۱۴۰۲ مهر ۲۱, جمعه

با یاد مجاهد شهید جواد زنجیره فروش از قهرمانان شهید نبرد با دو دیکتاتوری شاه وشیخ از تبریز

 با یاد مجاهد شهید جواد زنجیره فروش از قهرمانان شهید نبرد با دو دیکتاتوری شاه وشیخ از تبریز 

مجاهد شهید جواد زنجیره فروش
مجاهد شهید جواد زنجیره فروش

زندگینامه شهید


زندانی زمان شاه: سال۵۳ برای چندماه/ ۵۴ تا ۵۷ به‌مدت سه سال در زندان قصر

نحوه شهادت: درگیری در خیابان

جواد زنجیره فروش در سال۱۳۳۳ در خانواده‌ای متوسط در تبریز بدنیا آمد. دوره تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تبریز گذرانید و در سال‌های آخر دبیرستان وارد فعالیت‌های سیاسی- مذهبی گردید. در سال۵۱ در رشته‌ٔ فیزیک دانشگاه صنعتی شریف در تهران تحصیلات دانشگاهی‌اش را شروع کرد. وی به‌خاطر شور و علاقه‌اش به مبارزه علیه دیکتاتوری حاکم شاه که آنرا عامل همه بدبختی‌های مردم ایران می‌دانست، پس از مدت کوتاهی توانست با سازمان مجاهدین خلق ایران که آرزوهایش را در آن یافته بود، ارتباط برقرار کند و به فعالیت خودش در رابطه با تشکیلات سازمان ادامه دهد. در سال۵۳ با شرکت در یک حرکت اعتراضی در تهران توسط مزدوران شاه خائن دستگیر گردید، اما پس از چند ماه شکنجه و اسارت به‌علت فاش نشدن هویت سیاسی و تشکیلاتی‌اش آزاد گردید، ضربه اپورتونیست‌های چپ‌نما به پیکر سازمان که ضربه‌ای بر اعتماد خلق نیز بود، برای مجاهد شهید جواد زنجیره فروش بسیار سنگین و غیرمترقبه بود. هنوز این ضربه را در ذهن خود هضم نکرده بود که در سال۵۴ بر اثر خیانت اپورتونیستها دستگیر گردید و مستقیماً به زیر شکنجه‌های ددمنشانه‌ٔ مزدوران کمیته‌ٔ شاه خائن برده شد، اما به‌رغم خیانت نارفیقان اپورتونیست، لب از لب نگشود. جواد از جمله کسانی بود که مقاومت سرسختانه‌اش در زیر شکنجه و بازجویی و نیز نوع شکنجه‌هایی که قهرمانانه تحمل کرد، در بندهای مختلف زندان در بین زندانیان سیاسی شهرت داشت. مزدوران شاه به‌علت وخامت حال جواد موقتاً شکنجه را قطع کرده و پیکر بیهوش وی را به بیمارستان منتقل نمودند. او مدت ۵ماه در بیمارستان بستری گردید. پزشکان به‌علت مثله شدن و از بین رفتن گوشت کف پاهای جواد در اثر اصابت صدها کابل قسمتهایی از پوست ران او را برداشتند و به کف پاهایش پیوند زدند، اما محل شکنجه‌ها تا سال‌ها بعد و تا زمان شهادت به‌دست مزدوران آدمکش خمینی، وی را آزار می‌داد.

جواد که در زندان قصر، در جریان تحلیل رهبری سازمان از ضربه‌ٔ اپورتونیستی چپ‌نما قرار گرفت، در صفوف مجاهدین به مبارزه در برابر رژیم شاه و ایستادگی در مقابل جریانهای راست ارتجاعی و چب‌نمای اپورتونیستی و افشای ماهیت آنها ادامه داد. آن‌چنانکه شهید قهرمان سید محمدرضا سعادتی در همین رابطه همواره بر روی خلوص و صداقت انقلابی جواد تأکید می‌نمود.

سال ۵۷ جواد زنجیره فروش، به‌همراه سایر زندانیان مجاهد و مبارز به‌دست توانای خلق از زندان آزاد گردید. در دیماه همان سال وی با سردار شهید خلق موسی خیابانی به تبریز رفت که مورد استقبال بی‌سابقه‌ٔ مردم قرار گرفتند.

جواد پس از آزادی از زندان، در شاخه تبریز سازمان به فعالیت پرداخت. او محبوبیت زیادی در میان مردم داشت. تقریباً اغلب آشنایان او در اثر فعالیت‌ها و توضیحات جواد به صف هواداران سازمان درآمدند و در مقابل ارتجاع موضع گرفتند و تعدادی از آنها نیز پس از ۳۰خرداد۶۰ به‌دست رژیم سفله‌ٔ خمینی به‌شهادت رسیدند. جواد در سطح شهر تبریز و به‌ویژه محله «ششگلان» نیز از محبوبیت زیادی برخوردار بود، و مردم تبریز هیچگاه خاطره‌ٔ سخنرانی‌های پرشور و چهره‌ٔ صمیمی او را از یاد نخواهند برد.

از همین رو شهید جواد زنجیره فروش در اواخر سال۵۸ از طرف سازمان جزو کاندیداهای مجاهدین از تبریز برای انتخابات مجلس معرفی گردید. در همین رابطه او به‌طور فعال در مبارزات انتخاباتی تبریز شرکت نمود و به افشای مرتجعین پرداخت. جو تبریز در اثر این فعالیت‌ها بقدری متحول و فعال شده بود که به‌رغم تقلبات گسترده دار و دسته‌ٔ خمینی، تعدادی از کاندیداهای سازمان، از جمله جواد به دور دوم انتخابات راه یافتند. در کنار این قبیل فعالیت‌های سیاسی- اجتماعی، وی به مسئولیت‌های انقلابی سنگین خود در درون تشکیلات نیز مشغول بود. این مسئولیتها به ترتیب و در هر مرحله عبارت بودند از عضویت در شورای ستاد سازمان در تبریز، مسئولیت در قسمت تدارکات و حفاظت، تنظیم آموزش‌های سیاسی و تشکیلاتی برای دانش‌آموزان و مسئولیت بخش امداد و محلات ستاد تبریز...

جواد هم‌چنین در بخش روابط خارجی ستاد تبریز و برخورد با چهره‌ها و اقطاب شهر نیز شرکت می‌نمود.

تابستان ۵۹، پس از سخنرانی خمینی علیه سازمان و تعطیلی ستادها و مشخصاً شناخته‌شدگی جواد در تبریز و تهدید دژخیم جنایتکار موسوی تبریزی مبنی بر دستگیری وی، مخفی شدن جواد ضروری بود، به همین دلیل در شهریور ۵۹ به ستاد سازمان در رشت منتقل شد و در شورای استان گیلان عهده‌دار مسئولیت بخش سیاسی گردید.

با شروع فاز نظامی تحرک و شور انقلابی جواد بسیار چشمگیر بود، او یکبار در اوایل شهریور، پس از شناخته شدن توسط یکی از مزدوران خمینی، با کشیدن سریع سلاح موفق شد صحنه را بچرخاند و خود را نجات دهد. سرانجام در روز ۱۲شهریور سال۶۰، هنگام تردد در خیابان کمربندی شهر رشت مورد شناسایی مزدوران جنایت‌پیشه‌ٔ خمینی قرار گرفت و در یک درگیری نابرابر، مورد اصابت ۱۲ گلوله‌ٔ ژ-۳ قرار گرفت و به‌شهادت رسید.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر