سیلاب بر سوختبار تنور انتخابات
- ایران
- 1402/10/18
حوزهها و صندوقهای واقعیِ انتخابات در حاکمیت ملایان، کجاهاست؟ شرکتکنندگان در این رأیگیریهای ملی ــ البته غیرحکومتی ــ چه کسانیاند؟
طبق ارقام رسمی مرکز آمار ایران در اردیبهشت ۱۳۹۸، سالانه ۱۸۳ هزار ایرانی ــ که بیشترشان نخبهگان هستند ــ ایران تحت حاکمیت ملایان را ترک میکنند. تازه این آمار چهار سال پیش است؛ الآن رسانههای حکومتی از «امواج مهاجران» مینویسند که «سال به سال بیشتر میشود». اوایل دیماه امسال یک خبر حیرتآور به این «امواج» افزوده شد: «۱۱۵ نفر از جوانان یک روستا در ایلام به استرالیا مهاجرت کردهاند» (نشریه نبرد خلق، دی ۱۴۰۲، شماره ۴۷۱).
به خیابانهای شهرهای ایران نگاه کنید؛ روزی نیست که قشری از اقشار مردم ایران در مقابل اماکن حکومتی تجمع اعتراضی برگزار نکنند تا فقط حق معیشت و احتیاجات زنده ماندنشان را مطالبه کنند!
به زندانهای ایران نگاه کنید؛ طبق اعتراف حکومتیها و رسانههایشان، زندانسازی، یک پروژهٔ بیتوقف در نظام ناجمهوری ولایی ــ آخوندی شده است.
به تسلسل قیامها در ایران نگاه کنید؛ آیا قیامی که پنج ماه و شش ماه با وجود بسیج نظامی و پلیسی و امنیتیِ تمام حاکمیت، در سراسر ایران ادامه مییابد، پیامش جز این است که نمایندگیِ اکثریت قاطع مردم ایران را پشتوانهٔ خود دارد؟
به دانشگاههای ایران نگاه کنید؛ آیا کنار گذاشتن صدها استاد و هزاران دانشجو، پیام این واقعیت نیست که محیط دانشگاههای ایران، سدی مقابل تحمیلات ایدئولوژی و سیاست ارتجاعیِ حاکمیت ملایان شده است؟ آیا مهاجرت هزاران استاد و دانشجو از ایران آخوندزده، برگی از مهمترین برگهای تحریم تمامیت این حکومت نیست؟
به حوزهٔ پزشک و پرستار در ایران نگاه کنید؛ همین دو ماه پیش بود که یک پزشک در توئیتی نوشت «با این همه مهاجرت پزشکان نخبه و پرستاران و دانشجویان پزشکی، مردم ایران با این همه بیماری چه کنند؟».
به جامعهٔ زنان ایران نگاه کنید؛ در قیام آبان ۱۳۹۸ پیشتاز نفی این رژیم بودند. در قیام سراسری شهریور تا بهمن ۱۴۰۱ پیشتاز رزم و نبرد سرنگونیِ حاکمیت ولایت فقیه بودهاند. از آن پس نیز به یکی از بزرگترین چالشهای لاعلاج نظام تبدیل شدهاند. حافظهٔ جهانی از اکثریت زنان ایران، مملو از این تصویر شده است که یک جبههٔ میلیونی در برابر نظام ملایان شکل گرفته و قدرتمندترین نیروی خط مقدم نفی ارتجاع و دیکتاتوری، زنان هستند.
به جامعهٔ کارگریِ ایران نگاه کنید؛ مدام از یک اعتصاب و تحصن به اعتصاب و تحصنی دیگر میروند. کارگرانی که بهدلیل استثمار افسارگسیختهٔ حکومتی، مقابله و نبردشان با حاکمیت ملایان، هم وجه ضدتحمیلات ارتجاع مذهبی دارد هم وجه ضداستثماری. از اینرو از بنیادی بالنده رو به آیندهیی پیوندخورده با سرنوشت ایران برخوردارند.
به بحرانهای تومان و دلار، تورم، معیشت و مسکن نگاه کنید؛ غیر از نانخورهای حکومتی، آخوندهای حکومتی، اختلاسگردانان حکومتی، مداحان لمپن حکومتی و مجموع سیاسی و نظامی حکومتیان، این بحرانها دردهای مشترک اکثریت قاطع مردم ایران ــ بهطور خاص مزدبگیرانــ درخانهخانهٔ ایرانزمین هستند.
اینهایند حوزهها و صندوقهای واقعیِ رأی در ایران اشغالشده و آخوندزده!
حاکمیت ملایان چنین صفی از فروپاشی پایگاه اجتماعی را مقابل خود دارد که ولیفقیه ارتجاع از وحشت آن، پناه به دجالیت مذهبی میبرد تا شرکت نکردن در انتخابات و تحریم آن را «ضدیت با اسلام» نشان دهد! دیکتاتور مسخره دچار این توهم است که گویی جامعهٔ ایران با نشانههایی که داده شد، به ترهات اسلامپناهی و دینفروشی وقعی مینهد.
با چنین صفی از تحریم کثیفترین دروغ ضد مدنی تحت عنوان «انتخابات» زیر لوا و زعامت ولیفقیه است که خامنهای و گماشتهاش رئیسی به تردامنان اصلاحاتی چنگ میاندازند و استغاثه میکنند! عبرت و مشت درشت روزگار را بنگر که شورای نگهبان مجلس ارتجاع، همهٔ رقبای باند خامنهای و حتا عناصر این باند را در گذشته حذف کرد و اکنون خالصسازی میکند، آنوقت رئیسی با افراد باند اصلاحاتیها جلسه برگزار میکند تا بازارگرمیِ نمایش و سیرک مثلاً انتخابات راه بیندازد.
بدبختی و مکافات خامنهای و باندش به همین نشانهها ختم نمیشود؛ هر چه هم امامان جانی و ریایی نظام، نعرهٔ فراخوان به شرکت در انتخابات سرمیدهند، باز هم رکن اصلی گزینش کاندیدا، جز تدبیر جرح و حذف، هیچ گشایشی برای خلاصیِ نظام از این معرکه را ندارد. آخوند سعیدی امام جمعه قم در ۱۵ دی ۱۴۰۲ چنین گزارشی را از بنبست لاعلاج نظام در امر گزنیش کاندیدها داد:
«شورای محترم نگهبان تدابیری اندیشید تا با حفظ اساس و اصول انقلاب، از نفوذ اندیشههای منحرف و حضور افراد فرصتطلب و مخالف با نظام اسلام و انقلاب، جلوگیری کند.»
اصل موضوع این است که مراحل تنفر اقشار مردم ایران از این حاکمیت، طی سالیان متمادی متراکم شد و با عبور از قیام سال ۱۴۰۱ تبدیل به عبور از تمامیت نظام گردید. نشانههای فوق را که خیلی کوتاه بررسی کردیم، پشت سر هم قرار دهید و مجموعشان را از قیام ۱۴۰۱ بگذرانید تا تصویری جامع از جامعهٔ ایران و نیز علت وحشت صدر تا ذیل حاکمیت از این تصویر نقد و بالفعل، ترسیم شود.
این همه تقلا برای تدارک سوختبار تنور نمایش انتخابات، با چنین سیلابی از جامعهٔ ایران رو در رو شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر