هایم بود».
محمود که در طی دوران مبارزات دانشجویی‌اش با سازمان مجاهدین خلق ایران و فرهنگ انقلابی آن آشنا شده بود، پس از اتمام تحصیلات دانشگاه و فارغ‌التحصیل شدن در رشته‌ٔ مهندسی راه و ساختمان سرانجام توانست در اوایل سال۵۶ با سازمان مجاهدین خلق ارتباط برقرار نماید. آموزشهای سازمانی که محمود در همان زمان فراگرفت باعث شد که وی در کیفیتی نوین به مبارزه‌اش ادامه دهد.
محمود در حرکتهای مردمی دوران اوجگیری قیام بر علیه دیکتاتوری شاه در سال‌های ۵۶ و۵۷ شرکت فعال داشت و مشخصاً در سقوط پادگانهای شاه خائن به دست مردم نقش مهمی ایفا کرد.
وی پس ازپیروزی قیام به‌عنوان یک کادر ذیصلاح در بخش روابط خارجی سازمان به انجام مسئولیت پرداخت.
صمیمیت، جدیت، روحیه‌ٔ تشکیلاتی و انضباط محمود زبان‌زد بود و تمام افرادی که با او در ارتباط بودند از روحیه شاداب و تحرک و مسئولیت‌پذیری او تأثیر می‌پذیرفتند.
وی تلاش می‌کرد از کوچک‌ترین امکانات در جهت پیشبرد اهداف و برنامه‌های سازمان استفاده کند و هیچ عاملی نمی‌توانست در اراده و تصمیم او حتی در انجام سخت‌ترین مسئولیتها کمترین خللی ایجاد نماید.
پس از ۳۰خرداد سال۶۰ محمود در همان بخش روابط پرتوان‌تر از پیش و با قلبی سرشار از کینه مقدس انقلابی در پایگاههای انقلاب همدوش سایر خواهران و برادران مجاهدش به نبرد با دشمن بشریت، خمینی خون‌آشام ادامه داد.
در این دوران محمود به‌خوبی نشان داد که توانایی و آمادگی برخورد هر چه فعالتر و هشیارانه‌تر با تضادها و مسائل این مرحله را دارد و از عهده‌ٔ حل و فصل آنها بر می‌آید.
محمود علاوه بر مسئولیتهای متعددی که در این دوره به‌عهده داشت، در امر تهیه امکانات، حل و فصل مسائل حفاظتی پایگاه و... نیز نقش مؤثری داشت.
در دوران فاز نظامی چند بار با تور مزدوران خمینی مواجه شد اما هر چند بار با جسارت و هوشیاری توانست از تور دشمن خارج شود.
او که همواره آماده‌ٔ رویارویی با دشمن ضدبشر بود، می‌گفت: «من زنده به‌دست دشمن نمی‌افتم و با تکه‌های بدنم، دشمن را تکه‌تکه می‌کنم تا رسوایی را برای رژیم سفاک و دجال خمینی خون‌آشام باقی بگذارم».
سرانجام محمود پس از سالیان مبارزه بی‌امان و درخشان بعدازظهر روز چهاردهم فروردین سال۶۱، چند دقیقه پس از خروج از پایگاهش در یکی از خیابانهای منطقه‌ٔ تجریش در حالی که در محاصره مزدوران خمینی قرار داشت، قهرمانانه به‌شهادت رسید. او در این صحنه با انفجار نارنجکی که همراه داشت حتی مدارکی که همراهش بود را از بین برد و به این ترتیب همان‌طور که خودش گفته بود حسرت اسارت و زنده دستگیر شدن را به‌دل مزدوران خمینی گذاشت و اسرار خلق را در سینه‌ٔ رازدارش حفظ کرد و با خون پاک خویش به عهد خود با خدا و خلق وفا نمود.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر